پیشنهادهای Shirinbahari (١,٠٣٨)
حیله گری. گول زدن an attempt to hoodwink the public
ترسناک. مو را به تن سیخ می کنه a spine - chilling silence
ترسناک the warrior's blood - curdling cry
آداب و معاشرت دان. با ادب. کسی که رفتار و صحبت کردن مناسب را در شرایط اجتماعی می داند.
مطیع. فرمانبردار
دیگر گوش نکردن He just switches off and ignores me برای مدت کوتاهی استراحت کردن Switch off by listening to music
زخمی نشده. صدمه ندیدن
پرده ها را کشیدن
بسیار خطرناک و غیرقطعی
جدی بحث کردن
محرمانه
گه گاهی
پیشگیری. از ابتدا جلوگیری کردن
یکدفعه کلی پول به دست آوردن
سورپرایز شدن
وقتی چیزی در دسترس نباشد
منجر به مشکل Rising unemployment is posing serious problems for the administration
خود را جای کسی جازدن. وانمود کردن به کسی دیگر بودن Bryce was caught posing as a lawyer
مشاجره. دعوا They had this major falling out about two months ago
مشکل پسند
وسوسه شدن
شیفت کاری شبانه
از زبان در رفتن. چیزی که نباید گفت ولی گفته شود I didn't mean to say it . the words sliped out
نامه دادن. ایمیل زدن
نمونه گرفتن برای آزمایشگاه
شیک و گران. با کلاس
درستکار. دارای اصول اخلاقی. کاملا تمیز
استعداد. خوب بودن در چیزی
روشن کردن موضوع با اطلاعات جدید و بهتر
شجاع
ول خرجی Is it ok to splurge once in a while?
لباس Formal attire
جلوگیری از پیشرفت چیزی. خاتمه دادن
پیجامه Stan was sitting up in his bathrobe and jammies, with his newspaper and glasses in his lap
به دست آوردن یا پیدا کردن چیزی
موفق شدن در به دست آوردن چیزی
تعداد بینندگان
تحت کنترل. تحت تسلط I keep all three men on a string and never make a choice
مجتمع مسکونی The town has one of the best leisure complexes in the country
پرس و جو برای کسب اطلاعات Police canvassed the neighborhood, but didn’t find any witnesses
فراموش کردن I'm sorry I didn't call you back sooner, it totally slipped my mind
نشه. تحت تاثیر مواد مثل ماریجوآنا. مست
قرص خواب آور
محل فروش کالای قاچاق مثل مواد و مشروب
کسی که به خاطر جدا شدن از عشقش از او انتقام می گیرد.
نزدیک شدن از نظر عاطفی Jack has gotten so close to his pet.
علاقه طولانی مدت. وابستگی It’s easy to become attached to the children you work with.
فراهم کردن چیزهای مورد نیاز و زندگی راحت داشتن
کسی که خانواده اش را رها می کند ولی بعد پشیمون می شوددو برمی گردد. ولخرجی
دیگه بدتر از این نمیشه. آخرین اتفاق آزار دهنده از سری اتفاقات بدی که می افتد.