تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

قرحه واژه ای تورکی است که قرت بوده و به چم زخم می باشد دیوان الغات تورک ص 287 س 4 جلد 1 تصحیح استاد دبیر قیاسی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٧

چرخ واژه ای تورکی است که از کار واژه چورمک به چم برگرداندن گرفته شده ریشه آن چور بوده هنگامیکه پسوند رک بدان افزوده می شود به ریخت چورک و به چم برگرد ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

قندوز واژه ای تورکی است که به چم سگ آبی بوده همچنین نام یک شهر افغانستان می باشد دیوان الغات تورک واژه نامه شاهمرسی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٨

قمیز واژه ای تورکی است که به شیر مادیان ترشیده می گویند و مست کننده است واژه نامه های معین شاهمرسی و دیوان الغات تورک

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٦

چر با کسره چ وازه ای تورکی است که به چم لوچی چشم می باشد

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

ککمک واژه ای تورکی است که به چم سختی می باشد و در پارسی به چم لکه های قهوه ای بر روی صورت و دست و پاهابکار می رود دیوان الغات تورک

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٤

گنده واژه ای ترکی است که نخست گندی بوده که از دو بخش گن به چم پهن و پسوند دی به چم هست درست شده و با هم به چم بزرگ و پهن بودن است

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١٦

قمقمه واژه ای تورکی است به چم ظرف چرمین آب . و ایشان یعنی غزان چون با فارسها امیختند برخی واژگان خود را فراموش کرده و از واژگان انها استفاده کردند هم ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥

تراس واژه ای تورکی است که به ریخت تروس و به چم سقف می باشد دیوان الغات تورک ص 305 سطر 16 ج 1 تصحیح استاد ممد دبیر سیاقی استاد ایران دوست

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

پوچ واژه ای تورکی است که در پایه به ریخت اوچ و به چم نیستی و نابودی می باشد دیوان الغات تورک

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد

استاد ژ شما هنوز کودک هستی بچه ای کوچکی سالها خواهد گذشت تا آگاه شوی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥

ترکمن واژه ای تورکی است که در پایه تورکمن بوده و به چم تورکم هست چه هنگامیکه از تورکها می پرسیدند کیم سن یعنی کی هستی می گفت تورک من یعنی من تورکم دی ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

آغاز واژه ای تورکی است که از آغیز تورکی به چم دهان گرفته شده همانگونه که آغیز ابتدای دستگاه گوارش می باشد از این واژه به جای شروع استفاده شده است

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٦

دیشلمه واژه ا ی تورکی است که از کار واژه دیشلمق به چم گاز گرفتن گرفته شده که ریشه ان دیشله بوده هنگامیکه پسوند مه بدان افزوده می شود به ریخت دیشلمه و ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٧

دمل واژه ای تورکی است که از کار واژه دنبالماق به چم برجسته شدن گرفته شده ریشه آن دنبال بوده که با گذشت زمان به ریخت دنبل و دمل درامده و به چم زخم چرک ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

قمبل کلمه ای تورکی است که در اصل از فعل دونبالماق به معنی knee chet position است و فعل امر ان دونبال میشود که به صورت قمبل وارد فارسی شده است

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٨

خانم واژه ای تورکی است به چم بانو که از دو بخش خان به چم بزرگ ایل و پسوند م درست شده که با هم به چم خان من می شود در واژه نامه های دهخدا معین شاهمرسی ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

خاقان واژه ای تورکی است که به چم خان خانهاست در واژ ه نامه های دهخدا عمید معین و شاهمرسی تورکی نوشته شده است

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد

خربزه واژه ای تورکی است که از قارپوز تورکی به چم هندوانه گرفته شده است

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٤

خوان سالار واژه ای تورکی است که از دو بخش خوان به چم سفره و سالار به چم پهن کننده درست شده و با هم به چم سفره انداز می باشد خود سالار از کار واژه سال ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٦

چاودار واژه ای تورکی است که به ریخت چودار بوده و گونه ای گندم باریک می باشد که به هوای سرد و زمین خشک مقاوم است واژه نامه شاهمرسی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥

جوال واژه ای تورکی است که از چوال تورکی گرفته شده و به چم گونی بزرگ است واژه نامه شاهمرسی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٦

چغل واژه ای تورکی است که از دو بخش چوو به چم شایعه و پسوند غل درست شده و با هم به ریخت چغل و به چم خبرچینی در می اید واژه نامه دهخدا و شاهمرسی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١٠

اردو واژه ای تورکی است که به جم قشون می باشد در واژه نامه های معین دهخدا شاهمرسی تورکی گفته شده است زبان اردو هم از زبانهای تورکی هندی عربی و انگلیسی ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جادویی از واژه تورکی مغ که نام یکی از طوایف مادار است گرفته شده نام دشت مغان هم از مغ گرفته شده است mogh

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

مچوس واژه ای تورکی است که از نام مغها که طایفه ای از مادارها هستند گرفته شده آنها در سرزمین مغان که نزدیک اردبیل هست زندگی می کردند هنگامیکه زرتشت نخ ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٨

بی بی واژه ای تورکی است به چم عمه و بانوی بزرگ واژه نامه های دهخدا معین شاهمرسی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٩

ننه واژه ای تورکی است به چم مادر بزرگ که از آنا ی تورکی به چم مادر گرفته شده که نخست آنا آنا بوده به چم مادر مادر یا همان مادر بزرگ که با گذشت زمان آ ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٤

آمرود واژه ای تورکی است که به ریخت ارمت در دیوان الغات تورک و به ریخت آرمود در واژه نامه شاهمرسی امده و به چم گلابی است

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٩

چاق واژه ای تورکی است که به چم فربه می باشد در واژه نامه های دهخدا معین و شاهمرسی تورکی گفته شده است

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥

داش واژه ای تورکی است در زبان پارسی در چند چم بکار می رود یکی کوتاه شده داداش مانند داش رضا دومی در چم کوره آجرپزی که از داش تورکی یعنی سنگ گرفته شده ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
-١٣

چالش کلمه ای تورکی است که از فعل چالیشماق گرفته شده و به معنی تلاش و سعی و جهد می باشد و کلمه challenge هم از تورکی وارد انگلیسی شده است

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١٠

قرقی واژه ای تورکی است که یک گونه باز شکاری کوچک به اندازه کبوترمی باشد دهخدا معین شاهمرسی تورکی گفته اند

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٦

کماج واژه ای تورکی است که به چم نانی باشد که در درون خاکستر داغ پخته شود واژه نامه شاهمرسی و دیوان الغات تورک

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٧

کی به چم چه کسی واژه ای تورکی است که از کیم گرفته شده است

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٧

جیران واژه ای تورکی است که به چم آهو میباشد

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

عثمانی از واژه تورکی آتامان گرفته شده که از دو بخش آتا به چم پدر و پسوند مان به چم بزرگ درست شده و با هم به چم پدر والا می باشد این شاهنشاهی در 1299 ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١٢

قمه واژه ای تورکی است که به چم شمشیر کوتاه دو لبه بوده در واژه نامه های دهخدا معین و شاهمرسی نیز تورکی گفته شده است

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٤

چارق واژه ای تورکی است که به ریخت چاریق بکار می رود در گذشته جروق بوده و به چم کفش است در واژه نامه های دهخدا معین شاهمرسی دیوان الغات تورک نیز تورکی ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١٢

آزربایجان واژه ای تورکی است که از چهار بخش آز به چم تورکهای آز ار به چم مرد بای یا همان بوی به چم طایفه جان نیز تازی شده قان پسوند جا و سرزمین درست ش ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٦

خان واژه ای تورکی است که به چم شاه می باشد و نخست به بزرگانی گفته می شد که از نوادگان آلپ ارتونقا یا همان افراسیاب باشند دیوان الغات تورک

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

دگنک واژه ای تورکی است که از کار واژه دویمک به چم زدن گرفته شده ریشه آن دوی بوده هنگامیکه پسوند نک بدان افزوده می شود به ریخت دوینک وبه چم چماق در ام ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

خان دایی واژه ای تورکی است که از دو بخش خان به چم بزرگ و زمامدار و دایی به چم برادر مادر درست شده و با هم دایی بزرگ می شود

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

شبیخون واژه ای تورکی است که در پایه شاپقین بوده و به چم یورش ناگهانی است واژه نامه شاهمرسی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٩

شام واژه ای تورکی است که از آخشام تورکی به چم شبانگاه گرفته شده و خورراکی است که در شبانگاه می خورند واژه نامه شاهمرسی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥

شال واژه ای تورکی است که به چم روسری می باشد واژه نامه شاهمرسی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

اردوان واژه ای تورکی است که در پایه اردوغان بوده که از دو بخش ار به چم قهرمان و دوغان نام یک پرنده شکاری درست شده است مانند ارطغرل ارآسلان یا ارسلان ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١٠

اجاق واژه ای تورکی است که از دو بخش اوت به چم آتش و پسوند جایی جاق درست شده که با هم به ریخت اوتجاق و به چم آتشدان در آمده که با گذشت گاه ت آن ریخته ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

آقاسی واژه ای تورکی است که از دو بخش آقا به چم بزرگ و سی علامت مضاف علیه درست شده و به چم بزرگ یکجا بکار می رود

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٨

آقا دایی واژه ای تورکی است که از دو بخش آقا به چم بزرگ و دایی به چم برادر مادر درست شده و با هم به چم دایی بزرگ است