ترجمه‌های علی ماشا اله زاده (١٢٤)

بازدید
٧٦٤
تاریخ
٢ سال پیش
متن
He had not actively decided to close his account; it was a choice made by default.
دیدگاه

او با میل و رغبت تصمیم نگرفته بود ببندد حسابش را، این گزینه را بواسطه ی قصور و کوتاهی انتخاب کرده بود ( گزینه ی دیگری براش باقی نمانده بود )

تاریخ
٢ سال پیش
متن
This breed of dog tends to be lively and require a great deal of exercise.
دیدگاه
٠

این گونه سگها معمولا پرجنب و جوش هستند و تمرینات ورزشی بسیاری را می طلبد

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Human beings tend to fear things that are unfamiliar to them.
دیدگاه
٥

انسانها معمولا می ترسند از چیزهایی که نا آشنا هستند باهاشون

تاریخ
٢ سال پیش
متن
I got to see all my cousins at our family reunion last month.
دیدگاه
٣

من موفق شدم ببینم تمام پسر عموهایم را در ( دورهمی ) تجدید دار خانوادگی مان در ماه گذشته

تاریخ
٢ سال پیش
متن
The annual block party gives people in the neighborhood a sense of community with each other.
دیدگاه
١

این مهمانی خیابانی به مردم آن دور و بر حس همزیستی با همدیگر را می دهد

تاریخ
٢ سال پیش
متن
These views have not gone unchallenged.
دیدگاه
٠

این دیدگاه ها محرز نشده است

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Unchallenged wisdoms flow swiftly among the middle classes.
دیدگاه
٠

حکمت های بی چون و چرا ( مسلم ) به سرعت جریان می یابد بین اقشار متوسط جامعه

تاریخ
٢ سال پیش
متن
My tire blew yesterday.
دیدگاه
١

لاستیک ماشینم دیروز ترکید ( پنچرشد )

تاریخ
٢ سال پیش
متن
The total number of points scored was six.
دیدگاه
٠

تعداد کل امتیازات کسب شده شش بود

تاریخ
٢ سال پیش
متن
She works out at the gym.
دیدگاه

اگر نمی تواند برود به باشگاه، او می تواند یک تمرین بدنسازی تعدیل شده را در منزل انجام بدهد

تاریخ
٢ سال پیش
متن
The two groups worked out their problems together.
دیدگاه
٠

من چند تا تمرین به بدنسازی ام اضافه کرده ام

تاریخ
٢ سال پیش
متن
What will be the lingering images of the Sydney Olympic Games?
دیدگاه
١

تصویر باقیمانده ( در ذهن مخاطب ) از المپیک سیدنی چه خواهد بود؟

تاریخ
٢ سال پیش
متن
She gave him a long, lingering kiss.
دیدگاه

اویک بوسه آبدار طولانی داد به او ( بوسه تاخیری طولانی )

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Mr Wilkins suffered a lingering death .
دیدگاه
٠

آقای ویلکنز در شرف مرگ بود ( ویلکنز متحمل مرگ تاخیری بود ) ( مرگی بود که نمی آمد )

تاریخ
٢ سال پیش
متن
These figures kill off any lingering hopes of an early economic recovery.
دیدگاه
٠

این آمار هرگونه امید باقیمانده ( روزنه ی امید ) یک احیای اقتصاد

تاریخ
٢ سال پیش
متن
No one can get the better of her in an argument.
دیدگاه
١

هیچکس نمی تواند در بحث بهتر از او باشد

تاریخ
٢ سال پیش
متن
You always get the better of me at chess.
دیدگاه
١

تو همیشه توی شطرنج بهتر از من هستی

تاریخ
٢ سال پیش
متن
A new hard drive doesn't have to break the bank.
دیدگاه
١

یک هارد کامپیوتر نو نمی بایست هزینه زیادی داشته باشد ( نباید خیلی گران باشد )

تاریخ
٢ سال پیش
متن
If he hit you, why didn't you fight back?
دیدگاه
١

اگر او به تو ضربه زد چرا جلوش نایستادی؟

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Not content with having upset my parents, he then insulted my sister!
دیدگاه
١

قانع نبود به ناراحت کردن مادرم. او سپس به خواهرم توهین کرد

تاریخ
٢ سال پیش
متن
She is content with very little.
دیدگاه
١

Little در اینجا ضمیر است که جانشین اسم ( مثلا نان، شیر. . . . ) شده است/او قانع است به مقدار کمی ( نان، شیر. . ) very little bread

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Don't go too far afield or you'll get lost.
دیدگاه
١

زیادی دور نشو در صحرا وگرنه گم می شوی

تاریخ
٣ سال پیش
متن
She fixed her questioner with an icy glare.
دیدگاه
٠

او چشم دوخت به بازجوی خود با چشم غره ای سرد و بی احساس

تاریخ
٣ سال پیش
متن
She faced him with an angry glare.
دیدگاه
١

او روبرو شد با آن مرد با چشم غره خشم آلود

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Don't glare at me like that, you deserved the scolding.
دیدگاه
٠

چشم غره نرو به من اونجوری، تو سزاوار سرزنش کردن هستی

تاریخ
٣ سال پیش
متن
He was intent on the job he was doing.
دیدگاه
١

او مصمم ( جدی ) بود روی کاری که داشت انجام می داد

تاریخ
٣ سال پیش
متن
This kind of questioning can be very intimidating to children.
دیدگاه
١١

این نوع بازجویی ها ( بازخواست کردن ها ) ( سوال جواب کردن ها ) می تواند برای بچه ها مرعوب کننده باشد

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Her boss appreciated her can-do attitude.
دیدگاه
٠

رییسش قدر دانی کرد از نگرش "ما می توانیم" او

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The climber was suffering from exposure.
دیدگاه
٣

کوهنورد داشت رنج می برد از در معرض خطر بودن ( در معرض خطر بود ) /exposureدر حالتnounبه معنای "در معرض خطر بودن" میباشد

تاریخ
٣ سال پیش
متن
She will succeed because of her strong initiative.
دیدگاه
١

او به خاطر فکر جدید قوی خودش موفق خواهد شد

تاریخ
٣ سال پیش
متن
She will succeed because of her strong initiative.
دیدگاه
١

او بخاطر عقل و درایت قوی خودش موفق خواهد شد

تاریخ
٣ سال پیش
متن
I've got a pathological fear of heights.
دیدگاه
٠

من یک ترس مرضی ( به لحاظ پزشکی بیمارگونه ) از ارتفاع دارم

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The school believed the boy's strange and violent behavior to be pathological and recommended that he see a psychiatrist.
دیدگاه
٠

این مدرسه بر این باور بود که رفتار عجیب و خشوننت آمیز این پسر به لحاظ پزشکی آسیب دیده میباشد و توصیه کرد که روانپزشک را ملاقات کند

تاریخ
٣ سال پیش
متن
I'm halfway through the book now.
دیدگاه

من الان نصفی از کل کتاب را خوانده ام/من نیمه ی راه سرتاسر کتاب هستم

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Her eyes rested on the figure across the street.
دیدگاه
٠

چشمش به آن شخص اونطرف خیابان بود

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The evening ended with a grand finale of fireworks and music.
دیدگاه
٠

این شب به انتها رسید با یک بخش پایانی مجلل آتش بازی و موسیقی

تاریخ
٣ سال پیش
متن
No - one could catch Robbie on his celebratory sprint!
دیدگاه
٠

هیچکس نمی تواند در روحیه ی اهل جشن و سرور بودن به پای رابین برسد

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Sweet discourse makes short days and nights.
دیدگاه
٥

مباحثات شیرین شب و روزها را کوتاه می کند.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
As time was running short, the speaker curtailed her presentation.
دیدگاه
١

از آنجاییکه وقت داشت تمام میشد، سخنگو سخنانش را کوتاه کرد

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Trade talks between the two countries have been touch and go.
دیدگاه
٢

مذاکرات تجاری بین دو کشور در حاله ای از ابهام می باشد

تاریخ
٣ سال پیش
متن
We catch sight of a small plane circling the mountain.
دیدگاه
٠

ما بالاخره چشممان خورد به یک هواپیمای کوچک درحال چرخیدن بدور کوه

تاریخ
٣ سال پیش
متن
It would be unkind to go without him.
دیدگاه
٤

بیرحمانه است که زمان را بدون او سپری کنیم

تاریخ
٣ سال پیش
متن
$70 for a T-shirt! What a rip-off!
دیدگاه
٢

۷۰دلار برای یک تی شرت! چقدر گرون

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The 100 dollar jacket is such a rip off.
دیدگاه
٠

این ژاکت۱۰۰دلاری چه گرونه

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The new plan will build on the success of the previous programme.
دیدگاه
٣

این طرح جدید اساس کارش بر موفقیت برنامه های قبلی است

تاریخ
٣ سال پیش
متن
We'll have to put up with this noise until the workers are finished.
دیدگاه
١

ما مجبوریم با این سر و صدا کنار بیاییم تا این کارگرها تمام شود کارشان

تاریخ
٣ سال پیش
متن
I think the world of my father.
دیدگاه
١

پدرم دنیای من است ( همه چیز پن است ) ( خیلی دوستش دارم )

تاریخ
٣ سال پیش
متن
But I still think the world of you.
دیدگاه
١

اما تو هنوز دنیای من هستی ( همه چیز من هستی ) ( خیلی دوستت دارم )

تاریخ
٣ سال پیش
متن
I think the world of him, but something tells me it's not love.
دیدگاه
١

او دنیای من است ( همه چیز من است ) ولی یه چیزی بهپ میگه این عشق نیست

تاریخ
٣ سال پیش
متن
She was a vision in her wedding gown.
دیدگاه
١

او ( زیبا ) جلوه کرده بود در لباس عروس