پیشنهاد‌های صمد توحیدی(شهرام) (٢,١١٠)

بازدید
٥١٢
تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

تِخ: برای راندن توله سگ. پِخ: برای راندن بزغاله و بره. چِخ :برای راندن سگ. یِچ : برای راندن گوساله. هُوش برای راندن چاروایان وهُوط. کِس: برای راندن گ ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

" چیزِ در خود ":شیءِ در خود. شیءفی النفس.

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

" بازیاد. بازویر. یادآورد. یادآوری . یادش. یاد. بازیادآور . بازیادآورد. بازیادآوری. بازویرآور. بازویرآورد. بازویرآوری. بازیادش. بازویرش. بازیادآوردش. ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

منعکس سازد : وانماید. بازنماید. وانمود کند. بانمود گردان. جلوه گر سازد. وانمایش. بازنما. وانما. وانمای. باوانمود. بازوانماید. باوانمودگر. باوانمودکن. ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

کجایش. کجا. کجایی. کو. برزن. قلمرو. ناحیه:نیه مانند قلمرو. کویی. گستره. کدام. کدامی. کدامین. دیار. ولات:آدرسadress.

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

میماند به بَرد. به سنگ. سخت. سفت. ساروج. کوه. نارخنه. رخنه ناپذیر. کمر. رُچیدِه. استخوان. چوب. برای مانند کردن .

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

کند وساب:گاوها به دیوار گردن خود را می سازند و ( کَند وَ ساب ) کندن وسابیدن . گفته می شود که در خور کنسل است. بنگر یم ما این همه واژگان راداریم پس ن ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

" به هم زدن. به یک زدن ":کنسل. کیک و بهمان کار را به هم زدند و یا به هم خورد. خورد به هم. زدن به هم. به هم زدن. برنامه بهم خورد. بر نامه به هم زده ش ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
١

"گمانش. چینش. یابش":تخمین، گمانش مانند گمانه زنی. چینش به مانند قیاس. و یابش چونان حدس.

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

شمارگان در سرود وشعر دستور نامها ونموناها را دارند. هر شماری مانند ِ یک نام و اسم و نمونه کاربرد دارد.

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

" یکه. تک. تکه. بیمانند. تنها. بی همتا. بی تا. بی هماورد. ناهماورد. یکی ":منحصر به فرد. نس ندارد. مانند ندارد. یکا. یکش. یکی. یکان. یگان. یگانه. یگ ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

زم ، نه زم. گرد، ناگرد. نه ناگرد، ناگرد. زم نازم:ابزارهای اندیشی در اندیش صوریِ ارسطویی. با آنچه و ناآنچه آوردیم. آورده ناخورده.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

برخی، نا برخی. همه ، ناهمه، اندکی ، نا اندکی. بسیاری، نابسیاری، کمی ناکمی. تیکه ای، ناتیکه ای. همگی، ناهمگی. پوشش، ناپوشش. پوششی، ناپوششی. پوش ، ناپو ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

" سلپ ِهمگی":سلب عموم. " سلپِ برخی":سلب خاص.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

" سِلپِ درخور ":سالبه اللزوم.

پیشنهاد
٠

" چینش یکّهء داده مند ":قیاس استثنایی منتج.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دستور پیوستی:حکم اتصالی.

پیشنهاد
٠

" قضیهء متصلهء لزومیهء سالبه ":گزارهء پیوستهء درخور سِلپی.

پیشنهاد
٠

" گزارهء پیوستهء در خور بجا ":قضیهء متصلهء لزومیهء موجبه.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

" سِلپِ گسسته ":سلب منفصل. " سِلپ ناگسسته ":سلب متصل. گسسته و نا گسسته و یا پیوسته ونا پیوسته کاربرد دارند.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

" ایجاب متصل ":برجای پیوسته. " ایجاب منفصل ": برجای ناپیوسته.

پیشنهاد
٠

" شرطیهء متصل ":مرجی پیوسته. " شرطیهء منفصل ":مرجی ناپیوسته.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

" سِلپِ باری ":سلب حملی. " سِلپ نهادی ": سَلب وضعی.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

" عین وذهن ":آخت و ساخت. " اعیان ":آختها. " اذهان ":ساخت ها. گزاره ، آخت و ساخت. گزاره های آختی و گزاره های ساختی.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

گزارهء باری:قضیهء حملی.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

" گزارهء مرجی ":قضیه شرطی. " گزارهء مرج ":قضیهء شرط. " مرجهای گزاره ها ":شروط قضایا

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

پیشه های درهم گزارشی:اصناف ترکیب خبری.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

حیرت :سرگشت. حیران:سرگردان. تحیر: سرگشتگی. متحیرین: سرگشتگان.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

شگفتی:تعجب.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

رجا : امید . خوف ورجا: بیم و امید.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

استفهام:پنداشتن. دریافتن.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

التماس:لالکیدن.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

اصناف قضایا:پیشه های گزاره ها.

پیشنهاد
٠

درهم گزارشی:ترکیب خبری.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

رسم:راسمان. راستمان. گِنده. هور. خط ونشان ، در یک رویه و برگه ومانند آن.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بسا. بساکه. بسا باشد. بساهست. بسا نباشد . برادر:مورد.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

چه. که. چه اینکه. اینکه. هم. همان همانا. همین که. همانکه. چنین. چنان. دید. دیدی. . . . . . و حال. حال آنکه. پس. پیش. پیشا. پیش از پیشتر.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

"درباره. پیرامون. از. در. رویده. باز":مورد.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

گونه:مورد. سبک. روش. روند. روا. برخورد. برداشت. نمونه. مثل. مانند. جور. گونه. طور. این. آن. . . . گاهی دو واژه را به یک پنداشت بکار می بریم مانند، گ ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

آغاز به ساکن:ابتدا به ساکن.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

حاصل :فارسی است زیرا از حاسدان و خاسیدن وخاسدن خواستن به دست می آید. ( گفتم چرا در روستا کشاورزان این همه آن را بکار میبرند! )

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

زمینه ورزی. زمین گرایی. گردی. دورزنی. دوره گردی. جوگرایی. چرش گرایی. چراگردی. گشتایی. گشتامد. گشتامدی. . گشتلی. گشتلی آمدی. هرکدام درجایی و ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

آب و هواگردی:ژیوتوریسم.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دیدار و برخورد واژگان.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

" درنگ شماری ": لحظه شماری.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

درنگ:لحظه.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

" وارِه مند. وارِه ناک. وارِه نما . وارِه وار . واروار":پارادایم.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

توالی:پیاپی. دم سرهم. یکسره. تناوب:نوبت به نوبت. یک در میان. در میان. با میانه. با فاصله. کم و بیش.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

نوبت. نوبتی. به نوبت. نوبتیان. نوبتیها. گیره. گِه. گه گیره:تناوب.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

گُرّان. گُرّاگُرّ. پیسر. پیسرهم. پیتاپیت: متوالی.