پیشنهادهای Miss SMD (١٠٥)
آشیانه پرندگان شکاری
نفهم، بی شعور، ابله، احمق
نکته گیر، خرده گیر، عیب جو
آیین سر تراشی ( در مسیحیت ) ، سر تراشیده
سرعت، فرزی، چابکی
خنده عصبی، پوزخند، خنده زیر لب
کهولت ، پیری، خرفتی، روان پریشی پیری
آزاد کردن برده
شیر مانند
تکان سر ودست ( موقع صحبت کردن ) ، فهماندن با حرکات سر و دست، با اشاره گفتن
باد کرده ( پارچه، لباس ) ، پرباد، مواج، خروشان
اهریمنی، شیطانی
دسته ( مذهب ) ، هیئت، موکب، رژه، سان
آن که بو میدهد، خوشبو، معطر
خوشبو، معطر
شیرین کاری، تردستی، ترفند، کلک
صومعه، کنج عزلت
سرچشمه، ریشه، منشا، بدوی، خلاق، اصلی
پندارین، خیالی، موهوم، بی اساس، گول زننده، گمراه کننده
جنون آسا ( نگاه ، رفتار ) ، جنون زده
هرزگی، شهوت پرستی
چرک، کثیف
کسی که پشیمان نیست، توبه ستیز
جناس آوایی، معنا وا، نوعی بازی که در آن به کمک تلفظ یا تصویر هجاها به معنی کلمه می رسند
عمدی، دانسته، خود رای، لجوج، کله شق
فرسوده، کهنه، نخ نما، مندرس
تصحیح کردن، غلط گیری کردن
برده، اسیر، بندگی، غلامی
without money; بی پول، محتاج، تهی دست، مفلس
گوشمالی، تادیب، مجازات، تنبیه، انتقاد تند
بریدن، تراشیدن، باریک کردن
نفرت انگیز، بی قابلیت، بی ارزش، حقیر، بی شرم، کثیف
از مد افتاده، قدیمی، هنرپیشه ای که دورانش به سر آمده است
گنگ، بی تفاوت، سرد، بی احساس، خود دار، آرام
ناراحت کردن، ترساندن، متعجب کردن، حیرت زده کردن
finding fault; انتقاد، عیب جویی
to strip a priest or minister of church authority; خلع لباس کردن
immature; خام، نا بالغ، نارس، رشد نیافته
لئامت، تنگ چشمی، خست
کوفتگی، خستگی، رخوت، بی حالی، سستی، بی حوصلگی
ناملموس، نامحسوس
باده نوشی، میگساری، شاد خوری
خالصانه، بی غل و غش، واقعی، حقیقی
maker of a will; وصیت کننده
ریش ریش شدن، باز شدن، شکافته شدن، در رفتن
پر هیاهو، پر سر و صدا، خود سر، سرکش
موزاییکی، معرق، کاشی کاری شده
stamp out; thwart; hinder; خاتمه دادن به، مانع شدن، به شکست کشاندن، مانع پذیرش شدن
برگ زدایی کردن، برگ ها را کندن
موهبت، رحمت، برکت، دعای خیر