تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

باجناق کلمه ای تورکی است که به معنی دو مرد هست که با دو خواهر ازدواج کرده اند

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد

ته کلمه ای تورکی می باشد که در اصل تک بوده و به معنی نمد زیر زین اسب می باشد لغتنامه شاهمرسی در دیوان الغات تورک به صورت تب و به معنی ته می باشد

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تشر کلمه ای تورکی است که به معنی جنگیدن از را دور با تهدید کردن و گریختن می باشد که دشمن را به سوی خود کشانده و در فرصت مناسب به او ضربه بزند لغتنامه ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

کلمه ای تورکی است که به معنی سگک کمر بند است

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تقه کلمه ای تورکی است که در اصل به صورت تاققا بوده و به معنی حرکت ناگهانی می باشد لغتنامه شاهمرسی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جیش کلمه ای تورکی است که به معنی ادرار کردن اطفال می باشد دیوان الغات تورک

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یاردانگ کلمه ای تورکی است که از فعل یارماق به معنی شکافتن گرفته شده یارادماق فعل با واسطه به معنی شکافانتن وخلق کردن بوده که ریشه ان یاراد می باشد وق ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
-١١

شغال کلمه ای تورکی است و در اصل به صورت چاققال می باشد که به شکل شغال وارد فارسی و به شکل jackal وارد انگلیسی شده است

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چاقچور کلمه ای تورکی است که به معنی شلوار گشادی است که خانمها دوره قاجار می پوشیدند و از کمر تا کف پا را می پوشاند لغتنامه شاهمرسی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

چاغالا کلمه ای تورکی است که از چاغا به معنی طفل گرفته شده و چاغالا هم به نارس هر میوه از جمله بادام و زرد الو می گویند لغتنامه شاهمرسی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بچاپ بچاپ کلمه ای تورکی است که از فعل چاپاق به معنی تاختن و غارت کردن گرفته شده ریشه ان چاپ بوده و به صورت بچاپ به معنی غارت کن وارد فارسی شده است و ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد

جیغ کلمه ای تورکی است به معنی غوغا در دیوان الغات تورک امده است چیغیرماق هم به معنی جیغ زدن و داد زدن در تورکی می باشد که ریشه ان چیغیر بوده و به صور ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد

چلو کلمه ای تورکی است که در اصل چیلوو می باشد و به برنج اب کشیده بدون مخلوط گفته می شود لغتنامه شاهمرسی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد

چمن کلمه ای تورکی است که در اصل چیمن می باشد لغتنامه شاهمرسی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آلاچیق کلمه ای تورکی است که از دو جزو آلا به معنی رنگارنگ در لغتنامه شاهمرسی وچیغ به معنی حصار نیین در دیوان الغات تورک تشکیل یافته و با هم به معنی ح ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

قزل الا کلمه ای تورکی است که از دو جزو قزل به معنی قرمز وآلا به معنی لکه لکه گرفته شده واسم یک ماهی است که لکه های قرمز در زمینه خاکستری دارد

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد

سکو کلمه ای تورکی است که در اصل به صورت سکی و به معنی زانو می باشد دیوان الغات تورک و به معنی برامدگی کنار دیوار بکار می رود لغتنامه شاهمرسی و به شکل ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد

سگرمه کلمه ای تورکی است که به معنی پلک بوده و از فعل سیگیرمق یا سییرمق به معنی لغزاندن گرفته شده است سیگیر یا سییر ریشه ان بوده با اضافه شدن پسوند اس ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد

سرتق کلمه ای تورکی است که به صورت سیرتیق تلفظ می شود د ر قدیم سرتغ بوده با فتحه سین و کسره ت و به معنی کسی هست که همه حرفها را به جز برخی از آنها نمی ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

اتابک کلمه ای تورکی است که از دو جزو آتا به معنی پدر و بک به معنی بزرگ تشکیل شده و باهم به معنی پدر بزر گ است و بعنوان صدر اعظم بکار می رود و عینا به ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد

بزم کلمه ای تورکی است گه از فعل بزمک به معنی آراستن و تزیین کردن گرفته شده همچنین لغات بزک به معنی آرایش بزک دوزک از همین ریشه هستند در دیوان الغات ت ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سقز گلمه ای تورکی است که در اصل ساققیز می باشد و به معنی ماده ای لزج وچسبناک است دیوان الغات تورکی لغتنامه شاهمرسی لغتنامه دهخدا

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیشلیک کلمه ای تورکی است که از دو جزو شیش به معنی سیخ و پسوند لیک تشکیل یافته و به معنی تکه های گوشت سیخ شده ای است که بر روی اتش کباب می شود وعینا ب ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سنجر کلمه ای تورکی است که از فعل سانجماق به معنی سوراخ کردن نیش زدن گرفته شده ریشه ان سانج بوده وقتی پسوند فاعلی آر می اید به شکل سانجار و به معنی سو ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سرباز از لغت تورکی سالغور به معنی سرباز گرفته شده salghur

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد

طاس کلمه ای تورکی است که در تورکی به صورت داز و به معنی سر کاملا بدون مو است ودر دیوان الغت تورک به شکل تاز ثبت شده است

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد

دژ کلمه ای تورکی است که ازتیز به معنی جای بلند گرفته شده است دیوان الغات تورک

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوش کلمه ای تورکی است در معنی دیشب در اصل رویا و خواب است نه دیشب در معنی دوشیدن و دوش آب از دوش تورکی به معنی پستان گرفته شده است دیوان الغات تورک ص ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد

توش کلمه ای تورکی است به معنی حس و حرکت که به مفهوم توان وارد فارسی شده است توشه هم یعنی جیزی که برای حس و حرکت لازم است دیوان الغات تورک

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تغار کلمه ای تورکی است که به جوال گندم و جو گویند دیوان الغات تورک

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

توتک کلمهای تورکی است که در اصل به معنی لوله آفتابه می باشد و به معنی نوعی ساز دهنی لوله مانند بکار می رود دیوان الغات تورک

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یارا کلمه ای تورکی است که به معنی زخم می باشد و منظور از یارا نداشتن یعنی تاب نداشتن و هردو معنی زخم می دهند ومنظور تحمل زخم را نداری ودر کل در فارسی ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تاب کلمه ای تورکی است که به معنی محل زخم در اثر ضربه است دیوان اللغات تور ک و به شکل تاب نیاوردن وارد فارسی شده و منظور اینست که یارای زخمی در اثر چن ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چلاق کلمه ای تورکی است که در اصل جولق بوده و به معنی دست بریده است به صورت چلاق و به معنی دست یا پای فلج و معیوب وارد فارسی شده است لغتنامه های شاهمر ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بطری از لغت تورکی بوتوق به معنی مشک کوچک گرفته شده است

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد

بطری کلمه ای تورکی است که در اصل به صورت بوتیق وبه معنی مشک کوچک است دیوان الغات تورک

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سال از لغت تورکی ییل گرفته شده است yil

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد

سال کلمه ای تورکی است که ازفعل سایماق به معنی شمردن گرفته شده که ریشه آن سای بوده وقتی پسوند ایل بدان اضافه می شود به شکل ساییل و به معنی شمرده شده د ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

من کلمه ای تورکی است که در تمام زبانهای تورکی بکار می رود سن به معنی تو با من هم وزن است ولی تو با من نمی خواند بیز نیز همان جمع قدیمی بن یا من است ک ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٤

ایلچی کلمه ای تورکی است که از دو جزو ایل به معنی طایفه و پسوند چی شغلی تشکیل یافته و با هم به معنی شخصی است که مابین طوایف رفت و امد کرده و پیامها را ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٥

ایل کلمه ای تورکی است که به معنی طایفه و عشایر بکار می رود و در اصل به صورت ال می باشد کلماتی مثل المان الخان الدنیز السون الدار الچی وغیره از همین ک ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

جر کلمه ای تورکی است که از فعل جیرماق به معنی پاره کردن گرفته شده ریشه ان جیر بوده وبه همین معنی وارد فارسی شده است دیوان الغات تورک ص271 سطر16ج 1

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد

تنبان کلمه ای تورکی است که در اصل تومان به معنی لباس زیر است و از تون به معنی لباس گرفته شده است

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

باشلق کلمه ای تورکی است که از دو جزو باش به معنی سر و پسوند لق تشکیل یافته و منظور کلاه باشد به معنی شیر بها هم است

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

یراق کلمه ای تورکی است که از فعل یارماق یعنی شکافتن گرفته شده است یار ریشه ان بوده وقتی پسوند آق بدان اضافه می شود به شکل یاراق و به معنی شکافنده در ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

تالان کلمه ای تورکی است که از فعل تالاماق به معنی غارت کردن گرفته شده است ریشه ان تالا بوده وقتی پسوند آن بد ان اضافه می شود به شکل تالان و به معنی غ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

غلام کلمه ای تورکی است که از قولوق به معنی خدمت گرفته شده است قول معنی بنده و نوکر می دهد به صورت غول در فارسی معنی دیو می دهد و قولام یعنی بنده هستم

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قال کلمه ای تورکی است که از فعل قالماق به معنی ماندن گرفته شده و قال گذاشتن یعنی کسی را بدون اطلاع در میانه راه و کار ترک کردن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قلدر کلمه ای تورکی است که از دو جزو قول به معنی بازو و دور از فعل دورماق به معنی بلند شدن درست شده و با هم به شکل قولدور و به معنی دست بلند در امده و ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد

چماق واژه ای تورکی است که در پایه جومق بوده و به چم گرز و چوب دستی می باشد دیوان الغات تورک