پیشنهادهای عبدالرضا (٨٠١)
بنجل واژه ای تورکی است که از دو بخش بن به چم من و جیل پسوند نسبت درست شده وبا هم به چم کسی است که منم منم می کند و در پارسی به چم چیز بدرد نخور بکار ...
دوغ واژه ای تورکی است که به ریخت دوغا در تورکی بکار می رود مانند دوغا آشی یا همان اش دوغ در اردبیل قابل توجه محسن نقدی سگستانی
نسیم واژه ای تورکی است که از کارواژه اسمک به چم وزیدن گرفته شده که ریشه آن اس بوده هنگامیکه پسوند یم بدان افزوده می شود به ریخت اسیم و به چم وزش در م ...
بهادر واژه ای تورکی است که در ریشه باغاتور بوده و به چم دلیر می باشد در واژه نامه های شاهمرسی معین و دانشنامه اسلامی تورکی گفته شده است
ادا واژه ای تورکی است که از کارواژه اودمک به چم پرداخت کردن گرفته شده ریشه آن اوده بوده و به ریخت ادا و به همین چم در پارسی بکار می رود
قلندر واژه ای تورکی است که از کار واژه قلیندیر ماق به چم کسی را بکاری وادار کردن گرفته شده که ریشه ان قلیندیر بوده و در پارسی به ریخت قلندر و به چم ک ...
چغر واژه ای تورکی است که به چم کوره راه برفی که نسیم بر آن وزیده و سخت شده سختی پوست در اثر سوختگی یا کار زیاد واژه نامه شاهمرسی
چغرمه واژه ای تورکی است که از کارواژه چغرماق به چم پختن خوراکی با آب کم گرفته شده که ریشه آن چیغیر بوده هنگامیکه پسوند مه بدان افزوده می شود به ریخت ...
چغرتمه واژه ای تورکی است که از کار واژه چغرتماق به چم جوشاندن خوراکی باآب کم گرفته شده ریشه آن چیغیرت بوده هنگامیکه پسوند مه بدان افزوده می شود به ری ...
یونجه واژه ای تورکی است که به چم علوفه مصرفی دامها می باشد ازکارواژه یونماق به چم کندن و در اوردن علف و تار مو گرفته شده ریشه آن یون بوده هنگامیکه پس ...
فرزند پسر از واژه تورکی سونگ به چم فرزند گرفته شده است song
ابن سینا در بخارا از شهرهای تورکیستان بدنیا امد که اکنون خاک جمهوری ازبکستان می باشد و در همدان دار فانی را وداع گفت و از بزرگترین پزشکان و اندیشمندا ...
قاچاق واژه ای تورکی است که از کار واژه قاچماق به چم گریختن گرفته شده ریشه آن قاچ بوده هنگامیکه پسوند آق بدان افزوده می شود به ریخت قاچاق و به چم گریخ ...
هزوارش همان خواندن خط و زبان سریانی و برگردان ان به پارسیگ است چون کتابی از زبان پهلوی نمانده و چند سنگ نوشته هم نوشته ها و واژگان خیلی کمی دارد
استاد کوروش بیگ واژه چالش از فعل چالماق به چم زدن نواختن بر زمین زدن گرفته شده دیوان العات تورک تصحیح استاد صدیق ص307 این کار واژه با افزوده شده ش به ...
سرزمینی در شمال خاوری روسیه نزدیک قطب شمال بوده سردترین منطقه مسکونی جهان به حساب می اید زبان مردم نیز تورکی ساکایی بوده و از بازماندگان ساکا ها می ب ...
قسر واژه ای تورکی است که از کار واژه قیسیرماق به چم کوتاه کردن فشردن کم کردن گرفته شده که ریشه ان قیسیر بوده و در زبان پارسی به چم قسر در رفتن یعنی ب ...
مولانا در بلخ از شهرهای تورکیستان جنوبی واقع در افغانستان امروزی به دنیا آمده که اکنون نیز تورکمنها و ازبکها در ان ساکن هستند و در قونیه شهری در تورک ...
سوروتمه واژه ای تورکی است که از کار واژه سوروتمک به چم راندن و لغزاندن گرفته شده ریشه ان سوروت بوده هنگامیکه پسوند مه بدان افزوده می شود به ریخت سورو ...
قشنگ واژه ای تورکی است که از دو بخش قش یا قاش به چم ابرو و پیشانی و انگ به چم فک درست شده و با هم به ریخت قشنگ و به چم پیشانی و فک متناسب در امده و ک ...
آش واژه ای تورکی است که از کار واژه آشماق به چم باز کردن گرفته شده آش ریشه آن بوده و چون در آش گوشت و حبوبات و سبزیجات از هم باز می شوند آش نامیده شد ...
ابادیس الان چند ساعت است لایک و دیسلایک بنده بسته است ماهها می باشد که به تیکتها جواب نمی دهید ما را مسخره کردید
کفل واژه ای تورکی است که به چم بلند بالا می باشد که در پارسی به بالای ران می گویند دیوان الغات تورک تصحیح استاد صدیق ص243
بنک با فتحه ب و نون واژه ای تورکی است که به چم دانه و حبه می باشد دیوان الغات تورک تصحیح استاد صدیق ص239 و نیز به چم خال و نشانه و لکه است واژه نامه ...
کوچک واژه ای تورکی است که کیچیک بوده و به چم خرد می باشد دیوان الغات تورک تصحیح استاد صدیق ص241
سیبک واژه ای تورکی است که عبارت از قطعه ای اهنی است که سنگ آسیاب بر روی ان می چرخد در ماشین نیز سیبک قطعه ای هست که تایر بر روی ان می چرخد دیوان الغا ...
چپق واژه ای تورکی است که به چم شاخه نازک چوب می باشد دیوان الغات تورک تصحیح استاد صدیق ص237 و به چم وسیله تدخین تنباکو بکار می رود
پنبه واژه ای تورکی است که پاموق و پامبوخ می باشد دیوان الغات تورک تصحیح استاد صدیق ص236
تک واژه ای تورکی است که به چم تنها می باشد دیوان الغات تورک تصحیح استاد صدیق ص218
گز واژه ای تورکی است که یکای اندازه گیری بوده و به درازای یک تیر می باشد که نزدیک یک متر است دیوان الغات تورک تصحیح استاد صدیق ص215
قیر واژه ای تورکی است که به چم سیاه می باشد دیوان الغات تورک تصحیح استاد صدیق ص215 و به ماده سیاه چسبناکی گفته می شود که از نفت خام بدست آمده ود ر اس ...
قار و قور واژه ای تورکی است که به چم صدای شکم به ویژه در گرسنگی می باشد دیوان الغت تورک تصحیح استاد صدیق ص214
شرشر واژه ای تورکی است که در یشه شار شار بوده و به چم باران شدید و مداوم می باشد دیوان الغات تورک تصحیح استاد صدیق ص214
استاد کیانی شما نیاز به چشم پزشک داری یا آدم دروغگویی هستی در همین صفحه اسما سالم و همزه در پایین صفحه سمت چپ در توضیح لغت قب نوشته اغل قب بذودی ogul ...
بزرگ واژه ای تورکی است که از کارواژه بذو مک به چم بزرگ شدن گرفته شده ریشه ان بذو بوده هنگامیکه پسوند گه بدان افزوده می شود به ریخت بذوگه وبه چم بزرگ ...
بیزار واژه ای تورکی است که از کار واژه بیزمک به چم زده شدن گرفته شده ریشه آن بیز بوده هنگامیکه پسوند آر بدان افزوده می شود به ریخت بیزار و به چم زده ...
یاس واژه ای تورکی است که به مراسم عزاداری می گویند و به چم اندوه و نا امیدی در پارسی بکار می رود
قلاش واژه ای تورکی است که به چم کلک باز و حیله گر می باشد واژه نامه معین و شاهمرسی
کال واژه ای تورکی است که به چم میوه نرسیده و آدم دیر فهم می باشد واژه نامه شاهمرسی
استاد واژه ای تورکی است که از دو بخش اوست به چم بالا وآد به چم نام درست شده و با هم به ریخت اوستاد و به چم بلند نام در آمده و در پارسی نیز به چم دانش ...
کشمش واژه ای تورکی است که از دو بخش کیش یا قیش به چم زمستان و یمیش به چم میوه درست شده وبا هم به ریخت کیشیمیش و به چم میوه زمستانی در امده که ی آن حذ ...
امید واژه ای تورکی است که از کار وازه اومماق به چم آرزو کردن گرفته شده ریشه آن اوم بوده هنگامیکه پسوند اوت بدان افزوده می شود به ریخت اوموت و به چم آ ...
واژه تورک به چم نیرومند و قوی می باشد که با خصوصیات نژادی آنها نیز می خورد چون از هزاران سال پیش بیش از 15 امپراتوری مانند گوک تورک هون اشکانی سلچوقی ...
قیل و قال واژه ای تورکی است که قالماقال بوده و از دو بخش قال به چم بمان و قالما به چم نمان درست شده و با هم وضعیتی را نشان می دهد که شخص در ماندن و ن ...
قلاب واژه ای تورکی است که قوللاب بوده و به چم چنگک می باشد واژه نامه شاهمرسی
قلاده از کار واژه تورکی قالماق به چم ماندن گرفته شده که ریشه آن قال بوده هنگامیکه پسوند آر بدان افزوده می شود به ریخت قالار و به چم نگهدارنده در می ا ...
قلاده واژه ای تورکی است که از کار واژه قاللادی به چم نگه داشت گرفته شده است و گردن بندی است که به گردن سگ و سایر حیوانات می بندند و با کمک ان حیوانات ...
استاد ژ دیدی ریشه یابی واژه ها توسط من جهانی شد اکنون همه دنبال پرونده اپشتاین ترامپ هستند که ریشه در اپشتین یعنی همدیگر را بوسیدی دارد
آزاد واژه ای تورکی است که از کار واژه ایزیلدی به چم آزاد شد گرفته شده است دیوان الغات تورک تصحیح استاد صدیق ص 164 جمله { توتغون ایزیلدی} یعنی زندانی ...