پیشنهادهای صمد توحیدی(شهرام) (٧٩٧)
روان وروان باوری وروان آوری برپایهء دانست ها در آزمایشگاه تا آنجا که روان را درآزمایشگاه دید وباورنمود وروان باور شد. تا روند دانستِ پیرامون روان ، ش ...
خود آزمایی بر پایهء خودیابی وخود شناسی. و خودباوری وخود داوری . وخود سنجی . و خودورزی. و خود آرایی.
تکیدن. تَکش. تک نمایی. تَکایه. خود را تک دیدن ویافتن ودیدن ونمودن وارزیدن و ورزیدن ومرزیدن. تا جایگاه خود را به دست آوردن.
کَندوکاو:تجریدالاعتقاد. اعتقاد:عَقیده ، عُقده:گره، کاو#کوژ. تجرید:کَند وکَندش و کَندش باز دارنده ها:ازمیان برداشتن پرده ها. تا گیر وگرفتی در میان ...
" کَندِاَندِیش ":تجریدالمنطق.
میگویم شاید مردم ایران در گذشته می خواستند گرگ را برای جانور خانگی گزینش نمایند سپس گذشت وگذشت تا سرانجام یافتند که این جانور کوچک جُسه تر و رام تر و ...
کپیان گونه ای مردم نما با گرایش های تباهانه جانوری تکامل نمییابند و زیسشناسان و زیسشناسی باید به آن بپردازد
بوزینه های انسان نما به سبک بوزینه ها رفتار می نمایند. کپیان ها انسان نماهایی دارند بی آنکه به انسانیت برسند.
انگل ( ل ) که لقی والحاقی است پس فارسی است وانگ دیگری نمی پذیرد.
هَماورزی. هَماورز :combines.
زیرپرچم. خدمت زیر پرچم. اجباری:سربازی. دوسال. دوسال سربازی.
رازاندری. رازاندر:secret service. سِرّسَر ( ی ) . سَرسِرّ ( ی ) .
خودمهمان. خود مهمانی:self - service خود پذیرایی. خودبندی.
" آدم نباید خر شود ، باید بر خر مراد سوار شود، سواری خر مردم گیری ( گِری ) بیش نیست، از خر شیطان پیاده شود، وحتی خرِ خدا هم نشود. "
رُوءیا:دِرام. رُوءیایی:دِراماتِیک.
پنج یابش:پنج حس. یابشهای پنجگانه: حواس خمسه. *نباید کورکورانه سود بُرد کسی که کورکورانه سود بَرَد در راستهء خود ودیگران زیانکار است. *
پیراستش :برای کار کسی که ویرایش دیگری را ویرایش دیگر و با نگاه دیگر به دست دهد که با باز ویرایی فرق دارد. ایراستش را نیز می توان برای ایرایش از زبان ...
واجب:واجب است واجُو آنچه پیگیری و جستجو می گردد. ویا واجب نیست که واجُویی و یا پیگیری و جستجو گردد.
گاهی واژه ای در چند واژهء دیگر با پنداشتها ودریافتهای دیگر نمودار یافته وپدیدار شده است، و گاهی یک واژه چندین معنی دارد . وگاهی یک مفهوم چندین واژه د ...
پِی بُرد:اذعان.
گُوِه سا:گوه ساز . گوه سازه. . پشتوانهء سازه ها:پنل.
کُمک سازه. کمک پیش ساخت :پانل.
برخی واژگان را پیشادار می باشیم واینک نیز دوباره سازی و از نو نوپردازی و پسا ساز می گردندواین خود از نیازمندیها به شمار می رود.
" رُباتا ":ربات انسان نما.
قاضی. دادگر و مانند آن باید؛ ۱ - قاضی باشد ۲ - متهم وبختم باشد ۳ - وکیل باشد. ۴ - مدعی باشد. ۵ - قانون دان باشد۶ - قانون گذار باشد۷ - قانون نویس باش ...
جورُ . جُغِرُ. جُغران:جُبران.
" خواهان و رسان ":عرضه و تقاضا.
آسوده قورت:خرما. چیزی که آسوده خورده شود. خورمان.
" از تو جنبش از خدا ریزش ":از توحرکت از خدا برکت.
شتاب کار اهریمن است:عجله کار شیطان است.
پیدایِش:تولد. پیدا:تولد. کیک در این تاریخ پیدایَش شد؛ پیدایِش یافت . ( پیدایِش، پیدایِش، پیدایِشَت گرامی . بیا شم ها را فوت کن. . . . . )
بستش ایران=لرستان. بازش لرستان=ایران.
" فرزانهء نگره باور آلمانی ":فیلسوف ایده آلیست آلمانی.
ای کسانی که باور آورده اید بپایید خویش و خویشاوندان را از آتشی که سوخت آن مردم وسنگهایند برآن فرشتگانی سخت وسفتند سر کشی نمی کنند خدارا از آنچه دستور ...
کسی که پدر ومادرش باهم حلال همسر نباشند، چه محرم باشند مانند خواهر وبرادر وچه محرم نباشند مانند نسل های دور از هم تخم حرام . زُول. ولدزنا. زنازاده . ...
" نگره باوری آلمانی":ایده آلیسم آلمانی.
" بِینَما ":بین:من بینم؛من می بینم. الف برای آ . آ دارم میبینم:ویدیوچک.
ساختمان دو گونه است؛ ۱ - پوشی که از دو تا چند پوش روی هم ساخته شده است. ۲ - تکی ، تک پوش یا یک پوش . " هرکدام دارای زیر زمین هم میتوانند بودو پارکِ ...
تاریخ دانش کلام که به روند از آغاز اسلام نمودار یافته است با؛ ۱ - با حسن بصری کلام آغاز شده است ورونمایی یافته است. " کلام رونمایی". ۲ - اتم شناسی ...
رسیدا:منشور.
واکاوی آهنگین:آنالیز هارمونیک.
میانش آهنگین.
آهنگی:هارمونی.
آهنگین:هامونیک.
فرآوری. فراورنده؛ فراورنده ها و چند گونگی آنها. فراورندهء کشاورزی. فراورندهء دامی. فراورندهء فناوری. و . . . . همهء فراورندگان.
دانستنیها که چهار دسته اند ؛ دانشها. فرزانشها. آیینها. رازوریها. ویا، دانش. فرزانش. آیین. راز. ویا؛ علم. فلسفه. دین. عرفان. و هرکدام رشته های بسیار ...
"باید بباید#نشاید نشاید" " اِذاجاءَالاِحتِمالُ بَطَلَ الِاستِدلال ُ". " اگر شاید آید راه آوری رود . " " اگر شاید آید باید ناید . " " شاید آید باید ن ...
اذا جاء الاحتمال بطل الاستدلال: شاید نشاید #باید نباید.
پایهء ناکُت:اصل عدم قطعیت. " کُت " لری ویا فارسی کهن می باشد که به پنداشت ودریافت قطع است. ناکُت:ناقطعیت. اصل عدم قطعیت: پایهء ناکُت. آیاسخن بجایی ...
افزند پذیر:قابلیت تکثیر.