تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٦

قافلانتی کلمه ای تورکی است که از دو جزو قافلان به معنی پلنگ وتی به معنی کوه در تورکی قدیم تشکیل یافته و به معنی کوه پلنگ است و اسم کوهی در آزربایجان ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٧

اوجان کلمه ای تورکی است که در اصل اووقان بوده و از دو جزو اوو به معنی شکار و قان به معنی مکان گرفته شده و درکل به معنی شکار گاه است و به تدریج به اوو ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

آراز کلمه ای تورکی است که از دو جزو ار به معنی قهرمان و آز قومی بزرگ از تورکها تشکیل یافته و با هم یعنی آز قهرمان که اسم آنها در کتیبه های باستانی تو ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٦

اویمیاکن کلمه ای تورکی است که از فعل دویماق به معنی یخ زدن گرفته شده است که ریشه آن دوی بوده دویما یعنی یخ نزن و وقتی کلمه کن یا همان کند به معنی روس ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٨

قارشمش کلمه ای تورکی است که از قاریشماق به معنی مخلوط شدن به هم خوردن گرفته شده ریشه ان قاریش بوده که با اضافه شدن پسوند میش به شکل قاریشمیش وبه معنی ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٨

دغدویه کلمه ای تورکی است که از فعل دوغماق به معنی زادن گرفته شده است ریشه آن دوغ بوده و دوغدو یعنی زایید چون زرتشت در اردبیل به دنیا آمده فلذا تورک ب ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٦

ینی سی کلمه ای تورکی بوده که از دو جزو ینی به معنی جدید و سی یا همان سو به معنی آب گرفته شده است و با هم معنی آب جدید می دهد این رود در سیبری جاریست

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٧

کنگرلی اسم یکی از طوایف باستانی تورک است که در نخجوان و ازربایجان غربی ساکن هستند ودر اطراف اردبیل هم روستای کنگرلی داریم

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

دغدو اسمی تورکی است به معنای زاینده وچون زرتشت در اردبیل به دنیا امده بنابرین تورکی بودن اسم مادر زرتشت طبیعی است

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٦

باشقورد کلمه ای تورکی هست که از دو جزو باش یعنی سر و قورد یعنی گرگ تشکیل یافته و به معنی سر گرگ است این قوم تورک در قلب روسیه در باشقوردیستان زنگی م ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٦

چوواشها از اقوام تورک هستند که در قلب روسیه و چوواشستان زندگی میکنند زبان انها به زبان باستانی تورکها شبیه است و لنین بنیان گذار شوروی از تورکهای چوو ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١١

بیله سوار کلمه ای تورکی است که از دو جزو بیله به معنی مکان که از بل تورکی به معنی کمر ه است و سووار که همان قوم سوبار هست گرفته شده است و در کل یعنی ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

کنگر اسمی است که سومرها به خود می گفتند وهمچنین اسم قدیمی خلیج فارس است

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥

تپاندن کلمه ای تورکی است که از فعل تپمک به معنی فشردن چیزی در یک مکان گرفته شده است ریشه ان تپ بوده که کلماتی همانند تپه تپانچه تپیک به معنی لگد در ت ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١٠

باسمه کلمه ای تورکی است که از فعل باسماق به معنی فشردن چیزی به یک محل وتپاندن گرفته شده که ریشه آن باس بوده وقتی پسوند اسم ساز مه بدان اضافه می شود ب ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٩

تپل کلمه ای تورکی است که از دو جزو توپ به معنی گرد و اول به معنی باش گرفته شده است و با هم به معنی گرد مانند است وچون هنگام چاق شدن بدن گرد می شود به ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١٥

چتر کلمه ای تورکی است که از فعل چاتماق به معنی رسیدن گرفته شده است ریشه ان چات بوذه و وقتی ایر پسوند اسم ساز فاعلی می اید به شکل چاتیر و به معنی به ه ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٧

یشمی کلمه ای تورکی است که از فعل یشرمق به معنی رستن گرفته شده ریشه آن یشر بوده وقتی پسوند مه به آن اضافه می شود به شکل یشرمه وبه معنی رستنی و روییدنی ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

سراسیمه کلمه ای تورکی بوده که از فعل سارساماق به معنی لرزیدن و تکان خوردن گرفته شده ریشه آن سارسام بوده وقتی پسوند مه که به خاطر قانون هماهنگی اصوات ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٩

کیف کلمه ای تورکی است که به معنی لذت و خوشی بکار می رود و کلماتی مثل کیفلی به معنی مست کیفیر نوعی نوشیدنی خوشی اورنده کیفچی یعنی اهل حال و کیفون به م ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٩

سختی کلمه ای تورکی است که از فعل سیخماق به معنی فشردن گرفته شده سیخ ریشه ان بوده وسیختی به معنی فشار اورد است که ی به فتحه تبدیل شده و به صورت سختی و ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١٤

قورباغه کلمه ای تورکی است که از دو جزو قور یعنی صدای آن و بوغاز یعنی گلو که در این حیوان بسیار بزرگ میشود گرفته شده و در کل به شکل قوربوغاز در امده ک ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٩

کشیک کلمه ای تورکی است که از فعل کشمق به معنی رد شدن گرفته شده کش ریشه آن بوده و وقتی پسوند ایک به ان اضافه می شود به شکل کشیک وبه معنی رد شونده به ک ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نیاز کلمه ای تورکی است که از دو جزو نیی به معنی چه چیزی را و آز به معنی کم گرفته شده و با هم به معنی چه جیزی کم و کمبود وبه شکل نییاز درامده که به صو ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

آزر کلمه ای تورکی است که از دو جزو آز که اسم یکی از طوایف تورک بوده و ار به معنی مرد تشکیل یافته و به معنی طایفه آز است و آزر بودن اسم پدر یا عموی اب ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

آزر کلمه ای تورکی است که از دو جزو آز که یک قوم قدیمی تورک هستند و ار به معنی مرد تشکیل یافته و در مفهوم طایفه آز است که البته به شکل خزر هم گفته می ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١٦

قیمه کلمه ای تورکی است که از فعل قیماق به معنی بریدن و کشتن گرفته شده ریشه آن قی بوده و وقتی پسوند مه بدان اضافه می شود به صورت قیمه و به معنی بریده ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

اینک کلمه ای تورکی است که از ایندی تورکی به معنی اکنون گرفته شده است

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

تورات کلمه ای تورکی است که از توره تورکی به معنی قانون و رسم گرفته است در تورکی به کسی که با ریشه و آداب دان باشد توره لی می گویند

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد

اوج کلمه ای تورکی است که از اوج تورکی به معنی نوک و انتها گرفته شده و انهم از فعل اوچماق یه معنی پرواز کردن گرفته شده اوجا به معنی بلند نیز از همین ر ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

تورکها از زمان هونها به اروپا لشکر کشیده اند آوارها مدت مدیدی در اروپا امپراطوری داشتند اتروسکها قبل از رو می ها از تورکیه به ایتالیا مهاجرت کرده بود ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١٢

بچه کلمه ای تورکی است که از بجه به معنی خروس کوچک گرفته شده همانطور که به مرغ کوچک از نظر سن فره می گویند

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

خونگر خودش کلمه ای تورکی است که از دو جزو خون و گر ساخته شده خون از فعل آخماق به معنی حاری شدن گرفته شده است ریشه ان آخ بوده و آخ ین = آخین یعنی جریا ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

سست کلمه ای تورکی است که از فعل سوسماق به معنی ساکت شدن گرفته شده ریشه ان سوس بوده و سوستی به معنی ساکت شو است و به صورت سستی وارد فارسی شده و به همی ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

تومور کلمه ای تورکی است که به معنی حوانه وغده در درخت می باشد و در مفهوم توده در بدن وارد انگلیسی شده است و با اضافه شدن پسوند مصغر جوق به صورت تومور ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

ساقدوش کلمه ای تورکی است که از دو حزو ساغ به معنی راست و توش به معنی جهت گرفته شده و باهم به شکل ساغتوش وبه معنی همرا ه سمت راستی داماد می باشد و به ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١١

قشلاق کلمه ای تورکی است که از دو جزو قیش به معنی زمستان و لاق پسوند مکان ساز تشکیل یافته و به معنی محل گذران زمستان عشایر است

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

ترمز کلمه ای تورکی است است که از فعل دورماق یعنی ایستادن گرفته شده ریشه ان دور بوده و دوروز یعنی بایستید وبه صورت ترمز وارد روسی و از انجا وارد فارسی ...

پیشنهاد
٥

آوار کلمه ای تورکی هست که از دو جزو آو به معنی شکار و ار به معنی مرد گرفته شده که معنی ان مرد شکار است و در کل مفهوم طایفه را می رساند و مثل خیلی از ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١٠

دمار کلمه ای تورکی است که در اصل دامار بوده و از فعل داملاماق به معنی چکیدن گرفته شده است و ریشه ان داملا بوده و با اضافه شدن آر اسم فاعلی به شکل دام ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٨

بشکه کلمه ای تورکی است که از دو جزئ بش به معنی خالی و که پسوند مکان تشکیل یافته که باهم به معنی مکان خالیست

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

قورت دادن کلمه ای تورکی است که از فعل اوتماق گرفته شده ریشه ان اوت بوده و اوتقون به معنی آب دهان را قورت دادن قورتوم یعنی جرعه قورتولدی تمام شد همه ا ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١٠

سیلی کلمه ای تورکی است که از فعل سیلمق به معنی پاک کردن سطح با کشیدن دست گرفته شده است سیل ریشه آ ن بوده وقتی پسوند نسبت لی بدان اضافه می شود به شکل ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٧

غان در قدغن پسوند اسم ساز کثرت است ودر لغتهایی مثل آغلاغان بسیار گریان اویناغان بسیار بازیگوش اوچاغان بسیار پرواز کننده که در بعضی روستاهای اردبیل به ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢٢

یورتمه کلمه ای تورکی بوده که از فعل یوروتمق به معنی راه بردن گرفته شده است ریشه ان یوروت بوده وقتی پسوند مه بدان اضافه می شود به صورت یوروتمه وبه معن ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٧

قدغن کلمه ای تورکی است که در اصل قاداغان می باشد و از دو جزئ قادا به معنی بلا درد و غان پسوند اسم ساز ترکیب یافته و به معنی بلا اورنده یا موجب بلا و ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٧

قرق کلمه ای تورکی بوده که از فعل قوروماق به معنی حفاظت کردن گرفته شده است قورو ریشه ان بوده وقتی پسوند ق به ان اضافه شده به شکل قوروق وبه معنی حفاظت ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٩

ساخلو کلمه ای تورکی است که از فعل ساخلاماق به معنی نگه داشتن گرفته شده ساخلا ریشه ان بوده و به صورت ساخلو و به معنی پادگان وارد فارسی شده است

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

مشتلق کلمه ای تورکی است که از دو جزئ موشته به معنی مژده وپسوند لق که به معنی در مورد ودر کل به معنی مژدگانی است

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

مجار از دو کلمه مگ و آر تشکیل یافته که مگ در زبانهای اورالی به معنی فرد و شخص بوده و آر هم در تورکی به معنی قهرمان ونیز در مفهوم طایفه است و در کل یع ...