پیشنهاد‌های ابوالفضل عشقی (٦٥٥)

بازدید
٩٨١
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

برنامه ریزی آموزشی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

ظهور ناگهانی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

چاپ درخواستی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

اگر در متنی بیاید می توان به صورت عامیانه �رفتن سر اصل مطلب� ترجمه اش کرد.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

اقدامات

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

فروشگاه حضوری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

طبق معنای سوم این واژه در فرهنگ وبستر ( به زبان عامیانه ) خودرویی بزرگ را گویند.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

( عامیانه ) خودکشی کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

مدخل های parlay into:

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

به حداقل رساندن تفاوت ها

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

طبق فرهنگ وبستر: to repair, adjust, or work with something in an unskilled or experimental manner

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

طبق فرهنگ وبستر: carefully chosen and thoughtfully organized or presented

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

برای این عبارت معادل �جایگاه مکتب گونه ( در بازار ) � را برگزیدم؛ چراکه اشاره به موقعیت و جایگاهی از شرکت دارد که در آن، مشتریان کم، اما وفادار خود ر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

برای این عبارت معادل �محصول مکتب گونه� را برگزیدم؛ چراکه اشاره به دسته ای از محصولات شرکت دارد که مشتریان کم، اما وفادار خود را در بازار دارد. و چون ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

بسیار کارا و دارای عملکردی فوق العاده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

اثر شاخ ( شاخ شیطان ) - اثر ( خطای ) تعمیم: به زبان ساده یعنی جزء را به کل تعمیم دادن؛ اگر فرد یا سازمان در زمینه ای منفی است، تمام وجودشان در نگاه م ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

رئیس هیئت مدیره با COB یا Chair of the Board هم شناخته می شود.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

مخفف Environmental, Social, and Governance به معنای �شاخص محیطی، اجتماعی و حاکمیتی�

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

معنای چهارم این واژه در فرهنگ وبستر: شخصیت مثال: . The CEO must be very aware of their tenor

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

فرهنگ شرکتی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

مدیر بخش

پیشنهاد
١

با نام �مدیر ارشد فنی� هم شناخته می شود. *با مدیر ارشد فناوری اطلاعات ( Chief Information Officer ) اشتباه نشود.

پیشنهاد
١

مدیر ارشد سرمایه گذاری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

مدیر ارشد استراتژی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

مدیر ارشد ریسک

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

Within ( someone ) division

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

مدیر ارشد اجرایی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

طبق دیکشنری کمبریج اشاره به نرخی دارد که کارمندان یک شرکت به دلایلی مانند نارضایتی یا ناتوانی آن را ترک می کنند و دیگرانی جایگزینشان می شوند. بنابرا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

دومین معنای این واژه در فرهنگ وبستر: the care and management of property and the provision of equipment and services ( as for an industrial organizat ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

در کسب وکار و تجارت یعنی مکانی که در آن ارزش آفریده می شود.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

مدل کسب وکار/ مدل تجاری اشاره به برنامۀ شرکت برای کسب سود دارد؛ شناسایی بازار هدف و محصولات یا خدماتی که شرکت قصد عرضه شان را دارد.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

سهم داشتن، دخیل بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

ترجمۀ برگشتی/ معکوس

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

مجلس ترحیم، تشییع جنازه، مجلس ختم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

کلمه ای که علاوه بر معنای لغوی اش بار احساسی جانبی، چه مثبت چه منفی، دارد.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

به معنای hat tip یا همان �کلاه از سر برداشتن به نشانۀ احترام� است که برای اشاره به منبع یک سخن، اصطلاح و . . . در متون و کتاب ها به کار برده می شود.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

به یادماندنی و باارزش، آن چه که لایق ماندگاری برای مدتی طولانی است.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

گولوم طور ( گالوم طور ) : گولوم یا Gollum یکی از شخصیت های داستان ارباب حلقه هاست. او فردی بود که چهره و رفتاری زشت و وابستگی زیادی به دارایی هایش دا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

ابزار بلاغی * توجه داشته باشید که در مترادف های این واژه �persuasive device� و �stylistic device� هم آمده اند.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

اصطلاح pay to do sth دارای سه معنی است: 1. کسب سود یا صرفه جویی با انجام کاری: . It just wasn't paying to keep a brick - and - mortar storefront run ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

آزمایش سیفلیس تاسکیگی؛ مطالعه ای که یکی از نهادهای دولت فدرال آمریکا متولی انجام آن با هدف مطالعه اثرات ماندگار سیفلیس روی بدن انسان بود.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

طبق توضیح و مثال فرهنگ وبستر می تونه به معنای �زمینه ساز چیزی بودن� باشه: . Poor neighborhoods can be fertile soil for crime

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

حمایت از برند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

فهرست کردن موردی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

فرم سفارش

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

مدت ثابت، دورۀ زمانی معین

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

آیسخینس ( از خطیبان یونان باستان )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

بهتر بودن در ( ارائه خدمت، فراهم کردن نتیجه و. . . )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

خرد ( حکمت ) عامیانه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

در زبان غیررسمی ایالات متحده بعضاً از این واژه برای اشاره به آمریکایی - ایتالیایی ها و سفیدپوست نبودنشان استفاده می شود.