پیشنهادهای وانیلایانولا (٤٥٦)
به نظرم باید برابرنهادهایی بسازیم که مختصر و مفید باشد مانند روان گزا که جناب رحمانی گفتند نه مثل واردکننده آسیب روانی!! چون گنجاندنش در متن کار سخت ...
این اختلال طیف وسیعی از ترس ها از ترس از مکان های عمومی مانند مترو، مرکز خرید و . . . گرفته تا ترس از مکان های شلوغ، مکان های تنگ و تاریک و مکان هایی ...
صفت است درب و داغان قراضه کهنه از هم پاشیده خرابه پوسیده لکنته و غیره
شق و رق راه رفتن
گذران کردن با کمترین ساختن با نداری ساختن
صفت: تورفته، نشست کرده، گود افتاده مثال: sinking couch
فعل: لش کردن، غش کردن ( مجازاً ) ، ولو شدن، لم دادن اسم: 1. حالت ولو شدن، تنبلی و کندی، 2. آدم دست وپا چلفتی/بی خاصیت/ بی عرضه
از بیخ
تفاوت condo با آپارتمان اینه که اولی خریداری شده است ولی دومی یک واژه کلی است که برای واحدهای درون یک ساختمان به کار می رود و به وضعیت استیجاری یا خر ...
Blackout windows یعنی پنجره هایی که پرده ضخیم معروف به بلک اوت دارن و نور رو کامل می گیرن
برند بی کیفیت و گمنام
خشونت، زنندگی، بی رحمی، سبعیت، زبری، زمختی، دشواری، سختی، خامی و خشنی
کاربر Htm محترم، درست است که کلمه تخصصی برای اصولگرا همان است که فرمودید اما hardliner به صورت عمومی و با نقش صفت دقیقا به معنای اصولگراست. به تعریف ...
چوب بست، داربست
پر عزیز، off the hook یعنی از مخمصه و گرفتاری رها شدن و در نتیجه به وضعیت نرمال برگشتن. دردسر رو رد کردن. واقعا انتظار میره دوستان به جای استفاده ا ...
نماینده ی کارگران ( که به اتحادیه معرفی می شود )
نمی دانم معنای افسارگسیخته و از هم پاشیده که دوستان گفته اند از کجا آمده، لطفا برای معنای آن به فرهنگ لغت های معتبر ارجاع دهید. تا جایی که من چک کرد ...
واژه اختصاصی حوزه فیزیولوژی عصبی است به معنای غیرارادی/ ناآگاه درست است که این واژه به لحاظ ریشه از autonomy آمده اما به صورت صفت ادامه آن نیست و تنه ...
با توجه به تعریف آکسفورد the quality of reacting quickly and positively. responsiveness با response متفاوت و از آن فراتر است. یعنی واکنش سریع و مثب ...
نخستین و اصلیترین معنایش ارضای نیاز/شهوت است
بی جذابیت، نخواستنی، نه چندان جالب. چیزهایی که چنگی به دل نمی زنند
ابداع، ابتکار، تدبیر، ماشین، دستگاه
حالا که به گذشته نگاه میکنم، با نگاه به گذشته
اسم: ضرورت صفت: ضروری، حیاتی، بسیار مهم *** اسم: دستور، فعل امر خلاصه تمام معنیها گفته شد. هشدار: به هیچ وجه معنای حتمی و همچنین اجباری ندارد.
دکتر باطنی آن را اعتباربخشی و اثبات نیز آورده اند
به عنوان فعل: یک معنی اش این است: تسلیم ( نظر/دستور دیگران ) شدن، جا زدن، ضعف نشان دادن تعریف دیکشنری کالینز و کیمبریج: If you say that someone rolls ...
ابزارآلات، ماشین آلات با توجه به تعریف آن در دیکشنری ها، دقیقا معنای ابزارآلات یا ماشین آلات می دهد. که در آن ماشین یا ابزار جایگزین قسمت اول کلمه ش ...
تعریف دایره المعارف بریتانیکا Hundreds of varieties of metal machine tools, ranging in size from small machines mounted on workbenches to huge produc ...
( صفت ) مطمئن به نفس، مسلط، مسلط به نفس
خودکشی منجر به مرگ، خودکشی واقعی در مقایسه با Suicide Attempt که یعنی اقدام به خودکشی و suicidal ideation که یعنی افکار خودکشی/ فکر به خودکشی
این واژه، معنای منفی دارد پس کلماتی مانند زودآیند، زودهنگام یا پیش رو و غیره که بار معنایی خنثی یا مثبت دارند، معادل های خوبی نیستند. اما قریب الوقو ...
در روانشناسی: اختلال هراس دوستان اختلال هراس ( panic disorder ) را با حمله هراس/وحشت ( panic attack ) یکی نگیرید.
panic اصطلاح تخصصی حوزه روانشناسی محسوب میشود که معنای آن به سراسیمگی و به خصوص دلهره نزدیک است. قطعا به معنای هول شدن و هول کردن و دستپاچه شدن نیست ...
دوستانی که مثال هایی مثل Hill Drive یا Ocean Drive آوردند توجه نکردند اینها اسم خاص است. اسم آن محله هیل درایو و اُشن درایو است. پس به معنای محله یا ...
a large and powerful state formed from a federation or union of nations. منظور سازمان ها و اتحادیه هایی نظیر اتحادیه اروپاست. یا دولت هایی مانند دول ...
شبکه نگاری، شبکه شناسی
میز کار یا ایستگاه کاری/درسی/تحقیقاتی و غیره
cynical معنایی دو گانه دارد هم ویژگی کسی است که نسبت به انسان و جهان بدبین است و افراد را در پی سود و منفعت شخصی میپندارد هم درباره همان کسی به کار م ...
جرائم جدی ( حقوق )
( صفت ) تحکم آمیز، از بالا به پایین، عاقل اندر سفیه، خودپسندانه
دفتر، دفترچه دفتری است مخصوص نگاه داشتن حساب و کتاب های مختلف از جمله حساب فروش، خرید، حساب بانکی، حساب سود و غیره. میتوان آن را به سادگی دفتر حساب ک ...
خوش آمدن ها و بد آمدن ها خوشایندها و ناخوشایندهای ( فردی )
فن آموزگاری، فن/علم تعلیم و تربیت
( در درمان ) سابقه پزشکی در رشته های دیگر همدبه معنای سابقه و پس زمینه فرد در آن موضوع خاص است
در انگلیسی به واژگانی می گویند که نمی توان آن ها را از طریق قواعد آوایی مرسوم آموخت و بایدآن ها را از روی شکل ظاهری به خاطر سپرد واژگان بصری/دیداری ...
آویزون. دختر یا پسری که دور و بر فرد مورد علاقه اش می پلکد بدون آنکه توجهی از او دریافت کند.
صداکشی، آموزش خواندن و نوشتن از طریق صداکشی. با آواشناسی ( phonetics ) که شاخه ای از زبان شناسی است اشتباه نگیرید
با حروف بزرگ معمولا منظور جنگ داخلی آمریکا است. ( یا هر جایی که در متن مورد نظر است )
ددپایان رده ای از دایناسورها با پاهای سه انگشتی، و غالبا گوشتخوار.
tyrannosaur یا tyrannosaurus یک نوع دایناسور گوشتخوار است مربوط به اواخر دوران کرتاسه. در فارسی تیرانوسور یا تیرانوسوروس تلفظ میشود