پیشنهاد‌های محمود اقبالی (٥٣١)

بازدید
٣٧
تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

عبیک. [ ع َ ] ( اِخ ) دهی است از بخش جاپلق شهرستان سراوان ، واقع در 34 هزارگزی جنوب جاپلق کنار راه فرعی سراوان بجاپلق ناحیه ای کوهستانی و گرمسیر و ما ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

( عبیدة ) عبیدة. [ ع ُ ب َ دَ ] ( اِخ ) ابن حارث بن عبدمناف. از ابطال قریش در جاهلیت و اسلام است که به سال 62 قبل از هجرت به مکه متولد شد و پیش از ور ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

عبیدی. [ ع ُ ب َ دی ی ] ( ص نسبی ) نسبت است به عبیدبن ثعلبةبن یربوع بن حنظلةبن مالک بن زیدبن مناة بطنی از تمیم است. ( از اللباب ج 2 ص 116 ) . || نسبت ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

عبیدا. [ ع ُ ب َ دُل ْ لاه ] ( اِخ ) ابن احمدبن طیفور، مکنی به ابوالحسن. مورخ و از مردم خراسان است. و تولد و وفاتش به بغداد بود. وی ذیلی بر تاریخ پدر ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

عبر. [ ع َ ] ( مص ) عبور کردن و گذشتن از وادی و نهر و جوی. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) . || بیان کردن خواب و خبر دادن مآل کار. ( منتهی الارب ) . ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

عبرت. [ ع ِ رَ ] ( ع مص ) عبرة. پند گرفتن. ( غیاث اللغات ) ( از صراح ) ( ناظم الاطباء ) . عبرة : سه بیت شعر یاد داشتم از آن ابوالعتاهیه. . . که اندر ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

طرف میاد حرف ضد ایرانی می زنه نه پایه حرف هاش نمی ایست شروع به توجیه کردن دوستان خوبه موقعی که بیکار هستیم با چنین آدم هایی وقت خودتونو بگذرونیم همین ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

مشتاق. [ م ُ ] ( ع ص ) ( از �ش و ق � ) آزمند چیزی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) . آرزومند. ( مهذب الاسماء ) . آزمند به چیزی. آرزومند. و بسیار مایل و ر ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

شایق. [ ی ِ ] ( ع ص ) شائق. راغب. و مشتاق و خاطرخواه و آرزومند و دارای اشتیاق. ( ناظم الاطباء ) . || کسی که شخص بدیدن او مشتاق باشد. ( فرهنگ فارسی مع ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

راغب. [ غ ِ ] ( ع ص ) مایل و خواهان. ج ، راغبون. ( ناظم الاطباء ) . خواهان از روی حرص ، و دوستدارنده. ( از اقرب الموارد ) . خواهان. ( دهار ) . مأخوذ ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

توجیه. [ ت َ ] ( ع مص ) روی فراگردانیدن. ( تاج المصادر بیهقی ) . روی فا چیزی کردن. ( زوزنی ) . روی سوی کسی کردن. ( ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ) ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

شرح. [ ش َ ] ( ع مص ) گوشت را به قطعات بلند بریدن. ( از اقرب الموارد ) . قطع کردن گوشت را از عضو یا قطع کردن گوشت را از استخوان مانند شرّح. ( از تاج ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
١

طرف میاد حرف ضد ایرانی می زنه نه پایه حرف هاش می ایست شروع به توجیه کردن دوستان خوبه موقعی که بیکار هستیم با چنین آدم هایی وقت خودتونو بگذرونیم همین ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

تمرد. [ ت َ م َرْ رُ ] ( ع مص ) چندی امرد ماندن و سپس ریش برآوردن : تمرد فلان زماناً. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

عصیان. [ ع ِص ْ ] ( ع اِمص ) نافرمانی و بیفرمانی کردن. خلاف طاعت. ( منتهی الارب ) . خلاف طاعت ، و ترک گفتن انقیاد و فرمانبرداری. ( از اقرب الموارد ) ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

طغیان. [ طُغ ْ ] ( ع مص ) درگذشتن از اندازه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) . از حد درگذشتن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( مجمل اللغه ) : فمایزیدهم الا طغیانا ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

استکبار. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) بزرگ دیدن کسی یا چیزی را: استکبره. ( منتهی الارب ) . و اءَستکبرُ الاخبارَ قبل لِقائه فلمَّا التقینا صَغَّرَ الخبرَ الخُ ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

نظم. [ ن َ ] ( ع اِ ) شعر. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) . کلام موزون. مقابل نثر. ( المنجد ) ( از غیاث اللغات ) ( از اقرب الموارد ) . ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

نظام. [ ن ِ ] ( ع اِ ) رشته مروارید و جز آن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) . رشته جواهر. ( غیاث اللغات ) . رشته ای که لؤلؤ و جز آن ر ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

انضباط. [ اِ ض ِ ] ( ع مص ) سامان گرفتن. بنوا شدن. خوب نگاهداشته شدن. نظم داشتن. ( فرهنگ فارسی معین ) . || ( اِمص ) پیوستگی و مضبوطی. ( غیاث اللغات ) ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

بقا. [ ب َ ] ( ع اِمص ) زیست و زندگانی. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( فرهنگ نظام ) . ماندن در جهان. ضد فنا. ( آنندراج ) . باقی ما ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

استمرار. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) گذشتن و رفتن پیوسته. || بر یک روش رفتن. ( منتهی الارب ) . || روان شدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( غیاث ) . || همیشگی کردن. ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

تمدید. [ ت َ ] ( ع مص ) کشیدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) . نیک کشیدن. ( ترجمان ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

تداوم. [ ت َ وُ ] ( ع مص ) انبوهی کردن کار بر کسی. ( تاج المصادر بیهقی ) . تدائم. رجوع به تدائم شود. تداوم. [ ت َ وُ ] ( ع مص ) گرد برگشتن. ( منتهی ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

نقل. [ ن َ ] ( ع مص ) از جائی به جائی بردن. ( از غیاث اللغات ) ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( زوزنی ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) . فاو ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

غسل. [ غ َ ] ( ع مص ) شستن. ( منتهی الارب ) ( تاج المصادر بیهقی ) ( ترجمان علامه جرجانی ) . مطلق شستن هرچیز که باشد. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) . تط ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

وضو. [ وُ ] ( از ع ، اِ ) وضوء. دست نماز. شستن صورت و دستها و مسح کردن بر سر و پاها با آدابی که در شرع اسلام مقرر است : این وضو از سنگ و رو محکمتر اس ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

تعبیر. [ ت َ ] ( ع مص ) بیان کردن خواب را و آگاه کردن از انجام کار. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) . بیان کردن وبیان نمودن معنی ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

طهر. [ طَ ] ( ع مص ) دور کردن چیزی را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) . یقال : طهره طهراً. ( منتهی الارب ) . طهر. [ طَ هَِ ] ( ع ص ) پاک. ( منتهی الارب ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

طهارت. [ طَ رَ ] ( از ع ، مص ) پاک گردیدن. یقال : طهر طهراً و طهارة. ( منتهی الارب ) . پاک شدن. ( آنندراج ) ( دهار ) . پاکی. ( آنندراج ) : تقوای نفس ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

صفا. [ص َ ] ( ع مص ) روشنی. ( منتهی الارب ) . صافی شدن. ( مصادرزوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ) . پاک و بی غش و بی کدورت شدن. ( غیاث اللغات ) . || ( اِم ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

صلح. [ ص ُ ] ( ع اِمص ) آشتی. ( منتهی الارب ) ( مهذب الاسماء ) . سِلْم. تراضی میان متنازعین. سازش. هُدْنَة. هَوادَة. مقابل حرب و جنگ : همه نیوشه خواج ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاح. [ اِ طِ ] ( ع مص ) با یکدیگر صلح کردن. ( لغت میرسید شریف جرجانی ص 2 ) ( تاج المصادر بیهقی ) ( مؤید الفضلاء ) ( زوزنی ) . با هم صلح کردن. مأ ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

تهاجم. [ ت َ ج ُ ] ( ع مص ) حمله کردن یکی بر دیگری. ( از اقرب الموارد ) . به یکدیگر هجوم کردن. مقابل تدافع. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) . منبع. لغت ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

حمله. [ ح َ م َ ل َ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ حامل : حملةالعرش ؛ بردارندگان عرش. ( مهذب الاسماء ) . حمله قرآن : اشراف امتی حملة القرآن. منبع. لغت نامه دهخ ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

صولت. [ ص َ / صُو ل َ ] ( از ع مص ، اِمص ) حمله بردن. ( غیاث اللغات ) . صولة. حمله : هیبت او کوه را بند کمر درشکست صولت او چرخ را سقف گهر درشکست. خا ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

رعب. [ رَ ] ( ع اِ ) افسون از سحر و جز آن. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ) . || وعده بد. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی ال ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

جبن. [ ج َ ب َ ] ( اِ ) خرزهره. رجوع به خرزهره شود. جبن. [ ج ِ ] ( ع اِ ) پنیر. ج ، اَجبان. جبن. [ ج ُ] ( ع اِ ) پنیر. ( منتهی الارب ) ( از اقرب ال ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

تا می توانید ادامه بدهید دست شما رو جلو بقیه رو می کنم کار خوبی انجام می دهید. زبانش کسی که سواد داره این شامل بغضی نمی شود چون سواد ندارد دنبال تخری ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد

از قدیم گفتم دیوار حاشا بلند من تحریف می کنید بخشید شما کی هستید تو تحریف کنند یه آدم غیر نرمالی اول آخر که بالا خونه رو اجاره داده که همش داره حرف ا ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

نفع. [ ن َ ] ( ع اِ ) سود. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) . مقابل ضر. ( از اقرب الموارد ) ( از متن اللغة ) . فایده. منفعت. حاصل. بیاور. ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

نفق. [ ن َ ] ( ع مص ) بیرون آمدن یربوع از نافقائش. ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ) ( از متن اللغة ) . رجوع به نَفَق شود. || داخل شدن کلاکموش در ناف ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

اقصاب. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِقُصب. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) . بمعنی پشت ها و روده ها. رجوع به قصب شود. اقصاب. [ اِ ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

اقصار. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ قَصرَة. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) . رجوع به قصرة شود. اقصار. [ اِ ] ( ع مص ) بازایستادن از کاری. ( منتهی الارب ) ( ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

اقصاص. [ اِ ] ( ع مص ) برخاستن نتوانستن از لاغری. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) . || در پی قصاص کسی شدن و قریب گردانیدن او را بوی. ( م ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

اقصاد. [اَ ] ( ع ص ) رمح اقصاد؛ نیزه شکسته. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) . و این از باب ثوب اخلاق است. ( از اقرب الموارد ) . اخفش گوید این یکی از ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

اقصام. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ قَصم. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) . || ج ِ قِصم. ( ناظم الاطباء ) . رجوع به قصم شود. منبع. لغت نامه دهخدا

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

اقصاء. [ اَ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ قاصی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) . رجوع به قاصی شود. || ج ِ قصی . ( منتهی الارب ) ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) . ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

توقف. [ ت َ وَق ْ ق ُ ] ( ع مص ) درنگ کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( دهار ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) . ایستادن. ( زوزنی ) ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

طیبت. [ ب َ ] ( ع اِمص ) مزاح. خوش طبعی. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) . خوش منشی. خوش مزگی. بازی. شوخی : طیبتی شاعرانه کردم من تا نبندی دل اندرین زنها ...