پیشنهادهای کوروش شفیعی (٤٦٣)
حمله هجوم تهاجم یورش ( کلمه مغولی ) تاختن تاخت و تاز ( تاختن و تازیدن ) شبیخون ( شاید بتوان این را هم معنی کرد ) تجاوز یا تعارض ( بسته به محتوای ج ...
با آقای مجتبی محمدپور موافقم. متأسفانه تمام کاربردهای share در فارسی وجود نداره. البته Share with your friends رو دلیلی نداره لزوماً تحت اللفظی ترجم ...
در متن من هیچ کدام از این معانی نبود. از چت جی پی تی خواستم معنایش را در بافت کلام برایم توضیح بدهد، به انگلیسی توضیح داد معنایش ثبات احساسی و روان ...
فضاسازی!
- شنیدین می گن مثلا من فلان کارو نکردم، چه برسه به این که حالا بخوام این کارو انجام بدم. . . اینو چجوری به انگلیسی بگم؟ کاری نداره، باید از اصطلاح " ...
- شنیدین می گن مثلا من فلان کارو نکردم، چه برسه به این که حالا بخوام این کارو انجام بدم. . . اینو چجوری به انگلیسی بگم؟ کاری نداره، باید از اصطلاح " ...
ناامیدی : )
اگر به عنوان صفت یک فرد به کار رود، در فارسی معمولاً می گوییم "بافکر. " مثلاً فلانی آدم بافکریه، یعنی ملاحظه می کنه، حواسش به آینده هست، به احساسات آ ...
دوستان توجه داشته باشید املای این کلمه شامل 4 حرف s در زبان انگلیسی است. بنابراین این صفحه فعلی که مشاهده می کنید شامل غلط املایی است. درست آن asse ...
برای دوستانی که دنبال ترجمه دقیق این کلمه به فارسی هستن، باید خدمت تون عرض کنم جناب آقای داریوش آشوری که مترجم سرشناسی هستن و اگر نمی شناسیدشون، پیشن ...
ممکن است "هویت یابی" نیز بتوان ترجمه ش کرد.
گاهی به معنای زور و اجبار است. I go to work, even it's not a deal یعنی می رم سرکار، با وجود این که مجبور نیستم. با وجود این که کسی زورم نکرده. با وج ...
توجه کنین در فارسی گاهی به معنای amazing, wonderful, phenomenal, stupendous است. his solution was crazy. راهکارش عجیب بود. راهکارش شگفت انگیز بود. ...
گاهی به معنای بی محلی و بی اعتنایی و رو برگردانیدن است. بستگی به کاربرد آن در متن دارد.
به فارسی: پیامد!
در فارسی به معنای پربرکت هم استفاده می شود.
برای کتاب اگر استفاده شود به نظر می آید به معنای تورق کردن است. اگر مفید بود لطفاً لایک بفرمایید.
گاهی معنایش در فارسی هول دادن است. توجه کنید، هول درست است. هل در فارسی معانی دیگری دارد.
در فارسی چیزی که من از کودکی به خاطر دارم، می گویند "آدم آهنی. " امید است مفید واقع شود. لایک فراموش نشود.
در درجه بندی نظامی فارسی: ژنرال، امیر، سرتیپ، تیمسار این درجه ها همگی یکی هستند. اگر مفید بود لطفاً لایک بفرمایید.
معنای کاربر تیدا اشتباه است. قلمبه سلمبه به معنای حرف های بزرگ بزرگ است، که احتمالاً به دهان گوینده آن نمی نشیند و بزرگ تر از حد و اندازه ی اوست. اما ...
برند را برند می نویسید؟ حال تان خوش نیست؟ یعنی کسی که دنبال معنای این واژه است، و توانسته آن را به انگلیسی بنویسد، تلفظ آن را نمی فهمد؟ اگر معنا یا ب ...
به نظر رسیدن به نظر آمدن به چشم آمدن گاهی اوقات بر حسب محتوا: به گوش خوردن. فکر کردن. به ذهن آمدن. به ذهن خطور کردن. به فکر رسیدن. به چشم طور خاصی آ ...
شهامت هم می توان معنا کرد
عزیزان حومه شهر که معنی این کلمه است با چیزی که در ایران می بینید متفاوته ها! در تهران مثلاً حومه شامل شهرهایی می شود که در استان تهران هستند، اما در ...
در متن من به نظر به معنای "سفال" و چیزهای "سفالی" است. امیدوارم برای شما هم مفید بوده باشه.
pressing question: سوال اساسی
خیلی اوقات بیلدینگ به معنای "سازه" است. سازه یعنی ساختمان و بنا. اگر مفید بود لطفاً لایک کنید. ممنونم.
برخی اوقات به معنای تقریباً هم به کار می رود. بستگی به متن مبدأ دارد. اگر مفید بود لطفاً لایک بنمایید.
To "go on a tear" typically refers to someone engaging in a period of intense activity or behavior, often characterized by a sense of frenzy or high ...
نطق آتشین
با توجه به واژه ی انگلیسی فاکینگ، احتمالاً واژه ی "ول گردی" معادل دقیق تری در فارسی است. اگر مفید بود لطفاً لایک بفرمایید.
معنایی که کاربر پدرام نوشته درست است و برگرفته از اصطلاحات تخصصی رشته حقوق است. به معنای قسم و سوگند خوردن در دادگاه و گواهی و شهادت دادن کتبی است. ...
معنای بیتا قوچانی بسیار درست است. گوشه ی رینگ گیر انداختن یا گوشه ی رینگ گیر افتادن!
حدس می زنم از ریشه زبان آرامی باشد. به عربی می شود اسمع اسرائیل، یعنی ای اسرائیل بشنو. یکی از سرودهای سنتی مذهبی یهودی است. اگر مفید بود لطفاً لایک ...
اسوه
با تعاریفی که کاربران بالا انجام دادند، معادل بیمبو در فارسی "داف" است. زن جذاب، پر آرایش، بلوند و خنگ را در فارسی داف می نامند. اگر مفید واقع شد ...
به معنای کز کردن هم هست. اگر مفید بود لطفاً لایک کنید.
برابر فارسی جلسه و کنفرانس، واژه ی نشست است. در فارسی روزمره هم بسیار پربسامد است. لطفاً از همین واژه استفاده کنید تا فارسی هم بیشتر پاس داشته شود. م ...
به معنی فرو کردن نیز قابل استفاده است.
فرشته ی هبوط کرده فرشته ی هبوطی
به طرز عجیبی
( حرف ) شعاری. حرفی که شعاری باشد یعنی صرفاً زده می شود، اما پشت آن هیچ معنا و مفهوم و غرض واقعی نهفته نشده است. با همین یک واژه تقریباً تمام معانی ک ...
خفت گیر یا زورگیر
در ادبیات فارسی به این زمره افراد صوفی یا عارف گفته می شود. اگر مفید بود لطفاً لایک بفرمایید.
آتشی که در پیت یا حلبی درست می کنند. شاید دیده باشید ماشینی هایی که میوه و جگر و بلال و غیره در شب های زمستان می فروشند، آتشی در ظرفی حلبی یا استمبول ...
کاربر حامد جباری، معنای انگلیسی شما درست است، اما تصویر شما با توضیحات شما مطابقت نمی کند. برای تصویر شما کلمه دیگری صدق می کند که در حال حاضر خاطرم ...
موقر. با وقار. اگر مفید بود لطفاً لایک کنید.
منطقه ای خلیجی است که در سان فرانسیسکو وجود دارد. بهتر است آن را در گوگل مپ جستجو کنید.
"lead vox" refers to the lead vocalist of the band or musical group being discussed. It is an abbreviation of "lead vocals, " which denotes the prima ...