legerdemain

/ˌledʒərdəˈmeɪn//ˌledʒədəˈmeɪn/

معنی: تردستی، حقه بازی، شعبده
معانی دیگر: چشم بندی، شعبده بازی، حیله گری، گول زنی، فریب کاری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: magic tricks, or skill in the performance of magical illusions; sleight of hand.
مشابه: magic

- His skill in legerdemain was great, but he lacked the showmanship to become a professional magician.
[ترجمه گوگل] مهارت او در لجردمین عالی بود، اما او فاقد مهارت نمایشی برای تبدیل شدن به یک شعبده باز حرفه ای بود
[ترجمه ترگمان] مهارت او در legerdemain عالی بود، اما او فاقد showmanship برای تبدیل شدن به یک جادوگر حرفه ای بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: trickery or deception.

جمله های نمونه

1. This kind of legal legerdemain is one of the most damaging legacies of the takeover binge of the 1980s.
[ترجمه گوگل]این نوع از ضایعات حقوقی یکی از مخرب‌ترین میراث‌های تسخیر بیش از حد در دهه 1980 است
[ترجمه ترگمان]این نوع از legerdemain قانونی یکی از the میراث در طول دهه ۱۹۸۰ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Legerdemain : Exalted dish whole put huge amount breakthrough.
[ترجمه گوگل]Legerdemain: کامل ظرف عالی مقدار زیادی دستیابی به موفقیت است
[ترجمه ترگمان]legerdemain: غذای خوش مزه به مقدار زیادی پیشرفت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Legerdemain : Dish the mouth entrusts odd legerdemain.
[ترجمه گوگل]Legerdemain : ظرف دهان به امانت لجردمین عجیب و غریب
[ترجمه ترگمان]به معنی این است که دهان خود را به این طرف و آن طرف هدایت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Its legerdemain has extremely rich incendiary sex and the teaching material that cheat a gender namely.
[ترجمه گوگل]لجردمین آن دارای رابطه جنسی آتش زا بسیار غنی و مواد آموزشی است که یک جنسیت را فریب می دهد
[ترجمه ترگمان]legerdemain آن رابطه جنسی بسیار غنی دارد و مطالب آموزشی که جنسیت را فریب می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Some accused the White House of legerdemain.
[ترجمه گوگل]برخی کاخ سفید را متهم به افراط کردند
[ترجمه ترگمان]برخی کاخ سفید of را متهم کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. By a feat of legerdemain, the magician produced a rabbit from his hat.
[ترجمه گوگل]شعبده باز با یک شاهکار لگردمین، از کلاه خود خرگوش تولید کرد
[ترجمه ترگمان]جادوگر یک خرگوش را از کلاهش بیرون آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A common trick of legerdemain is to take rabbits from an apparently empty hat.
[ترجمه گوگل]یکی از ترفندهای متداول لگردماین این است که خرگوش ها را از یک کلاه به ظاهر خالی بیرون بیاورید
[ترجمه ترگمان]یک حقه معمولی است که خرگوش ها را از یک کلاه ظاهرا خالی بیرون بیاورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The lawyer confused the jury with his legal legerdemain.
[ترجمه گوگل]وکیل هیئت منصفه را با حکم قانونی خود اشتباه گرفت
[ترجمه ترگمان] وکیل هیات منصفه رو با legerdemain قانونی قاطی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. And vital to rapid deployment, most applications can be completely oblivious to this background legerdemain.
[ترجمه گوگل]و برای استقرار سریع حیاتی است، اکثر برنامه‌ها می‌توانند کاملاً از این پیش‌زمینه legerdemain غافل باشند
[ترجمه ترگمان]و برای استقرار سریع، اکثر برنامه های کاربردی می توانند به طور کامل نسبت به این پس زمینه نادیده گرفته شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تردستی (اسم)
skill, agility, dexterity, swiftness, sleight, juggle, prestidigitation, facility, legerdemain, versatility, hocus-pocus, jugglery

حقه بازی (اسم)
juggle, illusionism, bosh, quackery, trickiness, cog, legerdemain, harlequin, hanky-panky, double-dealing, flim-flam, hocus-pocus

شعبده (اسم)
juggle, legerdemain

انگلیسی به انگلیسی

• trickery, deception; sleight of hand

پیشنهاد کاربران

بپرس