پیشنهادهای ابوالفضل عشقی (٦٥٥)
برنامه ریزی آموزشی
ظهور ناگهانی
چاپ درخواستی
اگر در متنی بیاید می توان به صورت عامیانه �رفتن سر اصل مطلب� ترجمه اش کرد.
اقدامات
فروشگاه حضوری
طبق معنای سوم این واژه در فرهنگ وبستر ( به زبان عامیانه ) خودرویی بزرگ را گویند.
( عامیانه ) خودکشی کردن
مدخل های parlay into:
به حداقل رساندن تفاوت ها
طبق فرهنگ وبستر: to repair, adjust, or work with something in an unskilled or experimental manner
طبق فرهنگ وبستر: carefully chosen and thoughtfully organized or presented
برای این عبارت معادل �جایگاه مکتب گونه ( در بازار ) � را برگزیدم؛ چراکه اشاره به موقعیت و جایگاهی از شرکت دارد که در آن، مشتریان کم، اما وفادار خود ر ...
برای این عبارت معادل �محصول مکتب گونه� را برگزیدم؛ چراکه اشاره به دسته ای از محصولات شرکت دارد که مشتریان کم، اما وفادار خود را در بازار دارد. و چون ...
بسیار کارا و دارای عملکردی فوق العاده
اثر شاخ ( شاخ شیطان ) - اثر ( خطای ) تعمیم: به زبان ساده یعنی جزء را به کل تعمیم دادن؛ اگر فرد یا سازمان در زمینه ای منفی است، تمام وجودشان در نگاه م ...
رئیس هیئت مدیره با COB یا Chair of the Board هم شناخته می شود.
مخفف Environmental, Social, and Governance به معنای �شاخص محیطی، اجتماعی و حاکمیتی�
معنای چهارم این واژه در فرهنگ وبستر: شخصیت مثال: . The CEO must be very aware of their tenor
فرهنگ شرکتی
مدیر بخش
با نام �مدیر ارشد فنی� هم شناخته می شود. *با مدیر ارشد فناوری اطلاعات ( Chief Information Officer ) اشتباه نشود.
مدیر ارشد سرمایه گذاری
مدیر ارشد استراتژی
مدیر ارشد ریسک
Within ( someone ) division
مدیر ارشد اجرایی
طبق دیکشنری کمبریج اشاره به نرخی دارد که کارمندان یک شرکت به دلایلی مانند نارضایتی یا ناتوانی آن را ترک می کنند و دیگرانی جایگزینشان می شوند. بنابرا ...
دومین معنای این واژه در فرهنگ وبستر: the care and management of property and the provision of equipment and services ( as for an industrial organizat ...
در کسب وکار و تجارت یعنی مکانی که در آن ارزش آفریده می شود.
مدل کسب وکار/ مدل تجاری اشاره به برنامۀ شرکت برای کسب سود دارد؛ شناسایی بازار هدف و محصولات یا خدماتی که شرکت قصد عرضه شان را دارد.
سهم داشتن، دخیل بودن
ترجمۀ برگشتی/ معکوس
مجلس ترحیم، تشییع جنازه، مجلس ختم
کلمه ای که علاوه بر معنای لغوی اش بار احساسی جانبی، چه مثبت چه منفی، دارد.
به معنای hat tip یا همان �کلاه از سر برداشتن به نشانۀ احترام� است که برای اشاره به منبع یک سخن، اصطلاح و . . . در متون و کتاب ها به کار برده می شود.
به یادماندنی و باارزش، آن چه که لایق ماندگاری برای مدتی طولانی است.
گولوم طور ( گالوم طور ) : گولوم یا Gollum یکی از شخصیت های داستان ارباب حلقه هاست. او فردی بود که چهره و رفتاری زشت و وابستگی زیادی به دارایی هایش دا ...
ابزار بلاغی * توجه داشته باشید که در مترادف های این واژه �persuasive device� و �stylistic device� هم آمده اند.
اصطلاح pay to do sth دارای سه معنی است: 1. کسب سود یا صرفه جویی با انجام کاری: . It just wasn't paying to keep a brick - and - mortar storefront run ...
آزمایش سیفلیس تاسکیگی؛ مطالعه ای که یکی از نهادهای دولت فدرال آمریکا متولی انجام آن با هدف مطالعه اثرات ماندگار سیفلیس روی بدن انسان بود.
طبق توضیح و مثال فرهنگ وبستر می تونه به معنای �زمینه ساز چیزی بودن� باشه: . Poor neighborhoods can be fertile soil for crime
حمایت از برند
فهرست کردن موردی
فرم سفارش
مدت ثابت، دورۀ زمانی معین
آیسخینس ( از خطیبان یونان باستان )
بهتر بودن در ( ارائه خدمت، فراهم کردن نتیجه و. . . )
خرد ( حکمت ) عامیانه
در زبان غیررسمی ایالات متحده بعضاً از این واژه برای اشاره به آمریکایی - ایتالیایی ها و سفیدپوست نبودنشان استفاده می شود.