پیشنهاد‌های عادل چایچیان (٢٨٠)

بازدید
٣٧٤
تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

علاوه بر همچنین از آن گذشته

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

تلاش کردن برای متقاعد ساختن کسی قبولاندن/فروختن چیزی به کسی با صحبت و استدلال مطرح کردن ارائه کردن دفاع کردن

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

به عنوان صفت: واقع شونده وارد شونده مرتبط مربوطه مثال: It consists of a scintillator which generates photons in response to incident radiation, . . .

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

فعل لازم یا Intransitive Verb به معنی: قابل اطلاق بودن به شامل حال . . . بودن مناسب . . . بودن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ناراحت کردن آزردن عصبانی کردن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

to let something slide = توجه نکردن اهمیت ندادن از چیزی گذشتن یا گذشت کردن اغماض کردن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

1 - خفه شده ( به دلیل گرفتگی گلو یا نبود هوا ) ، نفس کسی بریده شده، نفس کسی بند آمده 2 - شوکه شده، بسیار متعجب شده

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

1 - مطرح کردن یک ایده یا طرح به منظور کسب اطلاع از نظر دیگران نسبت به آن The committee has paid a good deal of attention to what might be politically ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تصویر تکرار شونده

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ملتهب تابان پرنور درخشان پر از هیچان مملو از اشتیاق

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد

عبارات دیگر برای "من الان حضور ذهن ندارم": I don't remember right now. It slipped my mind. My mind's gone blank. I lost my train of thought. It' ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد

مثال: من در حال حاضر حضور ذهن ندارم. ( نمی توانم از حافظه بخوانم ) ترجمه: I don't remember right now. I can't remember right now. حضور ذهن = reme ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد

"حضور ذهن" در زبان مکتوب و محاوره فارسی عمدتاً به معنی توانایی به خاطر آوردن چیزها از حافظه مغز است و عبارت "presence of mind" به این منظور کاربردی ن ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

پیش بینی دور اندیشی آینده نگری

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

جدیدترین و پیشرفته ترین محصول طراحی و ساخته شده بر اساس آخرین دست آوردهای علمی و فنی ( تجهیزات، ماشین آلات، ابزار، لوازم، فرآیند صنعتی، واحد صنعتی، ک ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

FOAK is an acronym for First of a Kind. = First of Its Kind معنی: "اولین در نوع خودش" اولین نسل محصول تولید شده بر پایه طراحی، فرآیند، یا تکنولوژی ن ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در مسیر پیشروی به سوی موفقیت بودن I think we're onto a winner with this new management. فکر می کنم با این مدیریت جدید در مسیر پیشروی به سوی موفقیت ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

همه شمول شامل همه همه گیر همانی فراگیر

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تفسیر شرح برداشت اظهارات توضیحات

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در مکاتبات اداری و بازرگانی: عطف به . . . ( نامه شماره . . . مورخ . . . آن شرکت محترم ) بازگشت به . . . ( درخواست/دستور شماره . . . مورخ . . . آن مد ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

to create or develop something. She's built up a very successful business.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

synonyms = STROKE ( OUT ) delete strike ( out ) cross ( out ) cancel edit ( out ) erase remove cancel annul delete

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

فرو بردن چیزی در آب یا چیز مشابه غوطه ور کردن/شدن انداختن فرو رفتن فرو افتادن سقوط کردن دچار افت ناگهانی شدن افتادن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

افول یافتن دچار زوال شدن به قهقرا رفتن پس رفتن نزول کردن پایین رفتن کساد شدن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

افزایش/رشد/پیشرفت/صعود سریع و ناگهانی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

خیانت سوء استفاده از اعتماد یک انسان نارو نامردی دغلکاری

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

افزایش دادن حجم/سطح/تعداد چیزی ( مثلاً محصول خط تولید )

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

هزینه های غیرواقعی را به صورت حساب یا قبض رسید اضافه کردن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مسئولیت/گناه/سرزنش/خرابکاری را به گردن دیگری انداختن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کارهای روزمره وظایف روتین کارهای ضروری اما حوصله بر و خسته کننده

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

خود را دست بالا تصور کردن ( به اشتباه ) دست خودت را بهتر و قویتر از دیگران تصور کردن ( به غلط ) موقعیت خود را بهتر از آنچه هست دیدن ( به غلط )

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Synonyms = impossible not possible unable to bring about unachievable unattainable beyond belief beyond reason unimaginable

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

to be out of line = رفتار نامناسب/ناشایست از خود نشان دادن با رفتار خود قواعد/عرف را زیر پا گذاشتن با رفتار خود از چارچوب ها خارج شدن از خطوط پذیرفته ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Synonyms: Peer Counterpart

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Synonyms: after a fashion anyhow anywise by hook or crook in one way or another in some such way in some way somehow or another by some means or ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

به هر طریق در هر صورت هر طوری شده

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

= pay up یعنی: باز پرداخت بدهی یا حق کسی با اکراه از حلقوم کسی در آوردن ( حق، بدهی، پول، و . . . )

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

از طریق دادن و گرفتن امتیاز سازش کردن از طریق تبادل امتیاز بین طرفین

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

by common/mutual consent با رضایت دوطرفه با توافق دو طرفه

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

1 - بازپرداخت کردن بدهی، قرض، وام: a regular amount was deducted from my wages to pay her back I'll pay you back as soon as I get my next paycheck. ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

hoity - toity مغرور متکبر از خود راضی از دماغ فیل افتاده

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

به طور مجازی: خدای نکرده زبانم لال

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مخمصه، گرفتاری، تنگنا، درد سر، هچل

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

معطل کردن نگه داشتن/بازداشتن کسی/چیزی برای مدتی دچار وقفه کردن متوقف کردن برای مدتی

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

پر دست انداز پر تکان پر از چاله هوایی ( در مورد هواپیما )

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

فرم واریز

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

to know by heart to recite from memory حفظ بودن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

every other day = یک روز در میان every other week = یک هفته در میان every other month = یک ماه در میان

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

وضعیت بن بست، بلاتکلیفی، آچمز، هیچ - هیچ، صفر - صفر وضعیت سرد و سکون و بدون هیچ پیشرفتی

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بی تفاوت/بی خیال شدن نسبت به کسی که قبلاً با او رابطه عاطفی/عاشقانه داشت.