تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رایگان

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آنتن نمی ده. I can barely hear you. we're breaking up.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شرایط عالی، مثل نو My car is in mint condition.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اتوموبیلی که خوب کار نمی کنه.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ضدحال، ناامیدی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وقتی لباسی برای شخصی کوچک باشد.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کالا موجود است

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صبر کردن، تاخیر داشتن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در دسترس بودن، برای فروختن جنسی در رنگها و سایزها و. . . ?Does this jacket come in leather آیا این کت جنس چرمش هم در دسترسه؟ ( هنوز چرمیش هم دارین ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
-١٥

کاری را برای کسی جبران کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

طعمه ی حاضر و آماده

پیشنهاد
٩

وعده سرخرمن دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

به شدت ترسیدن یا شوکه شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

موافقت کردن و کدورت ها را کنار گذاشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

شکست خوردن, در امتحان رد شدن

پیشنهاد
٧

مراقب بودن, مواظب بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

جذاب کردن چیزی , بهبود دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

آشتی کردن, پایان دادن به بحث و دعوا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

حدس بی پایه و اساس

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

تا ته گاز بده!

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

بدشانس بودن, چاره ای نداشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

دانا. بادرایت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

بی ادب. بد دهن

پیشنهاد
٢١

پادویی برای کسی کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

قابل قبول نیست We won’t stand for such blatant racism in this company. It’s ju st not on!

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

آشکار کردن. برای اولین بار نشان دادن There was an uneasy silence as the marketing director unveiled his plans for the coming year.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

تعلیم دادن. تحصیل All of the candidates shortlisted for the job have a good grounding in economics

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

جلوگیری از خطر یا اتفاقی You’ll have to comply with the new regulations if you want to keep the taxman at bay.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

آرام شدن. ساکت شدن After the storm had died down, we all tried cramming into the car. It was a bit of a fiasco.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

چوب دستی راهنمای ارکستر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

پاتوق

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

کنترل احساسات و آرام ماندن در شرایط سخت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

تا حد ممکن بلند و قدرتمند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

کلا. روی هم رفته

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

اُمل

پیشنهاد
١٩

از این کارش ( منفی ) تعجب نمی کنم.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

بیهوده حرف زدن. اصل مطلب را نگفتن We got the gist of what he was getting at after just a couple of minutes, but then he w a ffled on, drawing out his ...

پیشنهاد
٢١

فکر کردن به این که هم چیز خوب پیش می رود در صورتی که این طور نیست.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

ارزیابی حریف. تمام جوانب چیزی را برای تصمیم گیری سنجیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

بدبختی پشت بدبختی. بدتر از قبل شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

به دردسرافتادن. در شرایط سخت بودن He got into all sorts of scrapes as a boy

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

خون سرد. دل گنده I don’t know how you can be so laid - back about your exams.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

قهر کردن. غمگین شدن و با کسی حرف نزدن She’s having a sulk because her request to take an extra day off was turned down.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

احوال پرسی کردن

پیشنهاد
٢٢

زهی خیال باطل. عمرا. قطعا نه With a little brushing up, I should be able to get by in French, but by no stretch o f the im agination will I ever be f ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

نکته ی مهم. مهم ترین چیز. با در نظر گرفتن همه ی موارد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣١

سریع لباس پوشیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

منجمد کردن انسان بیمار برای پیدا کردن درمان در آینده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٢

مد شدن. محبوب شدن The idea of glasses being a fashion item has been slow to catch on.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

براساس سنت انجام دادن وبدون دلیلی didn’t think he had it in him to make up his own mind; he usually just clim bs on the bandwagon