fireproof

/ˈfaɪərˌpruːf//ˈfaɪəpruːf/

معنی: نسوز، محفوظ از اتش، ضد اتش، نسوز کردن
معانی دیگر: ضد حریق، پاد آتش، نسوز، ناسوز

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: difficult or impossible to damage or destroy with fire.
متضاد: inflammable
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: fireproofs, fireproofing, fireproofed
• : تعریف: to cause to be fireproof.

جمله های نمونه

1. She keeps all her important papers in a fireproof safe.
[ترجمه گوگل]او تمام اوراق مهم خود را در یک گاوصندوق نسوز نگه می دارد
[ترجمه ترگمان]اون همه روزنامه های مهم رو توی یه گاوصندوق ضد آتش نگه میداره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Theatre curtains have to be fireproof.
[ترجمه گوگل]پرده های تئاتر باید نسوز باشند
[ترجمه ترگمان]پرده ها را می توان آتش زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Roebling had pioneered fireproof construction methods, especially the use of reinforced concrete.
[ترجمه گوگل]روبلینگ پیشگام روش های ساخت و ساز ضد حریق، به ویژه استفاده از بتن مسلح بود
[ترجمه ترگمان]روبلینگ، به خصوص استفاده از بتون مسلح، پیشقدم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Put the slice of bread on a fireproof dish and under the grill.
[ترجمه گوگل]برش نان را روی ظرف نسوز و زیر گریل قرار دهید
[ترجمه ترگمان]تکه نانی رو بذار روی یه ظرف ضد آتش و گوشت کبابی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The dock was built during 1841-with five-storey fireproof warehouses of granite, brick and cast iron on all sides.
[ترجمه گوگل]اسکله در سال 1841 با انبارهای نسوز پنج طبقه از گرانیت، آجر و چدن در هر طرف ساخته شد
[ترجمه ترگمان]این اسکله در طول ۱۸۴۱ ساخته شد این بندرگاه دارای انبارهای پنج طبقه از گرانیت، آجر و آهن در همه سو بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Virus defence includes antivirus software, fireproof, generic decryption and digital immunity system.
[ترجمه گوگل]دفاع از ویروس شامل نرم افزار آنتی ویروس، ضد حریق، رمزگشایی عمومی و سیستم ایمنی دیجیتال است
[ترجمه ترگمان]دفاع ویروس شامل نرم افزار آنتی ویروس، ضد آتش، رمزگشایی عمومی و سیستم ایمنی دیجیتال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The invention relates a non drying organic fireproof paint and preparation method.
[ترجمه گوگل]این اختراع مربوط به روش آماده سازی و رنگ ضد حریق آلی بدون خشک شدن است
[ترجمه ترگمان]این اختراع یکی از روش های غیر خشک کردن رنگ و روش آماده سازی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Fireproof The material is A class frameless one tested state authority institute. The water absorb and max fire durability meet the demand for light inner partition completely.
[ترجمه گوگل]نسوز مواد یک کلاس بدون قاب یک موسسه مرجع دولتی تست شده است جذب آب و حداکثر دوام آتش نیاز به پارتیشن داخلی سبک را به طور کامل برآورده می کند
[ترجمه ترگمان]fireproof این ماده یک موسسه دولتی بدون فریم در کلاس است در جذب آب و حداکثر مقاومت آتش، نیاز به افراز داخلی روشن را به طور کامل برآورده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A transparent dilatant fireproof coating was prepared, based on a modified urea-formaldehyde resin as binder, and phosphoric acid and starch as fire retardant.
[ترجمه گوگل]یک پوشش نسوز گشادکننده شفاف، بر اساس یک رزین اوره فرمالدئید اصلاح‌شده به‌عنوان بایندر، و اسید فسفریک و نشاسته به‌عنوان بازدارنده آتش، تهیه شد
[ترجمه ترگمان]یک پوشش شفاف ضد آتش، براساس یک رزین اصلاح شده اوره - به عنوان binder، و فسفریک اسید و نشاسته به عنوان مقاوم کننده آتش، تهیه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. As the product should have fireproof flame - proof property, chloroprene rubber is chosen as the main material.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که محصول باید دارای خاصیت ضد شعله باشد، لاستیک کلروپرن به عنوان ماده اصلی انتخاب می شود
[ترجمه ترگمان]از آنجا که محصول باید دارای خاصیت ضد آتش ضد آتش باشد، لاستیک chloroprene به عنوان ماده اصلی انتخاب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. As binding agent, used for fireproof heat insulation casting material, fabricated parts, fireclay and repairing material, plastic unburned brick etc.
[ترجمه گوگل]به عنوان عامل اتصال، برای مواد ریخته گری عایق حرارتی نسوز، قطعات ساخته شده، خاک نسوز و مواد تعمیر، آجر نسوخته پلاستیکی و غیره استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]به عنوان عامل اتصال، از مواد ریخته گری با عایق حرارت نسوز، قطعات ساخته شده، fireclay و تعمیر مواد، پلاستیک و آجر استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Those tapes are then kept in a locked, fireproof storage area.
[ترجمه گوگل]آن نوارها سپس در یک محل نگهداری قفل شده و نسوز نگهداری می شوند
[ترجمه ترگمان]آن نوار پس از آن در یک انبار قفل شده و fireproof نگهداری می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Eliminating phosphorus from the fireproof material will improve the quality of molten steel and rolled steel.
[ترجمه گوگل]حذف فسفر از مواد نسوز باعث بهبود کیفیت فولاد مذاب و فولاد نورد می شود
[ترجمه ترگمان]حذف فسفر از مواد ضد آتش، کیفیت فولاد مذاب و فولاد نورد شده را بهبود خواهد بخشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Constructing materials must be antiflaming and fireproof if structure is adopted flame retardant procession is required.
[ترجمه گوگل]مصالح ساختمانی باید ضد اشتعال و نسوز باشند در صورتی که سازه پذیرفته شود، نیاز به روند بازدارنده شعله است
[ترجمه ترگمان]ساخت مواد باید در صورتی که ساختار مقاوم در برابر آتش مورد نیاز باشد، مورد استفاده قرار گیرند و مورد آتش قرار گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Accordingly, after using, fireproof material is achieved 0 discharging is main task.
[ترجمه گوگل]بر این اساس، پس از استفاده، مواد نسوز به دست می آید 0 تخلیه وظیفه اصلی است
[ترجمه ترگمان]بر این اساس، پس از استفاده، مواد نسوز به صورت ۰ تخلیه می شود و وظیفه اصلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Confine fire spark range with fire proof sheet.
[ترجمه گوگل]محدوده جرقه آتش را با ورق ضد حریق محدود کنید
[ترجمه ترگمان]آتش زبانه آتش حاوی ورقه ضد حریق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. Full height fire proof wall ( 4 hours ) will be erected to enclose office area.
[ترجمه گوگل]دیوار ضد حریق تمام ارتفاع (4 ساعت) برای محصور کردن محوطه اداری ساخته خواهد شد
[ترجمه ترگمان]دیوار ضد آتش سوزی ارتفاع کامل (۴ ساعت)برای محصور کردن محدوده اداری بنا خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. The proof of gold is fire proof of woman, gold; the proof of man, a woman.
[ترجمه گوگل]برهان طلا، اثبات آتش زن است، طلا; اثبات مرد، زن
[ترجمه ترگمان]اثبات طلا دلیل بر ضد طلا و طلا و اثبات اتهام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. The company's products affordable, durable, beautiful and decent fire proof, solution of all your kitchen worries!
[ترجمه گوگل]محصولات این شرکت مقرون به صرفه، بادوام، زیبا و ضد حریق مناسب، راه حل همه نگرانی های آشپزخانه شماست!
[ترجمه ترگمان]محصولات شرکت مقرون به صرفه، بادوام، زیبا و مناسب، راه حل همه نگرانی های آشپزخانه شما هستند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. Effects of major components on fire proof properties were discussed.
[ترجمه گوگل]اثرات اجزای اصلی بر خواص ضد حریق مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]اثرات اجزای اصلی بر روی خواص ضد حریق مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. At last fire proof of composite slab has been analyzed in this paper.
[ترجمه گوگل]در نهایت اثبات آتش سوزی دال مرکب در این مقاله تحلیل شده است
[ترجمه ترگمان]در این مقاله اثبات آتش سوزی نمونه کامپوزیت بررسی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. Based on design practices, define space of fire proof pipe rack, and elaborate design principle of pipe rack of outside plant.
[ترجمه گوگل]بر اساس شیوه های طراحی، فضای قفسه لوله ضد حریق و اصول طراحی دقیق قفسه لوله کارخانه بیرونی را تعریف کنید
[ترجمه ترگمان]براساس روش های طراحی، فضای قفسه ضد حریق را تعریف کرده، و اصول طراحی دقیق of لوله خارج از نیروگاه را شرح می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. It is not fire proof. sentence dictionary
[ترجمه گوگل]ضد حریق نیست فرهنگ لغت جمله
[ترجمه ترگمان]این دلیل حریق نیست فرهنگ لغت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. Heat insulation for high temperature pipelines and heat insulation, fire proof and acoustic absorption for high building.
[ترجمه گوگل]عایق حرارتی برای خطوط لوله با دمای بالا و عایق حرارتی، ضد حریق و جذب صوتی برای ساختمان های بالا
[ترجمه ترگمان]عایق حرارت برای خطوط لوله درجه حرارت بالا و عایق حرارت، اثبات آتش و جذب آکوستیک برای ساختمان های بلند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. While not being used for production TOOLS shall be stored in a fire proof, protected location separated from the place of production.
[ترجمه گوگل]در حالی که برای تولید استفاده نمی شود، ابزارها باید در یک مکان نسوز و محافظت شده جدا از محل تولید نگهداری شوند
[ترجمه ترگمان]در حالی که از ابزار تولید برای ابزار تولید استفاده نمی شود، باید در یک مدرک آتش سوزی انبار شود، مکان حفاظت شده از محل تولید جدا شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نسوز (صفت)
fireproof, incombustible

محفوظ از اتش (صفت)
fireproof

ضد اتش (صفت)
fireproof, flameproof

نسوز کردن (فعل)
fireproof

تخصصی

[شیمی] 1- نسوز، ضد حریق، پاد آتش 2- (در مقابل آتش مقاوم کردن ) نسوز کردن، پادآتش کردن
[عمران و معماری] ضد آتش
[نساجی] ضد آتش - تکمیل ضد آتش شده

انگلیسی به انگلیسی

• fire resistant
make resistant to fire, make inflammable
fireproof things cannot be damaged by fire.

پیشنهاد کاربران

impossible or difficult to burn in a fire
صفت، فعل
ضد آتش یا مقاوم در برابر آتش ( بودن ) ، نسوز ( بودن )
She keeps all her important papers in a fireproof safe.
The building was not fireproofed.
...
[مشاهده متن کامل]

Great, big, fireproof man.
Fireproof lingerie and a lot of aloe.
It’s a fireproof building material.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/fireproof• https://www.merriam-webster.com/dictionary/fireproof
ضدضربه
قائم النار. [ ءِ مُن ْ نا ] ( ع ص مرکب ) نسوختنی . آنچه در آتش مقاومت کند و از آن چیزی کاسته نشود. ( ناظم الاطباء ) .

بپرس