یاشماق

لغت نامه دهخدا
یاشماق. ( اِ ) چارقدی که زنان ترک سر و نیمه زیرین روی را بدان پوشند. لچکی که بر زنخ بندند. چانه بند. ( یادداشت مؤلف ). خمار. دهان بند.
فرهنگ فارسی
نقاب، نقابی که سابقازنان ترک برچهره می انداختند
چارقدی که زنان ترک سر و نیمه زیرین روی را بدان پوشنده لچکی که بر زنخ بندند .
چارقدی که زنان ترک سر و نیمه زیرین روی را بدان پوشنده لچکی که بر زنخ بندند .
فرهنگ عمید
۱. نقاب.
۲. نقابی که زنان ترک بر چهرۀ خود می اندازند.
۲. نقابی که زنان ترک بر چهرۀ خود می اندازند.
جدول کلمات
نقاب