پیشنهادهای ژاسپ (٢,٩٠٩)
بَهر = عمق توی بهر رفتن = در عمق چیزی وارد شدن
هِلایی = هِلندگی
هِلانش = واگذاری
هِشتار = رهایی ، ترک
چَپ = هوی ( پهلوی )
هواَپَر= مهربان
هوبوی = عطر ، خوش بوی
هوبوختن = به نیکی رستگار شدن
زُشت / زوشت = برهنه
زُشتار = برهنگی
هوکاریدن = تسلی دادن ، تسلیت دادن ، آرام کردن
تسلی = هوکارِش
مِنیدار = اندیشه
هومهر = خوش مهر
خوب پاییدن
پایش دقیق
هورام = خُرّم
هوسانیدن = پژمیراندن ، پژمرده کردن
ایزیدن = قربانی کردن ، پرستیدن
ایزِش = قربانی کردن
کَدیه = موقتی بودن
کامانا = کاماننده
کامانایی = کامانندگی
کامانش = ارضاء ، کامروایی
کَمار = به معنی سر است.
حداکثر = بیشیست
حداقل = کَمیست
کامِستار = تمایل
کَواره = هر نوع ظرف و کوزه سفالی
اوت = به معنی "وَ" ( And ) است. مثال = کار اوت داتیستان = کار "و" وظایف قانونی
کَراوِه = شیشه ای بزرگ برای نگه داری شراب و باده
کفر ، کَپَر . . . . کَرَپ = بی دین ، به افرادی که مخالف آیین زرتشتی بوده اند گفته می شده! کرپیه= کُفر
کارانش = راه اندازی
کَریدن = پاره کردن
اوخویش کردن = بخویش کردن ، مال خود کردن ، به تملک خود در آوردن
فرکُنش = انتخاب و انتصاب
بیکردن = بیرون کردن
اندر کردن = اجرا کردن و لباس پوشیدن هم معنی می دهد.
کَسیدن = نگریستن
کده مَسای = به بزرگی یک خانه
هویت = کُدامی / کُتامیه
انتقام گرفتن = کینانیدن ( پهلوی = کینینیتن )
کینا = کیننده ، منتقم ، کینه توز
کینایی = انتقام گیرندگی
کینانِش = انتقام
کینانیدن = انتقام گرفتن ، کینه توختن
کِرانش = 1 - بُرش 2 - آفرینش
کِرته / کیرتک = معما
معما = کِرته
اَکِشت ( Akesht ) = زمین لم یزرع