پیشنهادهای امیرحسین سیاوشی خیابانی (٣٣,٥٤٤)
مبانی
حاکم شدن
حاکم شدن
گسترش داشتن
مؤید
جورپیشه
خلافت دار. [ خ ِ ف َ ] ( نف مرکب ) نگاهدارنده ٔ خلافت. جانشین. نایب : این چور کن هوا لطافت باش وآن چور کن زمین خلافت دار. خاقانی.
خلافت دار. [ خ ِ ف َ ] ( نف مرکب ) نگاهدارنده ٔ خلافت. جانشین. نایب : این چور کن هوا لطافت باش وآن چور کن زمین خلافت دار. خاقانی.
خلافت دار. [ خ ِ ف َ ] ( نف مرکب ) نگاهدارنده ٔ خلافت. جانشین. نایب : این چور کن هوا لطافت باش وآن چور کن زمین خلافت دار. خاقانی.
خلافت دار. [ خ ِ ف َ ] ( نف مرکب ) نگاهدارنده ٔ خلافت. جانشین. نایب : این چور کن هوا لطافت باش وآن چور کن زمین خلافت دار. خاقانی.
تربیت یافتن. [ ت َ ی َت َ ] ( مص مرکب ) پرورده شدن. تعلیم گرفتن : ولیکن اگر در سلک صحبت اینان تربیت یافتی طبیعت ایشان گرفتی. ( گلستان ) . || تفقد و ب ...
تربیت یافتن. [ ت َ ی َت َ ] ( مص مرکب ) پرورده شدن. تعلیم گرفتن : ولیکن اگر در سلک صحبت اینان تربیت یافتی طبیعت ایشان گرفتی. ( گلستان ) . || تفقد و ب ...
ترقی معکوس
تربیت یافتن. [ ت َ ی َت َ ] ( مص مرکب ) پرورده شدن. تعلیم گرفتن : ولیکن اگر در سلک صحبت اینان تربیت یافتی طبیعت ایشان گرفتی. ( گلستان ) . || تفقد و ب ...
ترقی یافتن
در این اوقات
در این اوقات
متصوفه
متصوفه
دستگاه تبلیغاتی
از ناحیهٔ . . . . . . . او از ناحیهٔ علما احساس خطر می کرد
از ناحیهٔ . . . . . . . او از ناحیهٔ علما احساس خطر می کرد
از ناحیهٔ . . . . . . . او از ناحیهٔ علما احساس خطر می کرد
طریق مسالمت پیمودن
طریق مسالمت پیمودن
گردن نهادن. [ گ َ دَ ن ِ / ن َ دَ ] ( مص مرکب ) فروتنی کردن و فرمانبرداری. اطاعت نمودن. ( از برهان ) . گردن انداختن. ( آنندراج ) . منقاد شدن. انقیاد. ...
گردن نهادن. [ گ َ دَ ن ِ / ن َ دَ ] ( مص مرکب ) فروتنی کردن و فرمانبرداری. اطاعت نمودن. ( از برهان ) . گردن انداختن. ( آنندراج ) . منقاد شدن. انقیاد. ...
گردن نهادن. [ گ َ دَ ن ِ / ن َ دَ ] ( مص مرکب ) فروتنی کردن و فرمانبرداری. اطاعت نمودن. ( از برهان ) . گردن انداختن. ( آنندراج ) . منقاد شدن. انقیاد. ...
کر و فر
کر و فر
کر و فر
کر و فر
کر و فر
به تعبیری
در آغاز
در آغاز
در آغاز
حسن رفتار
پر طایفه
محترم بودن ( در ) نزد کسی
قول
قول
تصدیق کردن
تأدیة
تأدیة
صادق العهد
تاکید داشتن بر . . . . . . . . .
غلوآمیز
غلوآمیز
برآمده