پیشنهادهای ابوالفضل عشقی (٦٥٥)
دستگاه فروش خودکار
Imagine a bell that has been rung; once it rings, you cannot undo the sound. The phrase emphasizes the lasting impact of knowledge once it has been r ...
کمال در عمل
زمین زدن ( معمولاً توسط مشکلات و فشارها )
محل تحویل سفارش به مشتری ( معمولاً در رستوران یا فست فودی )
تحویل سفارش به مشتری
صفت مسئله ای که با آن نمی توان ( به راحتی ) کنار آمد.
وب تون؛ نسخۀ دیجیتال مانهوا ( کتاب های کمیک کرۀ جنوبی )
به خاطر به دلیل بنا به در مقابل
موقعیتی که در آن تصمیم گیری تحت تأثیر احساسات، فشارها و. . باشد.
( بسته به بافت جمله شاید ) : پیش بینی کردن
ناکارآمد
ازپیش تعیین شده
عدم توانایی در تصمیم گیری صحیح
فنی کار
بی چون وچرا
تصویری که از چیزی در ذهن دارید.
طبق معنای چهارم این واژه در فرهنگ وبستر: بسیار خطرناک و آسیب زا
بوده، هست و خواهد بود
اجازه هیچ اشتباهی نداشتن مثال: An unforgiving environment where false moves can prove fatal
اختیار دادن به شخصی دیگر
مدل ذهنی
خضوع فکری پذیرش اینکه ممکن است فکر، نظر، باور و اندیشه هایمان غلط باشد و اینکه هر کس از اندیشه ای محدود برخوردار است.
ارشد
حاضر مثال: Current risk conditions and activities during the task
مرتبه بار دفعه
( سیاست، مدیریت و برنامه ریزی ) : کاوش تأثیرات مقررات گذاری بررسی نظام مند جنبه های مثبت و منفی مقررات و ضوابط موجود که به تصمیم گیری های آگاهانه و ...
( سیاست، مدیریت و برنامه ریزی ) : کاوش تأثیرات مقررات گذاری بررسی نظام مند جنبه های مثبت و منفی مقررات و ضوابط موجود که به تصمیم گیری های آگاهانه و ...
دخالت دستی انسان
اطلاع
پذیرش ( و پشت سر گذاشتن رویدادی نامطلوب ) برای مثال، هر سازمانی باید پذیرای تهدیدهای مختلف باشد؛ این جمله در بطن خود به این مفهوم اشاره دارد که ساز ...
میدانی مثال: In - field observation
غیرعادی غیرطبیعی ناهنجار
فشار روغن
سوخت گیری
چندوجهی
موردانتظار
( اقتصاد ) : پربازده، پرسود مثال: Retailers were among the top - performing shares in the first half of the year.
آماده بودن
درحال انجام
الگوی فکری
تفکر مبنایی/ مبنامحور
سر از پا نشناختن
To push, poke, or pierce something through, between, or through into or something. In this usage, a noun or pronoun is used between "stick" and "thro ...
خوابیدن به تخت خواب رفتن
تفاوت anticipate و foresee طبق فرهنگ وبستر: Although the words anticipate and foresee have much in common, anticipate implies taking action about or ...
تفاوت anticipate و foresee طبق فرهنگ وبستر: Although the words anticipate and foresee have much in common, anticipate implies taking action about or ...
حکم کردن ایجاب کردن واجب دانستن مثال: Wisdom demands that organizations become more realistic about what it takes to create and maintain a productiv ...
حکم می کند
حدس احتمالی ( غیردقیق )