تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٦

چغرمه واژه ای تورکی است که از کارواژه چغرماق به چم پختن خوراکی با آب کم گرفته شده که ریشه آن چیغیر بوده هنگامیکه پسوند مه بدان افزوده می شود به ریخت ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٩

چغرتمه واژه ای تورکی است که از کار واژه چغرتماق به چم جوشاندن خوراکی باآب کم گرفته شده ریشه آن چیغیرت بوده هنگامیکه پسوند مه بدان افزوده می شود به ری ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٨

قسر واژه ای تورکی است که از کار واژه قیسیرماق به چم کوتاه کردن فشردن کم کردن گرفته شده که ریشه ان قیسیر بوده و در زبان پارسی به چم قسر در رفتن یعنی ب ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کفل واژه ای تورکی است که به چم بلند بالا می باشد که در پارسی به بالای ران می گویند دیوان الغات تورک تصحیح استاد صدیق ص243

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٨

یاس واژه ای تورکی است که به مراسم عزاداری می گویند و به چم اندوه و نا امیدی در پارسی بکار می رود

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٦

قلاش واژه ای تورکی است که به چم کلک باز و حیله گر می باشد واژه نامه معین و شاهمرسی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٧

قیل و قال واژه ای تورکی است که قالماقال بوده و از دو بخش قال به چم بمان و قالما به چم نمان درست شده و با هم وضعیتی را نشان می دهد که شخص در ماندن و ن ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٧

قلاب واژه ای تورکی است که قوللاب بوده و به چم چنگک می باشد واژه نامه شاهمرسی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

قلاده از کار واژه تورکی قالماق به چم ماندن گرفته شده که ریشه آن قال بوده هنگامیکه پسوند آر بدان افزوده می شود به ریخت قالار و به چم نگهدارنده در می ا ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
-١١

استاد ژ دیدی ریشه یابی واژه ها توسط من جهانی شد اکنون همه دنبال پرونده اپشتاین ترامپ هستند که ریشه در اپشتین یعنی همدیگر را بوسیدی دارد

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١٠

قوطی واژه ای تورکی است که به چم جعبه کوچک می باشد واژ ه نامه های معین دهخدا فرهنگ فارسی و شاهمرسی تورکی گفته اند

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١١

تر واژه ای تورکی است که به چم عرق می باشد دیوان الغات تورک واژه نامه شاهمرسی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٦

اوراق واژه ای تورکی است که اوبراق بوده و به چم فرسوده و کهنه می باشد دیوان الغات تورک تصحیح استاد صدیق ص 132

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١٦

ایل قشقایی تاریخچه درخشانی دارد در منابع آشوری به قاشقارها اشاره شده که با آشوریها جنگیده و انها راشکست دادند بانیان امپراطوری عثمانی از ایل قایی با ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آلو واژه ای تورکی است که آلوچ بوده و به شفتالو گفته می شود دیوان الغات تورک تصحیح استاد صدیق ص 134 کتاب همزه

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٤

بالاش نامی تورکی است که از بالا به چم کوچک گرفته شده است

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد

گونه ای بیماری ویروسی است که از واژه تورکی اپشتین به چم بوسیدی گرفته شده و بیماری بوسه نامیده می شود چون از راه بوسه منتقل می شود myo clinic

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٣

کنه واژه ای تورکی است که به چم حشره کوچک خونخواری است که به گوسفند و غیره می چسبدو خون انرا می مکد وازه نامه شاهمرسی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٣

بلقیس واژه ای تورکی است که از دو بخش بیل به چم دانستن و قیز به چم دختر درست شده و با هم دختر داننده است

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٣

قشقه واژه ای تورکی است که به نشان پیشانی گاو ویا اسب می گویند واژه نامه شاهمرسی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

زاغه واژه ای تورکی است که زاغا بوده و به چم آشیانه و آغل می باشد وازه نامه شاهمرسی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٤

زاری واژهای تورکی است که از کار واژه زاریماق به چم گریستن و نالیدن گرفته شده که ریشه آن زاری بوده و به همین ریخت و چم در پارسی بکار می رود در واژه نا ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٤

سقراق واژه ای تورکی است که به چم کاسه و کوزه دسته دار است واژه نامه های دهخدا معین و شاهمرسی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٤

سنبه واژه ای تورکی است که به چم آلت دراز برای پاک کردن لوله تفنگ می باشد واژه نامه شاهمرسی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٤

سومار واژه ای تورکی است که به چم مشک آب می باشد واژه نامه شاهمرسی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٥

سوزمه واژه ای تورکی است که از کار واژه سوزمق به چم پالودن و آبگیری کردن گرفته شده ریشه آن سوز بوده هنگامیکه پسوند مه بدان افزوده می شود به ریخت سوزمه ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

برغو واژه ای تورکی است که از کار واژه بورماق به جم پیچاندن گرفته شده ریشه ان بور بوده هنگامیکه پسوند غو بدان افزوده می شود به ریخت بورغو و به چم پیچی ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١١

بنچاق وازه ای تورکی است که به چم قباله و سند می باشد واژه نامه های دهخدا معین شاهمرسی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٤

بیغوش واژه ای تورکی است که بیقوش بوده از دو بخش بی به چم بزرگ وقوش به چم پرنده گرفته شده و با هم به چم پرنده بزرگ و بزرگ پرندگان است و به جغد گفته می ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١٧

بیرق واژه ای تورکی است که از بایراق تورکی گرفته شده در واژه نامه های دهخدا معین تورکی گفته شده است

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٥

سنجاقک واژه ای تورکی است که از سنجاق به چم سوزن ته گرد و نشان تصغیر پارسی اک درست شده و نام حشره ای باریک اندام دراز مانند سنجاق است که چهار بال دارد

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١١

سنجاق واژه ای تورکی است که از کارواژه سانجماق به چم نیش زدن سوزن زدن گرفته شده ریشه آن سانج بوده هنگامیکه پسوند آق بدان افزوده می شود به ریخت سانجاق ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

سلانه سلانه واژه ای تورکی است که از کار واژه ساللانماق به چم آویزان شدن گرفته شده ریشه ]ن ساللان بوده و هنگامیکه پسوند آ بدان افزوده می شود به ریخت س ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

ساسی واژه ای تورکی است که به چم گمراه و فاسد است واژه نامه شاهمرسی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

دلو واژه ای تورکی است که از کارواژه دولماق به چم پر شدن گرفته شده که ریشه آن دول بوده و به چم پر شده و ظرف می باشد دولچا نیز ظرف کوچک معنی می دهد در ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

سطل واژه ای تورکی است که از دو بخش سو به چم آب و دول به چم ظرف که از کار واژه دولماق همان پر شدن است درست شده وبا هم به ریخت سودول و به چم ظرف آب در ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٩

ساوالان واژه ای تورکی است که از دو بخش ساو به چم وحی و سخن و آلان بچم گیرنده درست شده و با هم به چم گیرنده وحی است از آنجا که زرتشت در اردبیل زاده شد ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١٠

آستر واژه ای تورکی است که از دو بخش آست به چم پایین و پسوند ار درست شده و باهم به چم لایه پایین پوشاک می باشد وازه نامه شاهمرسی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

سرا کلمه ای تورکی است و در اصل سارای می باشد و از فعل ساریماق یعنی پیچیدن و احاطه کردن گرفته شده است و چون قصرها دراطرافش با دیوار احاطه می شوند به خ ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٣

ارس واژه ای تورکی است که به ریخت آراز بوده و از دو بخش آر به چم مرد و قهرمان و نیز آز به چم یکی از طوایف تورک درسته شده و با هم به چم مر د آز و طایفه ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٣

دوز و کلک واژه ای تورکی است که از دو بخش دوز از کارواژه دوزمق به چم چیدن و کلک سنگهایی که برای مرز بندی زمینهای کشاورزی بکار می رود درست شده وبا هم ب ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٦

تنگ با ضمه ت واژه ای تورکی است که به ریخت تونگ بوده و به چم پارچ می باشد واژه نامه شاهمرسی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٣

تنبک واژه ای تورکی است که به ریخت تونبک بوده و سازی ضربی مانند دهل و نقاره است واژه نامه شاهمرسی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

تنک واژه ای تورکی است که به چم نازک و کم پشت است واژه نامه شاهمرسی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

توپیدن واژه ای تورکی است که از توپارلاماق تورکی به چم سرزنش و سر کوفت گرفته شده است واژه نامه شاهمرسی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

تف واژه ای تورکی است که از توف تورکی به چم بیرون دادن هوا یا آب درون دهان گرفته شده است واژه نامه شاهمرسی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٣

طغان واژه ای تورکی است که به چم بیشه کنار رود و برکه نیز هلال ماه همچنین شاهین می باشد واژه نامه شاهمرسی معین و دهخدا تورکی گفته اند

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٤

توشمال باشی واژهای تورکی است که در دوران صفویه به ناظر آشپزخانه شاهی می گفتند که وظیفه اش چشیدن خوراک پیش از شاه بود واژه نامه شاهمرسی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٣

تور واژه ای تورکی است که به چم تور ماهیگیری و صید پرنده می باشد واژه نامه شاهمرسی