ترجمه‌های حسین کتابدار (٢١٤)

بازدید
٦٢٤
تاریخ
٢ سال پیش
متن
He nicked my wallet!
دیدگاه
٧

کیف پولم را دزدید.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
This witness has committed perjury and no reliance can be placed on her evidence.
دیدگاه
٧

این شاهد شهادت دروغ داده، بنابراین به شواهدی که ارائه داده، نمی توان اطمینان/اعتماد کرد.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
He's an adult now but can't seem to break off his reliance on his parents.
دیدگاه
٧

او اگر چه به سن بلوغ رسیده، اما بنظر می رسد قادر به قطع وابستگی اش به والدینش نیست.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Dave pulled a back muscle and could barely kick the ball.
دیدگاه
٧

ماهیچه های پشت دیو صدمه دیده و به زحمت می تواند توپ را شوت کند.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Paul couldn't move a muscle he was so scared.
دیدگاه
٧

پائل آنقدر ترسیده بود، که نتوانست جُنب بخورد

تاریخ
٢ سال پیش
متن
We were so tired we couldn't move a muscle.
دیدگاه
٧

آنقدر خسته بودیم که نمی توانستیم تکان ( جنب ) بخوریم

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Maggie felt a muscle spasm in her back.
دیدگاه
٧

مگی تو پشتش گرفتگی عضلانی احساس کرد.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Give the toilet a flush.
دیدگاه
٧

سیفون دستشویی را بکشید

تاریخ
٢ سال پیش
متن
The door should be flush with the wall.
دیدگاه
٧

در باید با دیوار تراز باشد

تاریخ
٢ سال پیش
متن
He's no longer in the first flush of youth.
دیدگاه
٧

او دیگر در عنفوان جوانی نیست

تاریخ
٢ سال پیش
متن
I offered him my commiseration.
دیدگاه
٨

به او تسلیت گفتم

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Don't worry. The house will hold up.
دیدگاه
٧

نگران نباشید، خونه سر پا می مونه

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Hold up your hands if you have any question.
دیدگاه
٦

هر کی سوال داره، دستشو ببره بالا

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Your neck holds up your head.
دیدگاه
٦

گردنت، سرتو نگه می داره