پیشنهاد‌های جلیل جعفری (١,٧٩٨)

بازدید
٢,٩٢٣
تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

It is certain : certainly. بدون شک/به طور قطع

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Used to complain about the large number of bad or unfortunate events that happen to someone. بدبیاری پشت سر هم/قوز بالا قوز

پیشنهاد
٠

I want you to understand completely —usually used to express anger. به هنگام خشم: بذار روشنت کنم.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A new release is a new CD, DVD, or movie that has just become available for people to buy or see. انتشار نسخه جدید از سی دی، دی وی دی یا فیلم که به ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To continue, especially starting after somebody/something else has finished. ادامه دادن کاری که دیگری دست از انجام آن برداشته است.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Long ago. مدتها قبل/دیرزمان/خیلی قدیم/.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دربازگشت، هنگام برگشتن، هر چیزی که قابل چرخیدن یا برگشتن باشد.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سینمای قدیمی/کلنگی/

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

چرک و چیل، فکسنی، زهواردررفته، درب و داغان، آشغالدانی.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مهمان و موسیقی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد

گروه نوازندگان سازهای بادی ـ برنجی ( شامل ترومپت، ترومبون و توبا )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد

گروه نوازندگان سازهای بادی ـ برنجی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

خصومت، کینه، عداوت، دعوا، بگومگو، نزاع.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

موسم میلاد ( انگلیسی: یک دوره جشن در مسیحیت غربی است که از شب کریسمس ( ۲۴ دسامبر ) آغاز می شود و تا روز عید تعمید مسیح ( ۵ ژانویه ) ادامه دارد. این د ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The cloche hat or simply cloche is a fitted, bell - shaped hat for women that was invented in 1908 by milliner Caroline Reboux. کلاه شاپوی زنانه که ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

At some point in history, given that they were made out of the same material, the fluffy double - breasted car - coats became known as Teddy Bear Coa ...

پیشنهاد
٠

Literally, “to go to Tula with your own samovar”; compare bring owls to Athens and carry coals to Newcastle. The phrase derives from the fact that Tu ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Wanting to give your attention to something and discover more about it. تمایل به توجه و الطفات به چیزی برای کشف و شناخت بیشتر.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در ضمن/ ضمنا/حالا که حرفش شد/

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گرد و خاک کردن

پیشنهاد
٠

اسکناس درشت، پول درشت کاغذی.

پیشنهاد
٠

To start doing something in a very enthusiastic and determined way. کاری یا چیزی را با اشتیاق بسیار یا روشی مصمم آغاز کردن.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حاضرجواب، سر و زباندار.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

In a way that is boring and makes you feel unhappy. باملال، با بی حوصلگی، با کسالت، بی دل و دماغ.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

If you refuse point - blank, you refuse completely and will not change your decision. از تصمیم خود کوتاه نیامدن. نظر خود را به هیچ وجه تغییر ندادن.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

When word gets around, news spreads fast within a group of people. خبرها زود می رسه.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

If you bang something on something or if you bang it down, you quickly and violently put it on a surface, because you are angry. چیزی را با سرعت و خ ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سوپ بُرش یک غذای سنتی از اروپای شرقی است و زادگاه اصلی آن کشور اوکراین است. ماده اصلی آن چغندر است و همین باعث قرمزرنگ بودن سوپ می شود. برای طعم بهتر ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. To shoot and usually kill someone, showing no sympathy. کسی را بدون ترحم با گلوله هدف قرار دادن. مثال: I saw Leonforte shoot him down like a dog ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To allow people to know about intentions that you had previously kept secret. ظاهر و باطن را رو کردن، در طبق اخلاص گذاشتن، رو بازی کردن.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To stop the end of something, such as a cigar, from burning by pressing it against something else. فشار دادن چیزی روی چیزی. برای مثال، خاموش کردن سی ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. An object of ridicule or criticism. موضوع تمسخر یا انتقاد. 2. Something or someone to be affected by an action or development. چیزی یا کسی که ت ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بند جوراب

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

قوز شست پا و شست کجی مترادف است با: Hallux valgus

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عامیانه: خم به ابرو نیاوردن.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

بد عُنُق

پیشنهاد
٠

To have or want no connection or influence with someone or something. عدم تمایل به داشتن ارتباط یا تاثیر بر/با کسی یا چیزی.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ترفند اعتماد به نفس

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

This phrase is used to mean to persuade someone to do something, often by offering incentives. کسی را با اختصاص مشوق هایی متقاعد به انجام کاری کردن. ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

There are four main legal forms for charities: A Trust. An Unincorporated Association. A Charitable Incorporated Organisation ( CIO ) . کار خیر از ق ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لوث، خز، بی مزه.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A disagreeable, irritable, or malevolent disposition. disagreeableness. an ill - tempered and offensive disposition. چس اخلاق، بد خلق، مگسی، گه مرغی ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A person or thing whose name one cannot recall, does not know, or does not wish to specify. وقتی نام کسی را فراموش کرده ای، نمی دانی یا دوست نداری ب ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Struggle or compete forcefully for. تقلا کردن یا زور زدن برای انجام کاری.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چرخ نماز، چرخ دارما، چرخ گیتی یا روزگار و سرنوشت.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

To start to do or deal with something. انجام دادن کاری، رفتن سر وقت کاری. مثال: I tried to apologize, but I think I set about it the wrong way. تر ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"Have a nice one" is a casual way of saying "have a nice day" or "have a good one". روز خوش، روز خوبی داشته باشی.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( انگلیس ) آپارتمان یک اتاقه، آپارتمانی که خوابگاه و اتاق نشیمن آن یکی باشدbed - sitter و bed - sit هم می گویند.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

مراسم ختم

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلاه از سر برداشتن به نشانه احوالپرسی یا به احترام.