پیشنهادهای صمد توحیدی (١,٣٢٥)
تیو=تیو:پابرجا . استوار. نیو=نیوا: دلیر.
" لَبی بودن آزمون دانشگاه ":شفاهی بودن آزمون دانشگاه.
آموزگار سوم" میر ستا کاوا داماد" دارنده و نگارندهء" اخگرها ". معلم سوم میر محمد باقر داماد صاحب و کاتب" قبسات ".
" سامانهء فرزانشِ فرزانه پُرا رهجو سبزواری ":منظومهء حکمت حکیم ملا هادی سبزواری.
من. تو. او. ما. شما. ایشان. هرکسی هر گناهی انجام دهد و بکارد ؛ سه گناه؛ ۱_برای کالبد . ۲_برای فراکالبد. ۳_برای خرد. به سزاواریش دریافت می کند. وسه ...
بی قانونی. بی اخلاقی. بی ارزشی. بی ارجی. بی مرجی. بی هنری. بی سنجش. بی دانشی. بی خردی. بی اندیشه. بی آیینی:بی مبالاتی. بی آیین. بی اندیشه. بیخردانه ...
"یِکیَّت. ناچند. ناچندی. نادوییت. یکسانیت. یکسان. همسان. همسانیت. همباشیت. یکی. یکواره. یکوار. یکوارگی. هموار. همتا ":بی تفاوت.
" سر به هوایی. خودسرانگی. خودسری. خودسرانه. خودوارگی":بی مبالاتی.
" بی فرهنگی. نادیده انگاری ":بی مبالاتی.
" دیدار و برخورد واژگان ":ملاقات و تلاقی لغات.
خلیفه الله:" جا نشین خدا ". خلیفه الله فی عرضه:"خلیفهء خدا در زمینش. "
" خلیفه ":جانشین. " خلیفهء مسلمین ":جانشین مسلمین. " خلیفهء سلطان":جانشین پادشاه. " خلیفهء پیامبر":جانشین پیامبر. خلیفهء وقت:جانشین وقت.
دینها به سبک شناور باید در دسترس مردمان باشند تا سود خود را از دستاوردهای آنها به دست آورند. و نیز همهء آیین های دیگر.
مبدا فیض:" بنِ افزا. آغاز افزا. افزا بن . بن افزا. افزا آغاز. بنیاد افزایش. افزونه بُن.
اقوال:" قول ها. گفت ها. "
" گفته ":مقوله.
" گُفتِه ها ":مَقُولات.
" ناشناسه ":گنگ.
منقح:پالش.
فایده# ضرر: سود#زیان.
زوردار#زورندار. دارا#نادار. توانا#ناتوان. ورزیده است :ورزیده نیست.
وارو:مخالف. ناهمخوان.
" جست وخیز:دویدن و گریختن. خیزگرفتن و دونهادن. دوِش و خیزش ":فرار و قرار.
فهرست کامل: نمایهء کام. کامل لام الحاقی و لقی است و کام و کامیابی را می رساند. کام نمایه=کامل نمایه
" لغت نامهء داناک والا بزرگ دهخدا ":لغت نامهء علامه علی اکبر دهخدا.
"جست:" گریخت. دوید. فرارکرد. دررفت . "
" سرعتِ گریز ":سرعتِ فرار.
" سرعت ناگهانی. ناگهان سرعت. ناگهانی سرعت ":سرعت انفجاری.
خردمند و دریافته. اندیشمند و پنداشته. اندیشور اندیسورز اندیشگر. اندیش بهر. اندیش بهره. اندیشناک:عاقل و فهمیده.
" خردمندِ خردمند ":عاقل ِ عاقل=اندیشهء اندیشه.
اندیشور و اندیشیده:عاقل و معقول .
" اندیشه است و یا اندیشه نیست ":عاقل است و یا دیوانه.
" برو و بگزین ":به دانشگاه و یا حوزه برو روش دانستوری با خودت.
" درشت و در رو ":عتاب و خطاب. درشت ودر رو گفت:عتاب و خطاب کرد.
سرزنش :طعن. کنایه. کناره. لابِردِنگ به لری. به لای وبه سمت چوب زدن مانند کُلَه بِردِنگ:چوبی را به چیزی پرتاب نمودن.
نمایهء گیاهان:فهرست گیاهان. نمایهء جانوران. نمایهء پرندگان. نمایهء مردمان. نمایهء پیشوایان. نمایهء پیشوایان. نمایهء نمایه گان. نمایهء نمایه ها ...
سود های گیاهخواری راستین راهورز؛ فواید گیاهخواری از صادق هدایت.
گِرد کارهای برتر دین مرقی کاشانی ویرایشِ گزین مینوی طهرانی. چاپِ پخشجات خوارزمی: مجموعه آثار افضل الدین مرقی کاشانی. به تصحیح مجتبی مینوی طهرانی. ...
" لَزم لبی ":تلفظ شفاهی. لَزم: لفظ. تلفظ= لزم به لری و پارسی کهن.
" پیوست لبی ":ارتباط شفاهی.
" سرچشمه های لبی ":منابع شفاهی.
" منبع های لبی ":منابع شفاهی.
" پخش لبی ":وحی شفاهی.
" آزمون لَبی ":امتحان شفاهی.
" دریافت لبی. پنداشت لبی ":مفهوم شفاهی.
لبی؛ لبی بگو. لبی بشنو؛ :شفاهی.
" نوشتهء آموخته های لَبی ":تعالیم مذهبی شفاهی.
" آموخته های آیینی ": تعالیم دینی:
کشف الریبه عن احکام الغیبه:" برداشتن دودلی از دستورات ناپدیدی. "
" برداشتن دودلی ":کشف الریبه.