تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥

بخار کلمه ای تورکی است که از بوغ به معنی بخار گرفته شده و وقتی پسوند فاعلی آر بدان اضافه می شود به شکل بوغار و به معنی بخار شونده در امده و با تبدیل ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

براق کلمه ای تورکی است که در اصل پارلاق بوده و از دو جزو پار به معنی درخشان و پسوند مکانی لاق درست شده و معنی درخشنده پیدا کرده و چون در عربی پ نداری ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١٢

چابک کلمه ای تورکی است که در اصل چاپوق بوده و از فعل چاپماق به معنی تاختن گرفته شده ریشه آن نیز چاپ می باشد که با اضافه شدن پسوند اوق به صورت چاپوق و ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

سیحون کلمه ای تورکی است که از دو جزو سی یا سو به معنی آب و رودخانه و هون اسم قبیله هون تشکیل یافته و به معنی رود هون هست این رود در تورکبستان جاری می ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥

جیهون کلمه ای تورکی است که در اصل چایهون بوده و از دو جزو چای به معنی رود و هون اسم قبیله هون گرفته شده است و با هم به معنی رود هون هاست این رودخانه ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٧

چاووش کلمه ای تورکی است از فعل چوماق به معنی خبر دادن گرفته شده ریشه آن چو بوده وبا اضافه شدن پسوند ش به شکل چووش و به معنی خبر دهنده در امده و به صو ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

یعنی خبر دادن از فعل چوماق تورکی به معنی خبر دادن گرفته شده و در فارسی به همان شکل و به معنی خبر دادن شایعه پراکندن وارد شده است

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

چنداول کلمه ای تورکی است که از چانتا به معنی کیف کیسه و پسوند اول ترکیب یافته و به معنی عقبه لشگر و تدارکات است که سوروسات را رسانده و مواظب کمین دشم ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١٤

چپاول کلمه ای تورکی است که از فعل چاپماق به معنی تاختن گرفته شده ریشه آن چاپ بوده وقتی پسوند اول بدان اضافه می شود به صورت چاپول و به معنی عارت در می ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢٦

چاپار کلمه ای تورکی است که از فعل چاپماق به معنی تاختن گرفته شده چاپ ریشه آن بوده وقتی پسوند فاعلی آر به آن اضافه می شود به شکل چاپار و به معنی تازند ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

چخه کلمه ای تورکی است که از فعل چیخماق به معنی خارج شدن گرفته شده است وچیخ به معنی خارج شو بوده که با امدن ه و به شکل چیخه و با تاکید می باشد و به صو ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٤

توفان کلمه ای تورکی است که از فعل توفمک به معنی فوت کردن اب دهان را پرت کردن گرفته شده ریشه ان توف بوده و وقتی پسوند ان فاعلی اضافه می شود ببه شکل تو ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

تارمار کلمه ای تورکی است که از فعل تارماق به معنی چنگ زدن داغون کردن گرفته شده ریشه ان تارما بوده وقتی پسوند فاعلی اسم ساز آر بدان اضافه می شود به شک ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

کشاکش کلمه ای تورکی است که از فعل کشمق به معنی گذشتن و رد شدن گرفته شده است کش ریشه ان بوده و دو بار تکرار شدن علامت تاکید است مثل ویراویر یعنی بزن ب ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١٢

تاراج کلمه ای تورکی است که از فعل تاراماق به معنی جستجو کردن و زیرو رو کردن برای یافتن چیزی گرفته شده ریشه آن تارا بوده وقتی پسوند اسم ساز آج می اید ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

تخته کردن از لغت تاختا به معنی چوبهای پهن و نازک گرفته شده و در قدیم اگر جاییرا می بستندبا زدن چند تخته با میخ انرا مسدود می کردند فلذا تخته کردن به ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

تخته قاپو کلمه ای تورکی است که از دو جزو تاختا به معنی چوب و قاپی به معنی در درست شده وبه معنی در چوبی است از انجا که در چوبی نشان اسکان یافتن است بر ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٦

طبق کلمه ای تورکی است که در اصل تاباق بوده و به سینی بزرگ چوبی یا فلزی لبه دار می گویند که در ان میوه وغیره گذارند از تورکی به عربی و فارسی وارد شده ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٧

پالاز نوعی دست بافته گلیم مانند ارزان است که از دو جزو پال به معنی لباس و اوز به معنی رو گرفته شده است و با هم به شکل پالوز و به معنی رو لباس درامده ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١٠

پلاس کلمه ای تورکی است که از پالاز تورکی به معنی نوعی گلیم ارزان گرفته شده است خود پالاز از پال به معنی لباس و اوز به معنی رو گرفته شده و با هم به شک ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١٢

پته کلمه ای تورکی است که در اصل پیتی بوده و به معنی تکه کاغذ نوشته شده است که بعنوان جواز و بلیط استفاده می شود منظور از پته کسی رو اب افتادن یعنی نو ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

جلیقه کلمه ای تورکی است که در اصل گیینلیقابوده که از دو جزو گیینلق به معنی پوشیدنی از فعل گیینمق یعنی پوشیدن و پسوند قا تشکیل یافته و گ به ج تبدیل شد ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

فندق در اصل فیندیق بوده که کلمه ای تورکی است و این درخت در مناطق تورک نشین مانند ازربایجان اناتولی و تورکیستان به صورت بومی و وحشی فراوان است مانند ف ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

جقه کلمه ای تورکی است که در اصل جیققا بوده واز دو جزو چیخ به معنی خارج شدن و قا پسوند اسم ساز درست شده که با هم به شکل چیخقا و به معنی محل برامدن در ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥

جعبه کلمه ای تورکی است که از جبه به معنی تیردان گرفته شده است

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

اتراق کلمه ای تورکی است که از دو جز اتور ریشه کلمه اتورماق به معنی نشستن و پسوند مکان ساز اق تشکیل یافته و به معنی محل نشستن است

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٤

شوید کلمه ای تورکی است که از دو جزو شوی به معنی ترکه باریک وسبز و پسوند اوت تشکیل یافته و با هم به شکل شویود وبه معنی مثل شاخه نازک و سبز در امده و ب ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٩

شلوغ کلمه ای تورکی است که در اصل شوللوق بوده که از دو جزو شول به معنی شاخه چوب و پسوند لوق به معنی مکان تشکیل شده و با هم به شکل شوللوق و به معنی مکا ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

شلیته کلمه ای تورکی است که به دامن گشادی که زنان بر روی شلوار می پوشند می گویند لغتنامه شاهمرسی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٧

نقاره کلمه ای تورکی است که در اصل به شکل ناغارا می باشد لغتنامه شاهمرسی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد

کاغذ کلمه ای تورکی و یا چینی است لغتنامه شاهمرسی با توجه به اختراع کاغذ در چین و امدن ان از جاده ابریشم که در کنترول تورکان بود گفته لغتنامه صحیح است ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

بد کلمه ای تورکی است که از پیس به معنی بد گرفته شده است pis

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گفتن کلمه ای تورکی است که از قو به معنی صدا گرفته شده است قولاخ یعنی گوش از کلمه قو گرفته شده است گوش فارسی هم ریشه اش قو تورکی می باشد ضربالمثل قو و ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

زمین: با خاک پوشاندن از لغت تورکی اورت به معنی پوشاندن گرفته شده است ort

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

درد دیده از لغت تورکی آغری به معنی درد گرفته شده استagri

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

فروش از لغت تورکی ساتیل به معنی به فروش رسیدن گرفته شده است satil

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

چالش از لغت تورکی چالیش به معنی تلاش کردن گرفته شده است chalish

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

تکه خرده از لغت تورکی پیتیک به معنی تکه کاغذ نوشته شده گرفته شده است pitik

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

بیرون انداختن از لغت تورکی آت به معنی بیرون انداختن گرفته شده است at

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

نما از لغت تورکی وید به معنی نما و ظاهر گرفته شده است vid

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

به هم خورده از لغت تورکی قاریش به معنی مخلوط شده در هم شده بد اراسته گرفته شده است garish

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

جوان تازه و نوین از لغت تورکی ینگی به معنی تازه و جدید گرفته شده است yengi

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

قتل عام از لغت تورکی بیچ به معنی درو کردن و قتل عام کردن گرفته شده است bich

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد

شرکت " ارتباط گروهی از لغت تورکی کورپی به معنی پل گرفته شده است korpi

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد

رفتن از کلمه تورکی قو به معنی فراری دادن گرفته شده است go

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٦

برجسته آشکار و مشخص از لغت تورکی بللیدی به معنی اشکار و مشخص گرفته شده است ballidi

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٤

خیساندن از لغت تورکی سواخ به معنی خیساندن کاه و گل گرفته شده است soakh

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

گنبد " محل زندگی از لغت تورکی دام به معنی سقف و خانه گرفته شده است dam

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

لوله از لغت تورکی بوری به معنی لوله گرفته شده است bori

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

عزیز و گرانقدر از لغت تورکی دیرلی به معنی عزیز وگرانمایه گرفته شده است dayarli