پیشنهاد‌های ابوالفضل عشقی (٦٥٥)

بازدید
٩٧٤
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

بازمتن سازی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

رمزگردانی طبق فرهنگ آکسفورد: . Convert ( language or information ) from one form of coded representation to another

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

Knowledgeable about the basics of ( something ) مثال: . She is well/solidly grounded in mathematics سررشته داشتن در چیزی، سر در آوردن از چیزی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

نادرست

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

مفهوم کلی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

( خودمانی ) تعریف کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

بلوک شهری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

قابل‎ ملاحظه: In the Old Testament, we can read the respectful account of Abraham’s willingness to plunge a dagger through the heart of his young son ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

به لطفِ، به عنایتِ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

مکان خطرناک

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

معنای shame someone into/out of something در فرهنگ کمبریج: . To cause someone to do or not to do something by making them feel ashamed

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

معنای shame someone into/out of something در فرهنگ کمبریج: . To cause someone to do or not to do something by making them feel ashamed

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

کلیشه ای، معمول: employed reason

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

برگ برنده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

وسوسه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

بهره بردن: Sales and motivation consultant Cavett Robert captured the Social Proof principle . nicely in his advice to sales trainees

پیشنهاد
٠

یا not much/enough in the way of something یعنی not much of something مثال: . The town has little in the way of leisure facilities

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

آزمون ( آزمایش ) تعیین کننده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

پیشنهاد خرید

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

زنجیره بی پایان The Endless Chain Method is a method of prospecting in which a salesperson asks customers to suggest other customers who might be int ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

طبق فرهنگ وبستر و در نقش صفت: . Desiring, intending, professing, or having the potential to be

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

به باور رسیدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

مترادف با: tough sell hard sell طبق فرهنگ لانگمن: . Something that it is difficult to persuade people to buy or accept مثال: . This tax increase is ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

مترادف با: hard sell not an easy sell طبق فرهنگ لانگمن: . Something that it is difficult to persuade people to buy or accept مثال: . This tax incre ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

مترادف با: tough sell not an easy sell طبق فرهنگ لانگمن: . Something that it is difficult to persuade people to buy or accept مثال: . This tax incr ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

دانش رسان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

Science communication describes a variety of practices that transmit scientific ideas, methods, knowledge and research to non - expert audiences in a ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

طرح جلسه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

مدیر/ سرپرست واحد مهندسی شرکت/ سازمان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

طبق فرهنگ کالینز: You use expressions like as things go or as children go when you are describing one person or thing and comparing them with others ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

طبق فرهنگ کالینز: You use expressions like as things go or as children go when you are describing one person or thing and comparing them with others ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

پرداختن به ( حل و فصل کردن ) یک موقعیت/ شرایط پیش آمده اندیشیدن به آن موقعیت/ شرایط پیش آمده از راهی مشخص

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

( عامیانه ) آب روی آتش: معمولاً برای داروهایی که تأثیرگذاری سریع دارند به کار برده می شود. مثال: Vaccines are not quick - acting but rely on the gr ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

رازدار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

طبق فرهنگ وبستر: . To use ( something ) in an effective way

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

عائد شدن: . What had puzzled me was what the companies got out of the deal

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

پیامد داشتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

برپا شدن: If there were any regrets after the billboard went up, who could they conceivably hold responsible but themselves and their own damnably st ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

طبق فرهنگ کالینز: Of, supplying, or dealing in many related products and services, as opposed to a . single or limited one

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

مخابره کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

لو دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

1. چینی کمونیست 2. وابسته به ( دارای ملیت ) جمهوری خلق چین * چینی سرخ یا چینی کمونیست ظاهراً نامی است که غربی ها بر مردم جمهوری خلق چین نهاده اند.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

اردوگاه اسرا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کارگروه ( کمیته ) رفع قحطی و گرسنگی: As part of the Neighbors in Need Working Group, the Hunger Relief Committee seeks to reduce hunger by engaging a ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

تعامل اجتماعی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

طبق فرهنگ وبستر: . To catch and hold the attention of especially to force an interview

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

توجه داشته باشید که این واژه طبق فرهنگ وبستر می تواند بار معنایی مثبت �باهوش و مبتکر� را هم داشته باشد.

پیشنهاد
٠

فراموشی سازمانی: بسیاری از سازمان ها در معرض خطر از دست دادن یاد و خاطرۀ خویش در ذهن کارکنانشان هستند؛ زیرا کارکنان، سازمان را خیلی زود و بدون انتقال ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

طبق فرهنگ وبستر این معنا را هم می دهد: ( To change in character or condition ( CONVERT

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

سیستم اعلام حریق