پیشنهاد‌های عادل چایچیان (٣٠٠)

بازدید
٤٥٣
تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

اتصال خطی یا زنجیره ای وسایل الکتریکی یا الکترونیکی

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

to strengthen ( something, such as a machine ) for better resistance to wear, stress, and abuse. Synonym: beef up, fortify, strengthen

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

Electromobility ( also known as e - mobility ) = the use of electrically powered vehicles

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

یافتن یا تهیه کردن راه حلی برای یک مساله یا فاجعه ارائه راه حلی برای جلوگیری از یک فاجعه وضعیتی دشوار را ختم به خیر کردن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مجموعه ای از چیزهای متناسب هم و هماهنگ مجموعه ای از نت های هماهنگ برای سازهای مختلف موسیقی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سطح مشترک سطح تماس متقابل سطح تعامل وجه مشترک کاری نقطه مشترک کاری

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

محصول عمومی آماده در قفسه محصول غیر سفارشی تولید شده به تعداد زیاد محصول عمومی و سفارشی نشده کالای تولید شده انبوه

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

فحاشی کردن بددهنی کردن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

air one’s paunch = بالا آوردن قی کردن استفراغ کردن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

1 - بی اعتنایی کردن ، محل نگذاشتن 2 - اظهار کردن، علنی کردن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

به صورت علنی شکوه کردن اعتراض کردن در ملاء عام اعتراض کردن با فریاد بلند

پیشنهاد
٠

wash one’s dirty linen in public = air one’s dirty linen in public مسائل شخصی خود را در ملاء عام مطرح کردن

پیشنهاد
٠

wash one’s dirty linen in public = air one’s dirty linen in public مسائل شخصی خود را در ملاء عام مطرح کردن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

the air =بی محلی، بی اعتنایی in the air =بلاتکلیفی، تو هوا بودن موضوعی، در شرف وقوع

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

اتاقک نگهبانی یا فضای کوچک تک نفره با دو در ورودی و خروجی برای چک کردن و کنترل دسترسی

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

سنجیدن، فکر کردن، بررسی کردن، مورد بحث قرار دادن، سبک و سنگین کردن مثال: We kicked that suggestion around and in the end decided to go ahead. Let's ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کارآمد سازی از طریق حذف اجزاء اضافی و ساده سازی

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

اطلاعات روی صفحه نمایش دستگاه های اندازه گیری

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

The validation of the composition and provenance of technologies, products, and services is referred to as the pedigree. A product pedigree is compr ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مناقصه گزار شرکتی که خرید کالا یا سرویسی را به مناقصه می گذارد. ( Bidder یعنی مناقصه گر یا پیمانکار/وندوری که اسناد مناقصه را از مناقصه گزار می خرد ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

علاوه بر همچنین از آن گذشته

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

تلاش کردن برای متقاعد ساختن کسی قبولاندن/فروختن چیزی به کسی با صحبت و استدلال مطرح کردن ارائه کردن دفاع کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به عنوان صفت: واقع شونده وارد شونده مرتبط مربوطه مثال: It consists of a scintillator which generates photons in response to incident radiation, . . .

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

فعل لازم یا Intransitive Verb به معنی: قابل اطلاق بودن به شامل حال . . . بودن مناسب . . . بودن

پیشنهاد
٠

ناراحت کردن آزردن عصبانی کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

to let something slide = توجه نکردن اهمیت ندادن از چیزی گذشتن یا گذشت کردن اغماض کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1 - خفه شده ( به دلیل گرفتگی گلو یا نبود هوا ) ، نفس کسی بریده شده، نفس کسی بند آمده 2 - شوکه شده، بسیار متعجب شده

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1 - مطرح کردن یک ایده یا طرح به منظور کسب اطلاع از نظر دیگران نسبت به آن The committee has paid a good deal of attention to what might be politically ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تصویر تکرار شونده

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ملتهب تابان پرنور درخشان پر از هیچان مملو از اشتیاق

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد

عبارات دیگر برای "من الان حضور ذهن ندارم": I don't remember right now. It slipped my mind. My mind's gone blank. I lost my train of thought. It' ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد

مثال: من در حال حاضر حضور ذهن ندارم. ( نمی توانم از حافظه بخوانم ) ترجمه: I don't remember right now. I can't remember right now. حضور ذهن = reme ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد

"حضور ذهن" در زبان مکتوب و محاوره فارسی عمدتاً به معنی توانایی به خاطر آوردن چیزها از حافظه مغز است و عبارت "presence of mind" به این منظور کاربردی ن ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیش بینی دور اندیشی آینده نگری

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جدیدترین و پیشرفته ترین محصول طراحی و ساخته شده بر اساس آخرین دست آوردهای علمی و فنی ( تجهیزات، ماشین آلات، ابزار، لوازم، فرآیند صنعتی، واحد صنعتی، ک ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

FOAK is an acronym for First of a Kind. = First of Its Kind معنی: "اولین در نوع خودش" اولین نسل محصول تولید شده بر پایه طراحی، فرآیند، یا تکنولوژی ن ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در مسیر پیشروی به سوی موفقیت بودن I think we're onto a winner with this new management. فکر می کنم با این مدیریت جدید در مسیر پیشروی به سوی موفقیت ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همه شمول شامل همه همه گیر همانی فراگیر

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تفسیر شرح برداشت اظهارات توضیحات

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در مکاتبات اداری و بازرگانی: عطف به . . . ( نامه شماره . . . مورخ . . . آن شرکت محترم ) بازگشت به . . . ( درخواست/دستور شماره . . . مورخ . . . آن مد ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

to create or develop something. She's built up a very successful business.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

synonyms = STROKE ( OUT ) delete strike ( out ) cross ( out ) cancel edit ( out ) erase remove cancel annul delete

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرو بردن چیزی در آب یا چیز مشابه غوطه ور کردن/شدن انداختن فرو رفتن فرو افتادن سقوط کردن دچار افت ناگهانی شدن افتادن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

افول یافتن دچار زوال شدن به قهقرا رفتن پس رفتن نزول کردن پایین رفتن کساد شدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

افزایش/رشد/پیشرفت/صعود سریع و ناگهانی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خیانت سوء استفاده از اعتماد یک انسان نارو نامردی دغلکاری

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

افزایش دادن حجم/سطح/تعداد چیزی ( مثلاً محصول خط تولید )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هزینه های غیرواقعی را به صورت حساب یا قبض رسید اضافه کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مسئولیت/گناه/سرزنش/خرابکاری را به گردن دیگری انداختن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کارهای روزمره وظایف روتین کارهای ضروری اما حوصله بر و خسته کننده