تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

بیرون انداختن از لغت تورکی آت به معنی بیرون انداختن گرفته شده است at

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد

نما از لغت تورکی وید به معنی نما و ظاهر گرفته شده است vid

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

به هم خورده از لغت تورکی قاریش به معنی مخلوط شده در هم شده بد اراسته گرفته شده است garish

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

جوان تازه و نوین از لغت تورکی ینگی به معنی تازه و جدید گرفته شده است yengi

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

قتل عام از لغت تورکی بیچ به معنی درو کردن و قتل عام کردن گرفته شده است bich

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد

شرکت " ارتباط گروهی از لغت تورکی کورپی به معنی پل گرفته شده است korpi

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد

رفتن از کلمه تورکی قو به معنی فراری دادن گرفته شده است go

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٤

برجسته آشکار و مشخص از لغت تورکی بللیدی به معنی اشکار و مشخص گرفته شده است ballidi

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

خیساندن از لغت تورکی سواخ به معنی خیساندن کاه و گل گرفته شده است soakh

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

گنبد " محل زندگی از لغت تورکی دام به معنی سقف و خانه گرفته شده است dam

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد

لوله از لغت تورکی بوری به معنی لوله گرفته شده است bori

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عزیز و گرانقدر از لغت تورکی دیرلی به معنی عزیز وگرانمایه گرفته شده است dayarli

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد

با صدای بلند حرف زدن از لغت تورکی دین به معنی حرف بزن گرفته شده است din

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با شرافت قانونی از لغت تورکی توره لی به معنی با شرافت وفانونمند گرفته شده است torali

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

منطقه ناحیه مکان از لغت تورکی آرا به معنی مکان گرفته شده است ara

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

روبند از لغت تورکی یاشماق به معنی روبند گرفته شده است yashmaq

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

ذوب شدن از کلمه تورکی دوو به معنی یخ زده گرفته شده است البته ذوب شدن و انجماد یک حالت معکوس هم هستند که در یک درجه صورت می گیرند dov

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

وسیله ای که دو گاو را به هم می بندد از یوغ تورکی گرفته شده است لغتنامه شاهمرسی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٤

رطوبت از فعل تورکی دامماق به معنی چکیدن آب گرفته شده است دام ریشه ان می باشد dam

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

خوشمزه از کلمه تورکی یئملی به معنی خوشمزه گرفته شده است yemali

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

تمیز از کلمه تورکی سیلین به معنی پاک کنید گرفته شده است از انجایی که با c و نه با k نوشته شده فلذا در اول سیلین خوانده می شده و به تدریج کلین تلفظ شد ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٣

شلاق از کلمه تورکی ایپ به معنی طناب گرفته شده است

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

گفتن که از دیل یا تیل تورکی به معنی زبا ن گرفته شده است{ در برخی از شاخه های تورکی به زبان تیل می گویند} و زبان وسیله حرف زدن است

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٥

آشتی کلمه ای تورکی است که از فعل آچماق به معنی بازکردن گرفته شده است ریشه آن آچ بوده وآشدی به معنی باز کرد می باشد {البته چ اخر به دلیل اینکه قبل از ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

جلو کلمه ای تورکی است که از جیلاو تورکی به معنی افسار اسب گرفته شده است و در فارسی به معنی مقابل و روبرومی باشد

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٥

تپاله کلمه ای تورکی است که از فعل توپلاماق یعنی گرد اوردن گرفته شده است توپلا ریشه ان بوده وقتی پسوند مه بدان اضافه می شود به شکل توپلامه و به معنی گ ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

خاش گیلکی از داش تورکی به معنی سنگ گرفته شده که به صورت خاش وارد سو مری شده است و الا گیلکی از نظر زمانی و مکانی از سومر خیلی جداست

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٤

به معنی آش فرنگی می باشد که از سوب تورکی به معنی آب وآبکی گرفته شده است در تورکی باستان به اب سوب می گفتند که ب ان افتاده و سو شده است

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

یورش گلمه ای تورکی است که از فعل یورومق به معنی راه رفتن گرفته شده است یورو ریشه کلمه بوده و وقتی ش اسم ساز تورکی می اید یوروش می شود که به صورت یورش ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٩

شاخه کلمه ای تورکی است که از فعل شاخماق به معنی رعدوبرق گرفته شده است ریشه ان شاخ بوده وقتی پسوند مه بدان اضافه می شود به شکل شاخمه و به معنی آذرخش د ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٨

دوختن کلمه ای تورکی است که از فعل توخوماق به معنی بافتن گرفته شده است توخو ریشه ان بوده و توخوت یعنی بباف که ت به د تبدیل شده و به صورت دوخوت درامده ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٩

قلیچ کلمه ای تورکی است که از دو جزو قل ریشه فعل قلماق به معنی انجام دادن و پسوند اسم ساز ایچ درست شده است با هم به شکل قلیچ وبه معنی ابزار دست یا هما ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

چیریش نوعی چسب است که گرد ان را با اب مخلوط کرده و به عنوان چسب استفاده می کنند

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

بویلان اسم یک روستا در اردبیل هست که به شهر ملحق شده و به صورت زمین صدا و سیما در امده است و به معنی رطیل می باشد

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٥

گدوک کلمه ای تورکی است که از فعل گتمق به معنی رفتن گرفته شده ریشه ان گت بوده وقتی پسوند ایک اسم ساز بدان اضافه می شود به صورت گتیک و به معنی رونده را ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
-١٤

جوجه کلمه ای تورکی است و به معنی کوچک و ضعیف است در معنی انگلهای ریز نیز کاربرد دارد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

پارچه کلمه ای تورکی است که از فعل پارچالاماق به معنی تکه تکه کردن گرفته شده و این تکه می تواند بافته ای پشمین وغیره باشد که به عنوان دستمال ویا دوخت ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٣

ینی سئی اسمی تورکی است از دو جزو ینی به معنی جدید و سی یا سو به معنی اب در ست شده ودر کل اب جدید یا رود جدید معنی می دهد

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٣

بانگ کلمه ای تورکی است که از باناماق یعنی صدای خروس گرفته شده است ریشه ان بانا بوده که به صورت بانگ وارد فارسی شده است وبیشتر به صورت بانگ خروس و نیز ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٣

سرسام کلمه ای تورکی است که از فعل سارسیلماق به معنی رعشه و لرزیدن گرفته شده است ریشه آن سارسیل بوده که وقتی پسوند اسم ساز مه بدان اضافه می شود به صور ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

به صورت چالا چوککور هم به کار میرود که چوککور به معنی جای پست است

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٤

چاله کلمه ای تورکی است که از فعل چالماق به معنی ضربه زدن گرفته شده است ریشه ان چال بوده که با اضافه شدن پسوند اق به شکل چالق و به معنی محل ضربه دیده ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

کومه کلمه ای تورکی است و عبارت از چندین نی بلند که در زمین چال کرده و انتهای انها را به هم نزدیک می کنند و بر روی ان نمد می اندازند ریشه ان هم از فعل ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٣

گیگلو اسم یکی از طوایف شاهسون می باشد که در موغان اردبیل خیاو ساکن هستند اسم آنها از گیگ یعنی گوزن گرفته شده است

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٣

اسم یک محله در اردبیل است که از دو جزو ایلدریم به معنی آذرخش و شاه لقب عرفا و دراویش در دوره صفوی تشکیل یافته و با هم اسم یکی از عرفا و زعمای بزرگ صف ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٣

بالیخلی چای اسم رودخانه اردبیل است که به معنی رود پر ماهی می باشد

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد

کودن کلمه ای توکی است که به اسب قزلی گویند که به مفهوم ابله وارد فارسی شده اس

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
-١٢

کوچک از کوچوک تورکی گرفته شده که به چم توله سگ هست در پهلوی ما کوچک نداریم بلکه کهتر است

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١٦

پرچم کلمه ای تورکی است که از لغت پورچوم به معنی نخ زگی پارچه قالی و غیره گرفته شده است که الان هم کاربرد دارد از انجا که در قدیم تورکان موی گاومیش یا ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٣

اسم یک روستا در نزدیکی اردبیل است