پیشنهاد‌های کوروش شفیعی (٤٦٣)

بازدید
٩٠٠
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

فرآورده فارسی است و محصول عربی. تفاوت معنایی ندارند. لطف همت بگمارید و در ترجمه فرآورده بنویسید. برای پاسداری از زبان فارسی. اگر مفید بود لطفا ل ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

Man looking for a woman = ) 💙

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

تارمک آسفالت نیست عزیزان. نمی دونم چرا همه آسفالت ترجمه کرده اند. آسفالت میشه asphalt. با تارمک هم متفاوته. در گوگل سرچ کنید، با تصویر تفاوت این دو ر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

لایه روبی هم می توان ترجمه کرد 💙

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Opposite of smartphone گوشی های قبل از اولین نسخه اپل در سال ۲۰۰۷ که بسیار ساده بودند و امکانات و ویژگی های بخصوصی نداشتند ( البته این به این معنا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

آقای احمد رجبی، اولا مشیت الهی! دوما معنی اشتباه است. اطلاعات غلط منتشر نکنید

پیشنهاد
٨

برابر ضرب المثل فارسی: سیلی نقد به از حلوای نسیه اگر مفید بود لطفا لایک کنید 💙🙏🏼

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

با ترکیبی مواجهم: an extremely steep incline به نظرم باید یک سراشیبی بسیار خیس و لغزنده یا چنین چیزی ترجمه کنم. زیرا هم steep و هم incline هر دو معن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٢

در متن ترجمه ی من، به نظر می رسد به معنای پریدن و پرش و جهیدن و جهش باشد. امیدوارم این معانی به کار آید. اگر مفید بود لطفا لایک کنید 🙏🏼💙

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

در حین ترجمه دو برابر کلنجار رفتن و سرشاخ شدن هم معادل معانی درگیر شدن و گلاویز شدن به ذهنم رسید که در آبادیس ذکر نشده بود. اگر برابرهای بیشتری پیدا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

در ترجمه ام صرفا �موجود� ترجمه کردم. به معنای جانور و حیوان بدون ترکیب های اضافی و وصفی دوستان بالاتر. اگر مفید بود لطفا لایک کنید 🙏🏼💙

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

حالتی که فرد شق و رق می ایستد. سر را مستقیم یا بالا نگه می دارد. سینه را جلو می دهد و قصد تحت تأثیر قرار دادن مخاطبین و ناظرین خود را دارد. در فارسی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

به نظر می آید رتلر یعنی آن زنگ انتهای دم مارهای زنگی که صدای جغجغه یا جرق جرق می دهد. اگر مفید بود لطفا لایک کنید 🙏🏼💙

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

تعجب می کنم چرا این همه آدم باید یک سری معانی تکراری را باز هم بنویسند. بعد از مطالعه این همه معنی و نظر، رفتم و فرهنگ کمبریج را باز کردم تا به نتیجه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

به معنای غیرممکن و نشدنی و امکان ناپذیر و دسترس ناپذیر و چنین چیزهایی. برای مشاهده مترادف های بهتر و دقیق تر پیشنهاد می کنم واژه impossible را در آ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

معنایی که بنده در ترجمه با آن مواجه شدم، چیزی به مثابه تشت و لگن است ( basin of water ) . از آنجایی که این دو معنا از قبل ارائه شده و شاید خیلی مناسب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

در کتابی که ترجمه می کردم به معنای lanyard یا در واقع افسار استفاده شده بود. درست مانند افسار اسب. اگر مفید بود لطفا لایک کنید 🙏🏼💙

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

گوگل ترنسلیت غیرممکن را ارائه کرده است که به نظرم معادل خوبی است. اگر مفید بود لطفا لایک کنید 🙏🏼💙

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تاریخ دادگاه بعدی یک اصطلاح حقوقی است اگر مفید بود لطفا لایک کنید 🙏🏼💙

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

دوستان توجه بفرمایید بسامد کاربرد step towards به مراتب بیشتر از step toward است! اگر مفید بود لطفا لایک کنید 💙

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

پیش پیشیدن یعنی گربه را صدا زدن؟ جناب عجمنده، در تعجبم حساب شما چرا تاکنون بسته نشده! به هرچیزی یک "ـیدن" اضافه می کنید و برابر فارسی مثلا ارائه می ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

گویا انگلیسی آن می شود high tide نه آن چیزی که دوستان از معنای خود فرهنگ لغت در بخش کاربران کپی پیست کرده اند متشکرم 🙏🏻❤️

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

Wax and wane: ماه بدر و ماه هلال! Wax ماه بدر Wane ماه هلال لطفا اگر مفید بود لایک کنید ❤️🙏🏻

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

Wax and wane: ماه بدر و ماه هلال! Wax ماه بدر Wane ماه هلال لطفا اگر مفید بود لایک کنید ❤️🙏🏻

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

چپ کردن و یا واژگون شدن مثلا a lorry jackknifed infront of him یعنی یک کامیون جلوی او چپ کرد. اگر مفید بود لطفا لایک کنید ❤️🙏🏻

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

Lorry: کامیون به انگلیسی بریتانیایی Truck: کامیون به انگلیسی آمریکایی اگر مفید بود لطفا لایک کنید ❤️🙏🏻

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

حقوق محیط زیست

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

یورغه آروم آروم قدم زدن اسب میشه مخالفش میشه یورتمه که در واقع میشه چهار نعل دویدن اسب. طبق اطلاعات فعلی من در مورد اسب سواری، یورغه آروم ترین نوع ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

به نقل از فرهنگ معاصر: ( به عنوان اسم ) : خوک پرواری آدم شکمباره، حریص، پست ( به عنوان فعل ) : [حریصانه] تصرف کردن، به خود اختصاص دادن، صاحب شدن ا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

می تواند به معنای - علمی - نیز ترجمه شود. ممنون از توجه نظرتان❤️🙏🏻

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

قصیده مدح و ستایش اگر مفید بود لطفا لایک کنید ❤️🙏🏻

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

در آوردن I wondered where had I fished out such claptrap تعجب کردم چنین قصیده ای را از کجایم در آوردم! اگر مفید بود لطفا لایک کنید ❤️🙏🏻

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

فن بیان🙃 بسیار خلاصه و مختصر 🙌

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

از نظر تعریفی در فرهنگ لغات انگلیسی ثبت شده عشق به یک نفر به صورت پنهانی ( طرف مقابل خبر نداشته باشه ) همین و بس، نیازی نیست چهارصد نفر بیان همین تعر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

یعنی ملاحظه کاری، محتاطانه صحبت کردن، به نحوی که بین جنسیت های زن و مرد، اقلیت های دینی و مذهبی، گرایش های جنسی، فرهنگ ها و نژادها و غیره موجب برانگی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

تفاوت amid با کلماتی چون middle, among, between و غیره در این است که دورتادور چیزی ( یعنی هر چهار طرف ) پر شده باشد و یا اصطلاحاً آن چیز محاصره و احا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

چرت یا خواب کوتاه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

با عجله وارد و خارج شدن ( از جایی ) ❤️

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

Get a grip یعنی محکم باش به صورت عبارتی و اصطلاحی ❤️🙏🏻

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

عضله عربی است ماهیچه فارسی است از نظر جاافتادگی هر دو به یک اندازه جا افتاده اند سعی کنید حتما از ماهیچه ی فارسی استفاده کنید اگر مفید بود لطفا لایک ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

Extrovert 🛑 برونگرا ❇️ someone who is active and confident, and who enjoys spending time with other people مثال: ➡️ Most actors are natural extrove ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

Extrovert 🛑 برونگرا ❇️ someone who is active and confident, and who enjoys spending time with other people مثال: ➡️ Most actors are natural extrove ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

نرم افزار Duolingo برای واژه put up برابر tolerate را آورده بود. به فارسی یعنی تحمل کردن، تاب آوردن، کنار آمدن و البته برابر فعل bear به انگلیسی اگر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

خواننده Alec Benjamin هم آهنگی تیک تاکی که مدتی وایرال شده بود دارد به نام let me down slowly. گفتم شاید شنیدنش برای دوستان جالب باشد❤️

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

به نظرم برابر فارسی پادبازده واژه مناسبی است، یعنی مخالف بازدهی و فرآوری و سوددهی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

The journey that a person makes when they go to work ❤️🙏🏻

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

با آرزوی بهترین ها! آقای پیام، best wishes هیچ کجایش معنای تولدت مبارک نمی دهد!

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

نهادینه شدن پیشینی شدن ملکه ذهن شدن ریشه دار شدن یا ریشه دواندن یا ریشه زدن یعنی در عمق جان فرد بنشیند! اگر مفید بود لطفا لایک کنید ❤️🙏🏻

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

- عادتاً - را هم می توان استفاده کرد البته عربی است و کمی هم قدیمی! اگر مفید بود لطفا لایک کنید ❤️🙏🏻

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

مصدر civilization به معنای تمدن است Civilized یعنی تمدن یافته، متمدن شده در نتیجه واژه Civility از همین خانواده بایستی معنایی پیرامون تمدن و متمدن بو ...