پیشنهادهای Lone Wolf (٥١٩)
تکنیک روش شیوه فن راهبرد رویه راهکار
پیامد نتیجه اثر عواقب تأثیر پیآمد معلول
متحمل شده واردشده به وجود آمده ایجادشده تحمیل شده
سلب مسئولیت کردن انکار کردن رد کردن تکذیب کردن معاف کردن از مسئولیت رفع تعهد کردن
در غیر این صورت وگرنه در حالت دیگر به جز این در صورت دیگر
منبع منبع تأمین ذخیره ابزار امکان دارایی پشتیبانی
کمیلی اضافی کمکی جانبی پشتیبانی کننده مکمل
ساخته شده تولیدشده ایجادشده انجام شده آماده تحقق یافته
پیشنهاد توصیه پیشنهاد نظر مشاوره راهکار گزینه
محصول تولید کالا دستاورد ثمره نتیجه
معقول منطقی منصفانه مناسب قابل قبول منطقی و عقلانی
آسیب خسارت صدمه خرابی ضرر آسیب دیدگی
ادعا درخواست مطالبه حق بستانکاری تکذیب اظهار جمع کردن
تقاضا درخواست فشار نیاز ضرورت مطالبه خواسته
مسئولیت تعهد بدهی ضمانت وابستگی مسئولیت قانونی
آسیب ضرر خسارت آزار صدمه خطر
واگذار کردن اختصاص دادن تعیین کردن منصوب کردن نسبت دادن
کارمند کارگر کارآموز استخدام شده کارکن
جانشین وارث ادامه دهنده خلف جانشین شغلی
مالک صاحب دارنده proprieter مدیریت کننده
مدیر کارگردان دبیر سرپرست مسئول هدایت کننده رئیس
مأمور افسر مسئول مدیر کارمند مقامات سرپرست
وکیل مشاور حقوقی مدافع حقوق نماینده حقوقی حقوق دان
نماینده مأمور عامل کارگزار وسیط نماینده فروش مشاور مدیر برنامه
والد والدین مادر پدر بنیان گذار پایه مربوط به والدین
ناشر پخش کننده منتشرکننده توزیع کننده
جبران خسارت کردن تأمین خسارت معاف کردن از مسئولیت بیمه کردن ضمانت دادن
توسط در نزدیکی تا پیش از بر اساس با وابسته به
بدین وسیله از این طریق به این ترتیب طبق این با این اقدام
مشاوره توصیه راهنمایی نصیحت پیشنهاد
در نظر گرفتن ملاحظه کردن فکر کردن حساب کردن ارزیابی کردن
پزشکی درمانی مربوط به سلامت بهداشتی متخصص درمان
هیچ کدام هیچ چیز هیچ نفر خالی برنگشتن
مالک بودن داشتن صاحب متعلق به اختصاصی
مسئول پاسخگو متعهد معتبر وظیفه شناس
احتیاط هشدار پرهیز دقت توجه
سلب مسئولیت اعلامیه هشدار تکذیب نامه بیانیه رفع تعهد
ساده لوح عاطفی خودکوچک کن برای جلب رضایت دلباخته ی افراطی افراد بیش ازحد مطیع در روابط عاطفی خیلی عامیانه تر : کُس لیس! به پسریمیگن که جلب توجه دخترا ...
شراب سال خاص کهنه و باارزش عتیقه کلاسیک متعلق به دوران خاص گذشته مرغوب محصول برتر یا نمونه عالی قدیمی اما شیک و باکیفیت
( مربوط به مد و لباس ) سبک قدیمی/سبک کلاسیک/سبک عتیقه/سبک نوستالژیک/سبک مربوط به گذشته.
استایل ضد فرهنگ/پوشش خشن و شورشی/مد آزاد و بی قید.
شورشی/ضدسیستم/بی قید و بند/ سبک زندگی یا نگرش ضدفرهنگ و مخالف جریان های اصلی جامعه
سبک گوتیک استایل تاریک و مرموز سبک با تم تاریک استایل با حس رازآلود
تاریک و مرموز سبک قدیمی و سنگین مربوط به فرهنگ یا معماری گوتیک فرهنگ یا نگرش با تم تاریک، متمرکز بر مرگ، احساسات و تنهایی
قید: از نظر احساسی از لحاظ عاطفی به طور هیجانی از لحاظ روحی و روانی از نظر هیجانی
قید: از نظر معنوی از لحاظ روحانی به طور روحی از نظر باطنی از لحاظ عرفانی
قید: از نظر ذهنی از لحاظ روانی به طور فکری از نظر عقلی از لحاظ روحی
قید: از نظر جسمی از لحاظ فیزیکی به طور بدنی از نظر ظاهری به شکل فیزیکی
اسم: همسر شوهر زن شریک زندگی
به عنوان فعل ( صفتِ گذشته ) : برهنه شده عریان شده خالی شده قلع و قمع شده بدون پوشش لخت شده