پیشنهاد‌های محمود اقبالی (٣,٢٢٩)

بازدید
٩٢٣
تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

( فعلاً ) فعلاً. [ ف ِ لَن ْ ] ( ع ق ) عملاً. مقابل قولاً. ( یادداشت مؤلف ) : بر دست و زبان ایشان هرچه رفته باشد فعلاً و قولاً، هرآینه در افواه افتد ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اجبار. [ اِ ] ( ع مص ) جبر. بستم بر کاری داشتن. ( زوزنی ) ( منتهی الارب ) . بستم بر سر کاری داشتن. ( تاج المصادر ) . || بمذهب جبر منسوب کردن. ( منتهی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حس. [ ح َ س س ] ( ع مص ) حیله ای که حذاقت و جودت نظر و قدرت بر تصرف باشد. ( منتهی الارب ) . حیله کردن. || ائت به من حسک و بسک ؛ ای من حیث شئت. ( منته ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لکنت. [ ل ُن َ ] ( ع اِمص ) لکنه. گرفتگی زبان در هنگام سخن گفتن که به هندی هکلانا گویند. ( غیاث ) . درماندن به سخن. ( منتهی الارب ) . لکن. لکنونة. لک ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مطلع. [ م َ ل َ / م َ ل ِ ] ( ع اِ ) جای برآمدن آفتاب و جز آن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) . محل طلوع و جای برآمدن آفتاب و جز آن. ( ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تهاتر. [ ت َ ت ُ ] ( ع مص ) بر یکدیگر دعوی باطل کردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) . یکدیگر را تکذیب کردن. منه ال ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تشکیل. [ ت َ ] ( ع مص ) صورت کردن آن را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) . صورت دادن. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) . تصویر چیزی. ( از اقرب الموارد ) ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طعم. [ طَ ] ( ع اِ ) شیرینی و تلخی و آنچه مابین آنهاست و ترشی و نمکینی در خوردنی و نوشیدنی. ج ، طُعوم. مزه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) . چشش. یقال : ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلوب. [ ک ُ ] ( فرانسوی / انگلیسی ، اِ ) باشگاه. انجمن. ( فرهنگ فارسی معین ) . باشگاه. جشنگاه. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) . کلوب. [ ک ُ ] ( اِ ) ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

محفل. [ م َ ف ِ ] ( ع اِ ) گردآمدنگاه مردم و انجمن. ج ، محافل. ( منتهی الارب ) . جای فراهم آمدن مردمان. ( ناظم الاطباء ) . انجمن. ( یادداشت مرحوم دهخ ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حمد. [ ح َ ] ( ع اِمص ) ستایش و شکر. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) . نقیض ِ ذم و نکوهش. و حمد اعم است از شکر. سپاسداری. و به اصطلاح خاص بیان کبریا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انغام. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ نَغَم و نَغم. ( از اقرب الموارد ) . رجوع به نغم شود. منبع. لغت نامه دهخدا

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

استحمام. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) بگرمابه شدن. به آب گرم رفتن. حمام رفتن. بحمام رفتن. || غسل کردن به آب گرم ، و سپس بمعنی غسل کردن آمده است به هرآب که باش ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صاف. ( از ع ، ص ) مخفف صافی. ( غیاث اللغات ) . مخفف صاف ( صافی ) ، نعت فاعلی از صفو. روشن. خالص. بی دُرد. ناصع : ز خون دشمن او شد به بحر مغرب جوش فکن ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تفهیم. [ ت َ ] ( ع مص ) دریاوانیدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ) ( دهار ) ( ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ) ( آنندراج ) . فهمانیدن. ( منتهی الار ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عمل. [ ع َ م َ ] ( ع مص ) کار کردن. ( منتهی الارب ) . کار کردن و انجام دادن و ساختن. ( از اقرب الموارد ) . || مبالغه نمودن در رنج و آزار کسی : عمل به ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هذیان. [ هََ ذَ ] ( ع مص ) بیهوده دراییدن از بیماری و خواب و جز آن. ( منتهی الارب ) . چرند و پرند. گفتار بیهوده. پرت و پلا. ( یادداشت به خط مؤلف ) . ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حصول. [ ح ُ ] ( ع مص ) حاصل شدن. ( زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ) . بحاصل آمدن. بحاصل شدن. به دست آمدن. حاصل گردیدن. پیدا شدن. ( دهار ) . باقی ماندن. ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

توبیخ. [ ت َ ] ( ع مص ) سرزنش کردن. ( زوزنی ) ( دهار ) . نکوهیدن و بیم و تهدید کردن و سرزنش نمودن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مجهول. [ م َ ] ( ع ص ) در لغت هر شی نامعلومی را گویند. ( کشاف اصطلاحات الفنون ) . نادانسته. ( غیاث ) ( آنندراج ) . نامعلوم. دانسته ناشده. ناشناس. ناش ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیان. [ ب َ ] ( ع اِ ) فصاحت و زبان آوری. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( آنندراج ) . فصاحت. ( غیاث ) ( ناظم الاطباء ) . حدیث : ان من البیان لس ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اعلان. [ اِ ] ( ع مص ) آشکارا کردن. یعدی بنفسه و بالباء. ( منتهی الارب ) . آشکار کردن. ( ناظم الاطباء ) . آشکارا کردن و ظاهر کردن. یعدی بنفسه و بالبا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اعلا. [ اَ ] ( ع ن تف ، اِ ) اعلی. بلند و نفیس و برگزیده از هر چیزی و بالای هر چیزی. ( ناظم الاطباء ) : چون تجاسر کرده خاطر مختصر کردم سخن کاین تجاسر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بنظر. [ ب ُ ظَ ] ( ع اِ ) تلاق و تندی میان دو لب فرج زن. ( ناظم الاطباء ) . فنج. قرن. چوچوله. تندی میان دو لب فرج زن. ( یادداشت بخط مؤلف ) . منبع. ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انبساط. [ اِم ْ ب ِ ] ( ع مص ) گسترده و پهناور گردیدن. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) . انتشار. ( از اقرب الموارد ) . گسترده شدن. ( آنندراج ) . ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فی. ( ع حرف جر ) حرف جر است. ( منتهی الارب ) . حرف جر است و ده معنی دارد: یکی معنی ظرفیت حقیقی � : غلبت الروم فی ادنی الارض و هم من بعد غلبهم سیغلبون ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عابد. [ ب ِ ] ( ع ص ) پرستنده خدا و ملتزم به شرائع دین. ( از اقرب الموارد ) . پرستنده. عبادت کننده : عابدان را پرده این خواهد درید زاهدان را توبه آن ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اکتلال. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) درخشیدن برق. گویند: اکتل الغمام بالبرق ؛ درخشید ابر و برق زد. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) . درخشیدن برق. ( آنندرا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هاضمه. [ ض ِ م َ ] ( ع ص ) مؤنث هاضم. هضم کننده طعام. گوارنده. || ( اِ ) یکی از هشت خادم نفس نباتی است که غذا را می پزد : نشان هاضمه طباخ و نام دافع ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جهاز. [ ج َ ] ( ع اِ ) رخت مرده و عروس و مسافر. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) . رجوع به جِهاز شود. || مجموعه اعضایی که عمل معینی را انجام دهند. دس ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با استناد به منابع معتبر شواهدی را بررسی می کنیم: - - - ✅ ۱. پارس قوم فرهنگی یا صرفاً سیاسی بود؟ پارس ( Parsa ) در منابع آشوری به عنوان یک منطق ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیایید گام به گام به این موضوع پاسخ بدهیم و با منابع و دلایل معتبر به بررسی ادعای نبود �ق� در زبان فارسی و زبان های دیگر ( ترکی و عربی ) بپردازیم. ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آقای ناشناس در واقعیت استاد هزار چهره آبادیس آقای سعید سرور هست. خرفت. [ خ ِ رِ ] ( از ع ، ص ) کندفهم. کندذهن. ( یادداشت بخط مؤلف ) . کودن. بیحس. م ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد

آقای مجید فکوری اما در اصل استاد هزار چهره آبادیس استاد سعید سرور هست کس. [ ک َ] ( اِ ) مردم باشد، چه کسی مردمی و ناکسی نامردمی را گویند. ( برهان ) ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

علی سیف یا در درست تر بگویم دوست گرامی سعید سرور البته دیوار حاشا بلنده استاد هزار چهره آبادیس سعید سرور 🟦 ۱. ریشه و جایگاه زبان فارسی در میان زبان ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

سؤال بسیار مهم، عمیق و بحث برانگیزی مطرح کردید، که هم جنبه ی تاریخی دارد و هم به نقد روایت های رسمی ـ خصوصاً روایت سازی های دوره ی پهلوی ـ می پردازد. ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بحث واژه شناسی واژه ی �مال� بسیار جالب و چندلایه است، زیرا این واژه در زبان های گوناگون از جمله فارسی، ترکی، عربی و حتی اوستایی کاربرد و معانی متفاوت ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جلیل. [ ج َ ] ( ع ص ) کلانسال. ( از منتهی الارب ) . || بزرگوار ( ناظم الاطباء ) . بزرگ قدر. ( منتهی الارب ) . آنکه قدر و مرتبه وی بلند باشد. ( ناظم ا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جنایت. [ ج ِ ی َ ] ( از ع ، اِ ) گناه. || ( مص ) گناه کردن. ( غیاث ) ( آنندراج ) . || چیدن میوه از درخت. ( کشاف اصطلاحات الفنون ) ( ربنجنی ) . بکسر ج ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فحاش. [ ف َح ْ حا ] ( ع ص ) مرد فحش گوی. ( منتهی الارب ) . مؤنث آن فحاشة است. ( اقرب الموارد ) . زشتگوی. ( ربنجنی ) . آنکه دشنام بسیار گوید. بدزبان. ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تشبیب. [ ت َ ] ( ع مص ) صفت جمال زن و حال خود با وی بگفتن. ( تاج المصادر بیهقی ) . وصف جمال زن و حال خود با وی در شعر بگفتن. ( زوزنی ) . غزل گفتن یعن ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طائف. [ ءِ ] ( ع ص ، اِ ) پاسبان شب. عسس. شبگرد. ( منتهی الارب ) . || خانه کمان که مابین گوشه و ابهر است و یا نزدیک عظم ذراع از کبد قوس. ( تاج العروس ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تشبیه. [ ت َ ] ( ع مص ) مانند کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( دهار ) ( ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ) ( از متن اللغة ) ( از اقرب الموارد ) ( از المن ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ارب. [ اِ رِ ] ( اِخ ) در اساطیر یونان پسر کائو و شب ، و بقول دیگر، برادر شب است که با او ازدواج کرد و از ایشان اثیر ( اِتِر ) و روز پدید آمد. هی ژَن ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حاجت. [ ج َ ] ( ع اِ ) صاحب کشاف اصطلاحات الفنون گوید:در مجمع السلوک آمده است : ضرورت مقداری را گویند که آدمی بی آن بقا نیابد و آن را حقوق نفس نیز گو ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

احتیاج. [ اِ ] ( ع مص ) نیازمند گشتن. ( زوزنی ) ( تاج المصادر ) . نیازمند شدن. حاجتمند شدن. افتقار. فقر. بی چیزی. حاجت. حاجتمندی. حاجتومندی. نیازومند ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرضع. [ م َ ض َ ] ( ع اِ ) سر پستان و هر جایی که مکیده شود. ج ، مَراضع. ( ناظم الاطباء ) . پستان. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) . مرضع. [ م ُ ض ِ ] ( ع ص ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی مُؤْمِنُ: مؤمن - آن کس که یقین و باور دارد - با ایمان - کسی که امنیت بدهد ، ودر امان خود حفظ کند - امنیت دهنده معنی مُّؤْمِنَةً: زن مؤمن - زن با ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

استبداد. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) بخودی خود کار کردن. بخودی خود بکار ایستادن. ( منتهی الارب ) ( تاج المصادر بیهقی ) . بخودی خود بکاری قیام کردن. ( زوزنی ) ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مشروط. [ م َ ] ( ع ص ) لازم گردانیده شده و پیمان کرده شده. ( آنندراج ) . پیمان شده و ملزم کرده شده. تعلیق کرده شده چیزی به چیزی دیگر. شرطشده. ملزم شد ...