پیشنهاد‌های جلیل جعفری (١,٧٥٩)

بازدید
٢,٣٣٠
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

یخچال سردخانه ای یخچال سردخانه ای نوعی دستگاه خنک کننده است که دمای پایین را ثابت نگه می دارد. همچنین محصولی غیرنظامی است که مواد غذایی یا سایر اقلا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

ظروف، شیرآلات و سینک ظرفشوی استیل در آشپزخانه.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در رفت و برگشتی، در دوحالته، در کابویی، در بادبزنی، ( درضمن �درب� غلط است جناب میلاد علی پور ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آشپزخانه صنعتی و تجاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کسالت بار، خسته کننده، ملال آور.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

طبقه یا رف مشروبات، چهارچرخ حمل نان فانتزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دستمال آشپزخانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

انواع سقف کاذب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دربازکن بطری، چوب پنبه کش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

این معانی عجیب و غریب را از قوطی کدام عطاری درمی آورید!؟ retail همان مغازه، فروشگاه و یا به قول امروزی ها همان سوپری، بوتیک یا. . . است. زنجیره اش ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

If you say that someone does not miss a trick, you mean that they always know what is happening and take advantage of every situation. می دانی چه می ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

سرمه ای

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

میز غذاخوری چهارنفره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کارهای چوبی آماده مانند: دیوار کوب چوبی، کف پوش، پارتیشن و. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پرده خور ( شکاف میان دو فضا در ساختمان که فاقد در و چارچوب است )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

A densely populated urban area, typically smaller than a city and larger than a village, having some local powers of government and a fixed boundary. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Walk round a place or building in order to view any interesting features گشتن پیرامون جایی یا ساختمانی به قصد دیدن ویژگی های جالب و جذاب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بازار کار ( در معنای قدیم و تا پیش از پیدایش فضای مجازی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

طاقت از کف دادن به دلیل سروکله زدن یا دست به گریبان بودن با مساله یا چالشی، کم آوردن، بریدن، از کوره دررفتن. ( بسته به موقعیت و حال و هوای متن یا گفت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Used to refer to something that looks very attractive, but is traditional and boring: a chocolate - box village. چیزی بسیار جذاب و در عین حال قدیمی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

رول کردن یا به هم چسباندن لبه های املت به روش سرآشپزهای فرانسوی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

غصه نخور، غم مخور ( در موقعیت تسکین دادن و دلجویی کردن )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

To pay a lot of attention or too much attention to someone or something, especially to show that you are pleased with them or like them. کسی را لوس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

گیج و ویج confused and unable to think clearly به تبعیت از این بیت باباطاهر عریان: دلم از دست خوبان گیج و ویجه مژه برهم زنم خونابه ریجه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

گریه بی اختیار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٢

سیصد هزار نفر ترجمه کردند ( در نهایت ) و هر کدام سیصد هزار بار لایک خورده! بد نیست قبل از پیشنهاد برابرنهاد ابتدا به پیشنهاد دیگران نگاهی بیندازیم، ه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

هر چه پیش آید، تا چه پیش آید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

It means to glare at someone, to look at them in a serious or angry way. زل زدن به کسی، با حالت جدی یا خشم نگاه کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نمک حمام: مواد معدنی جامد که معمولاً از سولفات منیزیم، گوگرد و اکسیژن تشکیل شده اند را نمک حمام یا نمک اپسوم می گویند. نمک های حمام به عنوان روشی آس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

جاخوش کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تا خرتلاق ( خرتناق ) در مشکل فرورفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شومینه دیواری ( توکار ) برقی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

To sum it up Winter people are utterly non - comprising and no nonsense. They don't suffer fools and are not afraid to speak their mind. They tend to ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حرف دل، حقیقت محض،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قشنگ معلومه برخی از دوستان زبان نمی دونند و فقط کلمات و عباراتی مترادف و همخانواده با معنی اصلی پیشنهاد می کنند!

پیشنهاد
٠

نظرت رو بهم بگو، دوست دارم نظرت رو بدونم ( روشی مودبانه برای پرسیدن نظر کسی درمورد موضوعی یا چیزی ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دوست دارم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٨

دوستان لطفا قبل از ارایه هر برابرنهاد یا پیشنهادی بد نیست قبلی ها را بخوانیم تا برای مثال این قدر �ستون فقرات� تکرار نشود. تقریبا در هر پیشنهادی یک س ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تر و فرز کار کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

چیزی را به پایان رساندن، سر و ته چیزی را هم آوردن ( bring something to an end ) Steve tried to close out the conversation نکته: این عبارت زمانی معن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

متوجه شدن، پی بردن، به خاطر آوردن،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

رسمی و ادبی: سوگواری کردن، مرثیه خوانی. غیررسمی و عامیانه: غر زدن به خاطر چیز پیش پا افتاده.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

لباس تنگ و چسبان زنانه ( a woman's close - fitting dress ) روکش پلاستیکی کابل برق ( a protective covering around an electric cable ) کاندوم ( a con ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پاهای سر شده، پاهای کرخت شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

هر کلمه معانی بی شمار و بلکه بی پایانی دارد و بسته به حال و هوای متن یا جمله ممکن است معنای جدیدی از دل آن بیرون بیاید. قرار نیست وقتی من معنی مورد ن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

تمامی کسانی که دستی در نوشتن و از جمله ترجمه دارند باخبرند که هر کلمه چندین لایه معنایی دارد و نویسنده یا مترجم می تواند به فراخور متنی که در دست نگا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کلمه اختصاری پُستی پنسیلوانیا که ایالتی در شمال شرق آمریکا است. Pennsylvania ( US postal abbreviation ) PA

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گز کردن، گردش کردن با پای پیاده، مسافت طولانی، راه دراز، افزایش افسار گسیخته قیمت، بلند کردن ( لباس ) از جایی با هدف پیدا کردن چیزی،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

زمهریر، سردِ موذی.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رفتن از جاده کمربندی