تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

بی تفاوت/بی خیال شدن نسبت به کسی که قبلاً با او رابطه عاطفی/عاشقانه داشت.

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

to complain to someone again and again about their behavior or to ask them to do something. غر زدن یا نالیدن به رفتار کسی گیر دادن به کسی برای انجام ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Cross out Strike out Rule out Delete Eliminate Erase Exclude

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بدتر کردن تشدید کردن تحریک کردن شعله ور تر کردن هیزم به آتش افزودن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

نوعی انگور مدیترانه ای با رنگ سیاه، آبی، و بنفش که از آن برای تهیه شراب استفاده می کنند. انگور شراب

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

چوب پنبه/توپی/درپوش برای گذاشتن سر بطری و بستن آن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کشیدن یا جدا کردن شراب/آبجو از تفاله و ته نشین آن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Be not that adjective یعنی: آن قدر ها هم/خیلی هم . . . نیست. مثال: "It isn't that big a deal" یعنی: خیلی هم معامله بزرگی نیست.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

be accounted for = توضیح داده شدن با توجیه شدن با پاسخ داده شدن با

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

موافق بودن/موافقت کردن با چیزی تایید کردن چیزی

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

جرم گرفتن/رسوب گذاشتن سطح چیزی

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

مستقر کردن به کار گرفتن به راه انداختن قرار دادن گستردن ( گسترش دادن ) چیدن آرایش ( هندسی ) دادن جا دادن سازماندهی کردن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

The term "Dunkelflaute" ( Eng. : dark doldrum ) describes the simultaneous occurrence of darkness and a lull in wind activity. It is a combination of ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

If you are intrigued by something, especially something strange, it interests you and you want to know more about it. They are intrigued by her stor ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

the ability to inspire confidence in others, whether it's your team, your peers, or other stakeholders. the combination of personality and character ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مثال واقعی مورد واقعی مثال زنده

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مورد مناسب و مرتبط مثال مناسب و بجا نمونه بارز

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

واقعیت های محرز اطلاعات معتبر

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

چیزی را به عنوان سلاح استفاده کردن Russia has repeatedly attempted to blackmail us by weaponizing its energy supplies.

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

نگاه کردن دزدکی و سریع این کلمه با سرک کشیدن ( Nose about/around ) فرق دارد.

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

to look around a place, often in order to find something. to search for something ( such as private or hidden information ) in usually a quiet or se ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در اصل عملاً واقعاً تقریباً

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

چلپ چلوپ کردن سیالی در ظرفی پاشیدن آب یا سیال دیگر در جهت های مختلف تکان خوردن ول گشتن

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

به طور کامل سوزاندن سوزاندن کامل چیزی و تبدیل کل آن به خاکستر

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Vitrification is the progressive partial fusion of a clay, or of a body, as a result of a firing process. Vitrification is a process where we physi ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

از دفتر حساب حذف کردن ( مثلاً طلب به خاطر عدم نقد شدن ) در نظر نگرفتن صرف نظر کردن و کنار گذاشتن چیزی به خاطر این که ارزش آن را نــــــدارد

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

ندیدن چیزی به خاطر حواس پرتی یا علل دیگر از نظر دور داشتن توجه نکردن بی توجهی کردن نادیده گرفتن نگاه از بالا کردن مشرف بودن

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مخفی کردن نیت، انگیزه، عقیده یا احساسات خود تظاهر کردن پنهانکاری کردن فریبکاری کردن

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در خصوص . . . در رابطه با . . . در مورد . . .

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ردی از کسی پیدا کردن ( بعد از جستجوی زیاد ) پیدا کردن کسی/چیزی پس از جستجوی زیاد

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

If you say that you are blown away by something, or if it blows you away, you mean that you are very impressed by it. to surprise or please someone ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

خیلی علاقه مند بودن به چیزی واقعا دوست داشتن چیزی

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

get around to something ( slang ) : to find the time to do something. to do or deal with ( something that one has not yet done or dealt with ) Exam ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Synonyms: kissing canoodling lovemaking foreplay fondling bussing caressing necking parking petting smooching spooning

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Making out is a term of American origin dating back to at least 1949, and is used to refer to kissing, including extended French kissing or necking ( ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

هجوم گسترده، همزمان، و هماهنگ تعداد زیادی پهپاد، موشک و نظایر

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

A dropout is a momentary loss of signal in a communications system, usually caused by noise, propagation anomalies, or system malfunctions. Break - ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

A dropout is a momentary loss of signal in a communications system, usually caused by noise, propagation anomalies, or system malfunctions. قطع و وص ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

way off base = badly mistaken Wrong relying on a mistaken premise Incorrect mistaken or misinformed not aligned with reality

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

خودداری از نظر دادن در مورد کسی/چیزی پرهیز از قضاوت کردن در مورد کسی/چیزی خودداری از طرف کسی/چیزی را گرفتن حفظ کردن موضع بی طرفی

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

sit in judgement on/over someone/something یعنی: در مورد کسی/چیزی قضاوت کردن یا نظر دادن مثال: I don’t know why he thinks he can sit in judgment over ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

sit in judgement on/over something/someone یعنی: در مورد خوب/بد بودن کسی/چیزی قضاوت کردن یا نظر دادن مثال: I don’t know why he thinks he can sit in ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ملاحظات

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

iso - generator منبع انرژی که به همان اندازه که سوخت مصرف می کند، سوخت جدید در خودش تولید می کند. مانند راکتورهای هسته ای با نوترون سریع و زاینده ( ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مجموعه ای از 15 عنصر فلزی رادیواکتیو جدول تناوبی مندلیف است که با اکتینیوم ( عدد اتمی 89 ) شروع و به لورنسیوم ( عدد اتمی 103 ) ختم می گردد. غیر از ا ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاری را شروع کردن، ترتیب دادن، اعلام کردن، افتتاح کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عمدتاً در مورد منابع مختلف: دست نخورده استفاده نشده برداشت نشده به کار گرفته نشده

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با کسی تعارض داشتن با کسی کل کل داشتن با کسی درگیر بودن با کسی کارد و پنیر بودن فلانی با بهمانی آبش توی یک جوب نمی رود

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تسویه بازپرداخت نقد کردن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

شخص متصدی مقام یا پست در یک اداره متصدی شخص دارای تصدی پست اداری شخص عهده دار پست اداری عهده دار