آنچه با رنج یافتی و به ذل
تو به آسانی از گزافه مدیش.
رودکی.
به رنج اندر است ای خردمند گنج نیابد کسی گنج نابرده رنج.
فردوسی.
گهی رزم بودی گهی ساز بزم ندیدم ز کاوس جز رنج رزم.
فردوسی.
وز آن پس به خراد برزین بگفت یک امروز با رنج ما باش جفت.
فردوسی.
چو سرو سیمین بودی چو نال زرد شدی مگر ز رنج بنالیده ای براه اندر.
فرخی.
تا قواعد دوستی که اندر آن رنج فراوان برده آمده است تا استوار گشته استوارتر گردد. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 209 ). بوسهل آمد و پیغام امیر [ مسعود ] آورد که خداوند سلطان می گوید که خواجه به روزگار پدرم آسیبها و رنجها دیده است. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 146 ). نوشتکین در پیش بودو جنگی پیوستند و حصاریان را بس رنجی نبود و سنگی می گردانیدند. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 572 ).چه باید کشید اینهمه رنج و باک
به چیزی که گوهرش یک مشت خاک.
اسدی.
چو باشد جهانی بدو دشمن است چو نبود غم جان و رنج تن است.
اسدی.
رنج امروزین آسودن فردایین بود. ( قابوسنامه ).تا نبینی رنج و ناموزی ز دانا علم حق
کی توانی دید بی رنج آنچه نادان آن ندید.
ناصرخسرو.
نبینی که چون بازگشتی بساعت به راحت بدل گشت رنج درازش.
ناصرخسرو.
اینهمه لهو است و باشدلهو کار کودکان رنج بردن در ره تقوی بود کار رجال.
معزی.
هیولا چیست ؟ اﷲ است فاعل ، وین بدان ماندکه رنج باربر گاو است و آید ناله از گردون.
سنائی.
پس اگر روزی چند صبرباید کرد در رنج عبادت... عاقل چگونه سر باززند. ( کلیله و دمنه ). و کسری را به مشاهدت اثر رنجی که در بشره برزویه هرچند پیداتر بود رقتی عظیم آمد. ( کلیله و دمنه ). هرکه درگاه ملوک را لازم گیرد و از رنجهای صعب تجنب ننماید هرآینه مراد خویش... او را استقبال واجب بیند. ( کلیله و دمنه ). به رنج نفس جهان را فکن به آسایش
که رنج نفس به ملک اندرون کرام کشند.بیشتر بخوانید ...