پیشنهاد‌های محمود اقبالی (٣,٢٢٩)

بازدید
٩٢٣
تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

مشروطه. [ م َ طَ ] ( ع ص ) مشروطة. مؤنث مشروط. رجوع به مشروط شود. || ( اصطلاح منطق ) در منطق قضیه ای که در آن شرط به کار رفته باشد و آن انواع دارد: ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مجاور. [ م ُ وِ ] ( ع ص ) همسایه. ( دهار ) . همسایگی کننده. ( غیاث ) ( آنندراج ) همجوار و همسایه و در پهلو و در کنار و هم پهلو. ( ناظم الاطباء ) : تر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

منحرف. [ م ُ ح َ رِ ] ( ع ص ) بگشته. فروگردیده. ( زمخشری ) . خمیده و برگشته شونده. ( آنندراج ) ( غیاث ) . آنکه میل می کند و برمی گردد. خمیده و برگشته ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ملحد. [ م ُ ح ِ ] ( ع ص ) از راه حق برگردنده و فاسق و بیدین. ( غیاث ) ( آنندراج ) . از راه حق برگشته و فاسق و بیدین و کافر و بت پرست. ( ناظم الاطباء ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مشرک. [ م ُ رَ ] ( ع ص ) شریک شده و انبازگردیده و عام. ( ناظم الاطباء ) . مشرک. [ م ُ رِ ] ( ع ص ) کافر. مُشرکی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) . کسی ک ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مشروح. [ م َ ] ( ع ص ) پیدا و نمایان کرده شده. ( آنندراج ) . بیان کرده شده. نمایان کرده شده. ذکرشده و ظاهرشده و شرح داده شده. در پیش بیان شده. ( از ن ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کافر. [ ف ِ ] ( ع ص ، اِ ) ضد مؤمن. بی دین. بی کتاب. ناگرونده. ناگرویده. ناخستو. ( مهذب الاسماء ) ( مجمل اللغة ) ( دستورالاخوان ) ( منتهی الارب ) ( ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حنیف. [ ح َ ] ( ع ص ، اِ ) مایل از هر دین باطل بسوی دین اسلام ثابت بر آن. ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) . || برگشته ا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مسلمان. [ م ُ س َ ] ( ص ) متدین به دین اسلام. ( ناظم الاطباء ) . صاحب غیاث اللغات و به تبع او صاحب آنندراج گوید: مسلمان در اصل �مسلم مان � بوده است ، ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اسلام. [ اِ ] ( ع مص ) گردن نهادن. ( منتهی الارب ) ( ترجمان القرآن جرجانی ) ( تاج المصادر بیهقی ) . || اسلام آوردن. ( منتهی الارب ) . مسلمان شدن. ( ت ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مذهب. [ م َ هََ ] ( ع اِ ) در اصطلاح علم کلام اسلامی ، طریقه ای خاص در فهم مسائل اعتقادی ، خاصه امامت که منشاء اختلاف در آن توجیه مقدمات منطقی و یا ت ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عصبی. [ ع َ ص َ ] ( ص نسبی ) منسوب به عصب. بسیارپی. رجوع به عَصَب شود. || ( اصطلاح پزشکی ) مربوط به عصب و سیستم اعصاب. ( فرهنگ فارسی معین ) . - حال ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عصبیت. [ ع َ ص َ بی ی َ ] ( ع اِمص ) عَصَبیّة. حمایت و طرفداری و مدافعه از کسی که خود را به شخص بستگی داده و یا شخص بدان بستگی دارد. ( ناظم الاطباء ) ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عصبانی. [ ع َ ص َ ] ( ص نسبی ) منسوب به عصب ، با زیادت الف و نون برای تأکید، مثل ربانی و لحیانی و برانی و روحانی و جسمانی و صمدانی. ( یادداشت مرحوم ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عصابات. [ ع ِ ] ( ع اِ ) در تداول امروز عرب زبانان ، ج ِ عِصابة است به معنی گروه از مردمان ، و اصطلاحاً بر چریکها اطلاق شود. - حرب العصابات ؛ جنگها ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عصاب. [ ع َص ْ صا ] ( ع ص ) ریسمان بر و ریسنده. ( از منتهی الارب ) . ریسمان گر و ریسنده. ( آنندراج ) . بسیار ریسنده. ( ناظم الاطباء ) . غزّال. ( اقرب ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( عصابة ) عصابة. [ ع ِ ب َ ] ( ع اِ ) آنچه بدان بسته شود، و سربندو دستار سر. ( منتهی الارب ) . آنچه بسته شود از مندیل و عمامه و غیره. ( از اقرب الموا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( عمامة ) عمامة. [ع ِ م َ ] ( ع اِ ) زره خود که در زیر قلنسوه پوشند. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) . مِغفَر. ( از لسان العرب ) ( از تاج العروس ) ( ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عمان. [ ع َم ْ ما ] ( اِ ) ج ِ عَم به سیاق فارسی. برادران پدر. رجوع به عَم شود : تا اعیان معتمدان حشم آن جانب کریم و عمان و برادران و فرزندان. . . به ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عمو. [ ع َم ْوْ ] ( ع اِمص ) گمراهی. ( منتهی الارب ) . ضلال. || خواری و فروتنی. ذلت و خضوع. ( از اقرب الموارد ) . || میل کردن به چیزی. ( منتهی الارب ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عم. [ ع َ ] ( علامت اختصاری ) اختصاری و رمزی است از �علیه السلام �. درود بر او باد. رجوع به علیه السلام شود. عم. [ ع َ مِن ْ ] ( ع ص ) عَمی. کور و ن ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خال. ( ع اِ ) نقطه سیاه بر روی. ( مهذب الاسماء ) ( برهان قاطع ) ( غیاث اللغات ) ( شرفنامه منیری ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) . صاحب فرهنگ آنندر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( خالة ) خالة. [ ل َ ] ( ع اِ ) مؤنث خال. خواهر مادر. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) . یقال : �هما ابنا خالة� و لا یقال ابناعمة. ( ناظم الاطباء ) . رج ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ممکن. [ م ُ ک ِ ] ( ع ص ) چیزی که صلاحیت ظهور و بروز داشته باشد. شایان. ضد محال. دست دهنده و پیداشونده. ( ناظم الاطباء ) . دست دهنده. ( دهار ) ( غیاث ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( آلات ) آلات. ( ع اِ ) ج ِ آلت. افزارها. ابزارها. ادوات. سازوبرگ. ساز. ساختگی ها. اسباب. سامان : سکندر بیامد بدشت نبرد همه خواسته سربسر گرد کرد ز تخ ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ادوات. [ اَدَ ] ( ع اِ ) ج ِ اَداة. آلت ها. آلات حصول چیزی. ( غیاث اللغات ) . اسباب. دست افزارها : چنانکه ظهورآن بی ادوات آتش زدن ممکن نگردد، اثر این ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( مجلة ) مجلة. [ م َ ل َ ] ( ع اِ ) پوستک آبله که در آن آب گرد آید از اثر کار. ج ، مِجال و مَجل. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) . م ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

شاهین تبریز ی و عبدالرضا بهنام رضایی و امین و تمام این حساب مال استاد هزار چهره آبادیس سعید سرور هست. خاک در اصطلاح کشاورزی : جنس خاک اراضی زراعتی م ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جواب هوش مصنوعی به بنده سؤالی که مطرح کردی بسیار عمیق، چندوجهی و از نظر تاریخی، اجتماعی و سیاسی حساس است. برای پاسخ دقیق و مستند به این بحث، ابتدا ب ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بررسی نکات مطرح شده از دیدگاه زبان شناسی تاریخی، ریشه شناسی ( اتیمولوژی ) ، و منابع معتبر می پردازم: - - - 🟩 ۱. �به چه روزی افتادن� یعنی چه؟ ا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اتخاذ. [ اِت ْ ت ِ ] ( ع مص ) گرفتن. برگرفتن. فراگرفتن. ( تاج المصادر بیهقی ) . ایتخاذ. اخذ. منبع. لغت نامه دهخدا

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تحلیل. [ ت َ ] ( ع مص ) بسی به جای فروآمدن. ( تاج المصادر بیهقی ) . فرودآمدن در جایی. ( زوزنی ) . تحلیل به مکانی ؛ فرودآوردن به جایی. ( منتهی الارب ) ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دعوت. [ دَع ْ وَ ] ( ع مص ، اِمص ) دعوة. خواندن. خواهش و طلب. ( ناظم الاطباء ) . || خواندن کسی را برای دادن طعام و غیره. ( غیاث ) ( از آنندراج ) . خو ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

متشکل. [ م ُ ت َ ش َک ْ ک ِ ] ( ع ص ) صورت گیرنده. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) . و رجوع به تشکل شود. متشکل. [ م ُ ت َ ش َک ْ ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سحر. [ س َ ح َ] ( ع ص ) وقت آخر شب و زمان پیش از صبح ، و بعضی شراح نوشته اند که سحر آن وقت را گویند که ششم حصه از شب مانده باشد یعنی چهار پنج گهری شب ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کسبه. [ ک ُ ب َ / ب ِ ] ( اِ ) کسب. کنجاره را گویند و آن باقیمانده و ثفل تخمهایی باشد که روغن آن را گرفته باشند. ( برهان ) . ثفل چیزی باشد روغن گرفته ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ابتلاج. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) صبح برآمدن. صبح دمیدن. روشن گردیدن صبح. روز دمیدن. بامداد شدن. روز برآمدن. منبع. لغت نامه دهخدا

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کسب. [ ک ُ ] ( ع اِ ) کنجاره روغن. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) . ثفل روغن و عصاره آن و معرب است. ( از اقرب الموارد ) . نخاله هرتخمی که روغن آن ر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مناعت. [ م َ ع َ ] ( ع اِمص ) عزت و عزت نفس و متانت. ( ناظم الاطباء ) . عزت نفس داشتن. علو طبع. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) . مناعة. رجوع به مناعة ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حین. [ ح َ ] ( ع اِ ) مرگ. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) . هلاکی. ( مهذب الاسماء ) ( منتهی الارب ) . هلاک. ( اقرب الموارد ) . || بلا و آزمایش. ( منتهی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( خیمة ) خیمة. [ خ َ م َ ] ( ع اِ ) هر خانه مستدیر. خیم. || سه یا چهار چوب که بر آن گیاه اندازند و در گرما بسایه آن نشینند. || هر خانه ای که از چوبها ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اهداف. [ اِ ] ( ع مص ) به پنجاه نزدیک گردیدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) . به پنجاه نزدیک رسیدن. ( آنندراج ) || برآمدن بر چیزی. ( منتهی الارب ) ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تریب. [ ت َ رَی ْ ی ُ ] ( ع مص ) تریب بکسی ، دیدن از وی چیزی که به شک اندازد وی را. ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ) . || تریب از کسی یا چیزی ، ترسی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اسراف. [ اِ ] ( ع مص ) گزاف کاری کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) . گزافه کاری. ایعاث. اقعاث. گزاف کردن. ( زوزنی ) . درگذشتن از حدّ میانه. از حدّ تجاوز کر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

افراط. [ اِ ] ( ع مص ) فرمودن کسی را کار مالایطاق. || سبقت و مبادرت نمودن در برآوردن شمشیر از نیام. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) . || شتابانیدن. ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اعتدال. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) میانه حال شدن در کمیت. ( ناظم الاطباء ) . میانه حال شدن در کمیت و کیفیت. ( منتهی الارب ) . میانه حال شدن در گرمی و سردی و ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد

تفریط. [ ت َ ] ( ع مص ) هیچکاره گردانیدن چیزی را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) . ضایع کردن. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ) . || ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معتدل. [ م ُ ت َ دِ ] ( ع ص ) راست و برابر. و رجوع به اعتدال شود. || میانه حال. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) . به اندازه متوسط. میانه ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اعلام. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ عَلَم. علمهای فوج و بیرقها. ( آنندراج ) . ج ِ عَلَم ، درفش و پرچم. ( منتهی الارب ) . ج ِ عَلَم ، رایت. درفش. ( از اقرب الم ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد

همت. [ هَِ م ْ م َ ] ( ع اِمص ، اِ ) همة. اراده و آرزو و خواهش و عزم. ( ناظم الاطباء ) : همت او بر فلک ز فلخ بنا کرد بر سر ایوان فکند بن پی ایوان. ...