تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٩

دود کلمه ای تورکی است که در اصل توت می باشد و ت به د خیلی نزدیک است و به هم تبدیل می شوند

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

توسن کلمه ای تورکی است که از فعل توساماق به معنی جهیدن گرفته شده که ریشه ان توسا بوده وقتی پسوند ان بدان اضافه می شود به صورت توسان و به معنی جهنده د ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تاوان کلمه ای تورکی است که به معنی سقف جریمه می باشد لغتنامه شاهمرسی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

توبره کلمه ای تورکی است که در اصل توربا می باشد لغتنامه شاهمرسی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

تلاش کلمه ای تورکی است که از فعل تالاماق به معنی غارت کردن گرفته شده که ریشه ان تالا بوده وقتی ش پسوند می اید به شکل تالاش و به معنی غارت در امده که ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

چالش کلمه ای تورکی است که از فعل چالماق به معنی زدن دزدیدن نواختن گرفته شده که ریشه آن چال بوده وقتی پسوند ش بدان اضافه می شود به شکل چالش و به معنی ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

چخماق کلمه ای تورکی است که به معنی درخشیدن و جرقه زدن می باشد که به همین شکل و به معنی اتش زنه وارد فارسی شده است

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

چپو کلمه ای تورکی است که از فعل چاپماق به معنی تاختن گرفته شده ریشه آن چاپ بوده وقتی پسوند او بدان اضافه می شود به شکل چاپوو و به معنی غارت در می اید ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

تارومار کلمه ای تورکی است که از تاراماق به معنی جستجو کردن از راه زیروروکردن غارت کردن گرفته شده ریشه آن تارا بوده و به شکل تکراری با میم بکار رفته و ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد

تراش کلمه ای تورکی است که از فعل تاراماق به معنی جستجو کردن با به هم زدن یکجا . غارت کردن. شانه زدن گرفته شده ریشه آن تارا بوده وقتی پسوند ش بدان اضا ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد

پاره کلمه ای تورکی است فعل پارالاماق به معنی تکه کردن پارا به معنی پول که از بریده فلزات قبل از ضرب سکه گرفته شده پارام پارچا یعنی خیلی دریده شده از ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

بخش از لغت تورکی پارا و پارچا گرفته شده است para parcha

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

گشن کلمه ای تورکی است در مفهوم انبوه از قشون تورکی گرفته شده است

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١٢

قشون کلمه ای تورکی است که از فعل قوشماق به معنی متصل کردن گرفته شده ریشه آن قوش بوده وقتی پسوند اون اضافه می شود به شکل قوشون و به معنی به هم متصل در ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

قشو کلمه ای تورکی است که از فعل قاشیماق به معنی خاراندن گرفته شده ریشه ان قاشی بوده که با اضافه شدن پسوند اوو به صورت قاشیوو وبه معنی خاراننده در امد ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

سودا کلمه ای تورکی است که از فعل سومق به معنی دوست داشتن گرفته شده ریشه آن سو بوده وقتی پسوند دا بدان اضافه می شود به شکل سودا و به معنی عشق در می آی ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

زیلو کلمه ای تورکی است که در اصل زیلی می باشد و با نخ پنبه و به اشکال رنگی بافته می شود لغتنامه شاهمرسی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

زگیل کلمه ای تورکی است که در اصل به شکل زیگیل می باشد لغتنامه شاهمرسی و به ریخت سنگیل در دیوان الغات تورک آمده است

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

سرنا کلمه ایی تورکی است که در اصل زیرنا می باشد لغتنامه شاهمرسی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥

گزمه کلمه ای تورکی است که از فعل گزمق به معنی گردش کردن گرفته شده ریشه آن گز بوده وقتی پسوند مه بدان اضافه میگردد به شکل گزمه وبه معنی گردش کننده در ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٦

گلیم کلمه ای تورکی است که از فعل کیلمک به معنی بافتن گرفته شده ریشه آن کیل بوده ووقتی پسوند ایم بدان اضافه می شود به شکل کیلیم و به معنی بافته در می ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

کرخت کلمه ای تورکی است که از فعل کیریخماق به معنی اشتباه کردن گرفته شده ریشه آن کیریخ بوده و کیریختی به معنی اشتباه کرد ا ست وبه معنی احساس اشتباه و ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٧

کمک کلمه ای تورکی است که از دو جزو کوم به معنی دسته و گرروه و پسوند اک درست شده که به معنی با گروه و با جمع می باشد و معنی هم کاری و یاری را می رساند ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

کلوچه کلمه ای تورکی است در اصل کوکچه است که از کوکه به معنی فطیر گرفته شده که در فارسی به صورت کوکی بکار می رود و چه نیز علامت مصغر در تورکی می باشد ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥

کورگان کلمه ای تورکی است که از دو جزو کور به معنی بلند و گان یا قان به معنی مکان تشکیل یافته و به معنی جای بلند است در میان تورکان رسم بود که بر روی ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

کرک کلمه ای تورکی است که در اصل کورک بوده و به معنی پوستین و پشم و موی گوسفند و بز است لغتنامه شاهمرسی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٨

کوچ کلمه ای تورکی است که از فعل کوچمق به معنی از جایی به جای دیگر نقل مکان کردن گرفته شده لغات زیادی از همین ریشه در تورکی است کوچری کوچگون کوچه کوچم ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٧

کتک کلمه ای تورکی است که به معنی چماق و دسته هاون می باشد لغتنامه شاهمرسی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٨

کپل با ضمه کاف و پ کلمه ای تورکی است که از فعل کپمک به معنی نفخ کردن باد شدن گرفته شده که ریشه آن کپ بوده وقتی پسوند اول بدان اضافه می شود به صورت کپ ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد

کلک با فتحه کاف و لام کلمه ای تورگی است که به سنگ چین مرز اراضی کشاورزی می گویند چون برخی زارعین این سنگ چینها را به نفع خود جابجا می کنند فلذا اصطلا ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد

کل به فتحه کاف کلمه ای تورکی است که به معنی گاومیش نر است وبه معنی تنومند و قوی بکار می رود در اصطلاح کل اوغلان به معنی پسر قوی است

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

کاکل کلمه ای تورکی است و در اصل به صورت ککیل می باشد وعبارت از مقداری مو است که بعد تراشیدن بر سر میماند لغتنامه شاهمرسی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥

چاخان کلمه ای تورکی است که از فعل چاخماق به معنی درخشیدن و جرقه زدن گرفته شده ریشه آن چاخ بوده وقتی پسوند فاعلی آن بدان اضافه می شود به شکل چاخان و ب ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

دوشیدن کلمه ای تورکی است که از دوش به معنی پستان گرفته شده است

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

یاغی کلمه ای تورکی است که به معنی نافرمان سرکش می باشد از ریشه ییغما یا یغما نیست چون در معنی و ساختار فرق می کند از یاغماق به معنی باریدن نیز نمی تو ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

یغلق کلمه ای تورکی است و به معنی نوعی تیر پیکان دار است لغتنامه شاهمرسی و دهخدا

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

یاشماق کلمه ای تورکی است که به معنی روبند می باشد و به همین صورت وارد فارسی و انگلیسی شده است yashmak

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

ینگی دنیا کله ای تورکی عربی است که ینگی به معنی جدید بوده و منظور از دنیای جدید قاره آمریکاست

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٨

قایق کلمه ای تورکی است که از فعل قایماق یعنی لغزیدن گرفته شده ریشه آن قای بوده وقتی پسوند اق می اید به شکل قایق وبه معنی لغزنده در امده است و منظور و ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

یغمور کلمه ای تورکی است که در اصل به صورت یاغمور و به معنی باران است لغتنامه شاهمرسی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١١

یخه یا یقه کلمه ای تورکی است که در اصل یاخا به معنی گریبان می باشد لغتنامه شاهمرسی لغتنامه دهخدا هم گفته تورکیست

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

یاتاغان کلمه ای تورکی است که از دو جزو یات به معنی خوابیدن و اغان پسوند کثرت درست شده و به معنی بسیار خوابنده است در فارسی به محل اتصال میل لنگ و دست ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١١

کلمه ای تورکی است که از فعل قایماق به معنی لغزیدن گرفته شده و ریشه آن قای بوده و به شکل گای وارد فارسی شده است وجه تسمیه ان به دلیل لغزیدن الت مرد در ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٦

بلد کلمه ای تورکی است که از فعل بللدمق به معنی نشان دادن واشکار کردن گرفته شده است ریشه ان بللد بوده و به صورت بلد و بلدچی و به معنی نشان دهنده مسیر ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

بکاول کلمه ای تورکی است که در اصل بقاوول به معنی خوان سالار است شبیه کلماتی مثل یساوول قراول چنداول

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

بزک کلمه ای تورکی به معنی ارایش است لغتنامه شاهمرسی دهخدا هم اشاره ای کرده است

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١١

کاپوت درب موتور ماشین بوده که از لغت تورکی قاپو یا کاپو به معنی درب گرفته شده است این لغت از تورکی وارد فرانسه و از انجا وارد فارسی شده است

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

کچل کلمه ای تورکی است که به معنی بی مو و تاس است لغتنامه شاهمرسی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

قیقاجی کلمه ای تورکی است که به معنی دویدن با کج کردن متناوب و سریع مسیر به سمت چپ و راست می باشد