تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٦

ایل کلمه ای تورکی است که به معنی طایفه و عشایر بکار می رود و در اصل به صورت ال می باشد کلماتی مثل المان الخان الدنیز السون الدار الچی وغیره از همین ک ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

جر کلمه ای تورکی است که از فعل جیرماق به معنی پاره کردن گرفته شده ریشه ان جیر بوده وبه همین معنی وارد فارسی شده است دیوان الغات تورک ص271 سطر16ج 1

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تنبان کلمه ای تورکی است که در اصل تومان به معنی لباس زیر است و از تون به معنی لباس گرفته شده است

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

باشلق کلمه ای تورکی است که از دو جزو باش به معنی سر و پسوند لق تشکیل یافته و منظور کلاه باشد به معنی شیر بها هم است

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

یراق کلمه ای تورکی است که از فعل یارماق یعنی شکافتن گرفته شده است یار ریشه ان بوده وقتی پسوند آق بدان اضافه می شود به شکل یاراق و به معنی شکافنده در ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

تالان کلمه ای تورکی است که از فعل تالاماق به معنی غارت کردن گرفته شده است ریشه ان تالا بوده وقتی پسوند آن بد ان اضافه می شود به شکل تالان و به معنی غ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

غلام کلمه ای تورکی است که از قولوق به معنی خدمت گرفته شده است قول معنی بنده و نوکر می دهد به صورت غول در فارسی معنی دیو می دهد و قولام یعنی بنده هستم

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

قال کلمه ای تورکی است که از فعل قالماق به معنی ماندن گرفته شده و قال گذاشتن یعنی کسی را بدون اطلاع در میانه راه و کار ترک کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

قلدر کلمه ای تورکی است که از دو جزو قول به معنی بازو و دور از فعل دورماق به معنی بلند شدن درست شده و با هم به شکل قولدور و به معنی دست بلند در امده و ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چماق واژه ای تورکی است که در پایه جومق بوده و به چم گرز و چوب دستی می باشد دیوان الغات تورک

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قلچماق کلمه ای تورکی است که از دو جزو قول به معنی بازو و چماق به معنی چوب دستی گرفته شده و با هم به معنی چماق در دست است که در مفهوم بزن بهادر بکار م ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

اوق کلمه ای تورکی است که از فعل اوگومق به معنی حالت تهوع امدن گرفته شده است

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

اوق زدن کلمه ای تورکی است که از فعل اوگومق به معنی حالت تهوع امدن گرفته شده است

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

اقوشقه کلمه ای تورکی است که در اصل آچوشقا بوده که از فعل آچماق به معنی باز کردن گرفته شده آچیش باز شده بوده وقتی پسوند قا بدان اضافه می شود به شکل آچ ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١٢

قالی کلمه ای تورکی است که از فعل قالاماق به معنی بر روی هم انباشتن گرفته شده ریشه ان قالا بوده وقتی پسوند ای بدان اضافه می شود به شکل قالای و به معنی ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

ورنی کلمه ای تورکی است که نوعی گلیم قالی مانند بوده و در تورکی باستان به اژدها می گویند لغتنامه شاهمرسی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد

بین کلمه ای تورکی است که از بیین تورکی به معنی مغز گرفته شده از انجا که مغز بین استخوانهای جمجمه است به معنی داخل و وسط وارد عربی و از انجا وارد فارس ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

برابر کلمه ای تورکی است که از بیره بیر تورکی به معنی یک به یک گرفته شده است و معنی مساوی را می رساند

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیلاق کلمه ای تورکی است که به شتر جوان می گویند لغتنامه شاهمرسی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد

تمغا کلمه ای تورکی است که در اصل دامغا می باشد و به معنی علامت و مهر است هر یک از طوایف تورک دامغا و علامت مخصوص به خود را داشتند و با ان علامت شناخت ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

دماغ کلمه ای تورکی است که در اصل داماق می باشد که به معنی کام بوده ودر فارسی به جای بینی به کار می رود

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد

داغون کلمه ای تورگی است که از فعل داغیماق به معنی پراکندن گرفته شده که ریشه ان داغی بوده وقتی پسوند این بدان اضافه می شود به شکل داغین و به معنی پراک ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
-١٠

تیمار کلمه ای تورکی است که از فعل تومارلاماق گرفته شده است که معنی نوازش به ویژه در حیوانات را می دهد و در اسب با شانه مخصوص انجام می شود به خاطر همی ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

تیماج کلمه ای تورکی است که در اصل توماج و به معنی پوست دباغی شده بز است

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دود کلمه ای تورکی است که در اصل توت می باشد و ت به د خیلی نزدیک است و به هم تبدیل می شوند

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

توتون کلمه ای توکی است که در اصل به معنی دود می باشد و به معنی نوعی گیاه دود کردنی بکار می رود لغتنامه شاهمرسی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

توسن کلمه ای تورکی است که از فعل توساماق به معنی جهیدن گرفته شده که ریشه ان توسا بوده وقتی پسوند ان بدان اضافه می شود به صورت توسان و به معنی جهنده د ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تاوان کلمه ای تورکی است که به معنی سقف جریمه می باشد لغتنامه شاهمرسی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد

توبره کلمه ای تورکی است که در اصل توربا می باشد لغتنامه شاهمرسی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلاش کلمه ای تورکی است که از فعل تالاماق به معنی غارت کردن گرفته شده که ریشه ان تالا بوده وقتی ش پسوند می اید به شکل تالاش و به معنی غارت در امده که ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد

چالش کلمه ای تورکی است که از فعل چالماق به معنی زدن دزدیدن نواختن گرفته شده که ریشه آن چال بوده وقتی پسوند ش بدان اضافه می شود به شکل چالش و به معنی ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

چخماق کلمه ای تورکی است که به معنی درخشیدن و جرقه زدن می باشد که به همین شکل و به معنی اتش زنه وارد فارسی شده است

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

چپو کلمه ای تورکی است که از فعل چاپماق به معنی تاختن گرفته شده ریشه آن چاپ بوده وقتی پسوند او بدان اضافه می شود به شکل چاپوو و به معنی غارت در می اید ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تارومار کلمه ای تورکی است که از تاراماق به معنی جستجو کردن از راه زیروروکردن غارت کردن گرفته شده ریشه آن تارا بوده و به شکل تکراری با میم بکار رفته و ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد

تراش کلمه ای تورکی است که از فعل تاراماق به معنی جستجو کردن با به هم زدن یکجا . غارت کردن. شانه زدن گرفته شده ریشه آن تارا بوده وقتی پسوند ش بدان اضا ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد

پاره کلمه ای تورکی است فعل پارالاماق به معنی تکه کردن پارا به معنی پول که از بریده فلزات قبل از ضرب سکه گرفته شده پارام پارچا یعنی خیلی دریده شده از ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

بخش از لغت تورکی پارا و پارچا گرفته شده است para parcha

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گشن کلمه ای تورکی است در مفهوم انبوه از قشون تورکی گرفته شده است

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

قشون کلمه ای تورکی است که از فعل قوشماق به معنی متصل کردن گرفته شده ریشه آن قوش بوده وقتی پسوند اون اضافه می شود به شکل قوشون و به معنی به هم متصل در ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

قشو کلمه ای تورکی است که از فعل قاشیماق به معنی خاراندن گرفته شده ریشه ان قاشی بوده که با اضافه شدن پسوند اوو به صورت قاشیوو وبه معنی خاراننده در امد ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

قاش کلمه ای تورکی است که در اصل به معنی ابرو می باشد و در فارسی به معنی جلوی زین بکار می رود

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد

سودا کلمه ای تورکی است که از فعل سومق به معنی دوست داشتن گرفته شده ریشه آن سو بوده وقتی پسوند دا بدان اضافه می شود به شکل سودا و به معنی عشق در می آی ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

زیلو کلمه ای تورکی است که در اصل زیلی می باشد و با نخ پنبه و به اشکال رنگی بافته می شود لغتنامه شاهمرسی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

زگیل کلمه ای تورکی است که در اصل به شکل زیگیل می باشد لغتنامه شاهمرسی و به ریخت سنگیل در دیوان الغات تورک آمده است

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سرنا کلمه ایی تورکی است که در اصل زیرنا می باشد لغتنامه شاهمرسی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

گزمه کلمه ای تورکی است که از فعل گزمق به معنی گردش کردن گرفته شده ریشه آن گز بوده وقتی پسوند مه بدان اضافه میگردد به شکل گزمه وبه معنی گردش کننده در ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد

گلیم کلمه ای تورکی است که از فعل کیلمک به معنی بافتن گرفته شده ریشه آن کیل بوده ووقتی پسوند ایم بدان اضافه می شود به شکل کیلیم و به معنی بافته در می ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

کرخت کلمه ای تورکی است که از فعل کیریخماق به معنی اشتباه کردن گرفته شده ریشه آن کیریخ بوده و کیریختی به معنی اشتباه کرد ا ست وبه معنی احساس اشتباه و ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کمک کلمه ای تورکی است که از دو جزو کوم به معنی دسته و گرروه و پسوند اک درست شده که به معنی با گروه و با جمع می باشد و معنی هم کاری و یاری را می رساند ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

کلوچه کلمه ای تورکی است در اصل کوکچه است که از کوکه به معنی فطیر گرفته شده که در فارسی به صورت کوکی بکار می رود و چه نیز علامت مصغر در تورکی می باشد ...