پیشنهادهای Adel Chaichian (١١٩)
پذیرفتن قبول کردن فهمیدن به باور . . . رسیدن
در علوم سیاسی: انشعاب شاخه
ترکاندن/ترکیدن منفجر کردن/شدن
تفنگدار نیروی دریایی ایالات متحده نیروی ویژه نیروی دریایی ایالات متحده تکاور نیروی دریایی ایالات متحده
کمیته اجرایی
مناطق مسکونی حاشیه شهر
جنگ طلبی ( در مقابل pacifism و pacificism )
مار - اژدهای بالدار افسانه ای نماد کازان، پایتخت تاتارستان
خانه ویلایی بزرگ عمارت اربابی عمارت خانه اربابی با باغ اطراف آن
کنار آمدن با ساختن با تحمل کردن
تلگرام ( لطفاً این معنی جایگزین ارسالی قبلی شود )
تلگراف خبر گزارش
entrysm = entrism نفوذ دادن اعضاییک گروه به داخل یک حزب به منظور به دست گرفتن رهبری آن یا اثرگذاری در تعیین اهداف و برنامه ها
توان و اراده ناشی از تلاش اولیه نیروی حرکت عزم حرکت نیروی فزاینده
مکتبی از فلسفه یونان قدیم ( Cynicism ) که بر مبنای عقاید زیر استوار است: - زیستن بر روال طبیعت و بی نیازی - ضرورت تقوا و فضیلت برای رسیدن به خوشبخت ...
در خطر از دست دادن در معرض خطر
بسته شده به طناب یا سیم بند شده بند دار دارای حرکت محدود و مقید شده
شل کردن سست کردن ریلکس کردن دچار رخوت کردن
در روانشناسی و هیپنوتیزم: بازخوانی کامل یک تجربه قبلی با انجام حرکت خاصی ( عمل یا سخن یا اشاره و نظایر ) فراخوانی عمل شرطی شده
داغ گذاشتن
حرکت دادن سریع و ناگهانی در جهت بالا و پایین یا جلو وعقب تکان دادن
لغو کردن
سرنگون کردن/شدن باعث سرنگونی شدن باعث فروپاشی شدن فرو ریختن کله پا کردن/شدن
اصطلاح آلمانی به معنی سبک معماری و دکوراسیون داخلی آلمان از 1915 تا 1948 که بر اساس قابلیت استفاده، استحکام، و راحتی بود.
سرزمین های محصور ( توسط کشورها یا ایالات دیگر )
آرامش خاطر آسودگی خاطر حالت صلح و آرامش سکوت
تشکیل دادن به شکل خاصی درآوردن شکل دادن تدوین کردن تنظیم کردن
خشکاندن خشکیدن به تدریج محو کردن/شدن آرام آرام ناپدید کردن/شدن
آغاز کردن به راه انداختن برپا کردن افتتاح کردن باز کردن گشودن مطرح ساختن
انسان یا جانوری که شکمش خالی شده است شکم خالی شده محرومیت کشیده محروم
کارگران و کارمندان حقوق بگیر
علم زبان شناسی
بحران اقتصادی رکود اقتصادی
پیشبینی کردن فکر چیزی را از قبل کردن تصور چیزی را کردن در نظر داشتن
رفع مسئولیت کردن ترک کردن دست کشیدن از
به هر طریقی که شده به هر نحوی که شده از هر راهی که شده
طبقه اجتماعی شامل بازرگانان و سرمایه داران صاحبان صنعت و تجارت صاحبان موسسات تجاری و صنعتی ( در مقابل زمین داران یا فئودال ها )
مژده نوید بشارت
استقبال کردن خوشآمد گفتن شادباش گفتن گرامی داشتن
به صورت سوال بدون توقع پاسخ یا بدون نیاز به پاسخ به صورت بدیعی به صورت بلاغتی به صورت سوالی که در اصل خبری است
استوار و آماده ( برای شروع کاری ) از خود مطمئن دارای اعتماد به نفس دارای تعادل
منگنه یا گیره برای فشردن و نگه داشتن دو قطعه تخته منگنه چوب گیره چوب بست چوب
احساس سنگینی کردن به سمت پایین فشار دادن یا کشیدن افتادن به سمت پایین
ساختن اسم از فعل، صفت، قید، یا ترکیبی از کلمات انتزاعی به شکل اسم درآوردن اسم سازی
معنی ضمنی معنی تلویحی دلالت ( داشتن ) فحوای کلام
تکرار رئوس مطالب جمع بندی مطالب خلاصه اهم مطالب
[رنج، درد، بلا] به سرِ خود یا کسی دیگر آوردن [رنج، درد، بلا] متوجه خود یا دیگری ساختن تحمیل کردن وارد ساختن اعمال کردن
تهیه خلاصه ای از اهم موارد گرفتن ایده یا معنی اصلی از مجموعه ای از اندیشه ها، اطلاعات، یا تجربیات خلاصه گیری کردن تخلیص
تقدیس تطهیر
ادمین محترم! لطفاً معنی درج شده مرا وارد نکنید.