daisy chain

/ˈdeɪziˈtʃeɪn//ˈdeɪzitʃeɪn/

حلقه (یا گردن بند) گل مینا

جمله های نمونه

1. They sat on the grass making daisy chains .
[ترجمه گوگل]روی چمن ها نشستند و زنجیر دیزی درست کردند
[ترجمه ترگمان]روی علف ها نشسته بودند و chains را درست می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Have you ever made a daisy chain?
[ترجمه گوگل]آیا تا به حال یک زنجیر دیزی درست کرده اید؟
[ترجمه ترگمان]تا حالا یه زنجیر \"مروارید\" درست کردی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Even today, her daisy chain necklace symbolize dairy freshness to moms throughout the country.
[ترجمه گوگل]حتی امروز، گردنبند زنجیری دیزی او نماد طراوت لبنیات برای مادران در سراسر کشور است
[ترجمه ترگمان]حتی امروزه، گردن بند زنجیر دار مروارید، freshness dairy را در سراسر کشور نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Daisy chain -A sling sewn (or tied) with numerous loops, used as an adjustable sling in aid climbing .
[ترجمه گوگل]زنجیر دیزی - یک زنجیر دوخته شده (یا گره خورده) با حلقه های متعدد که به عنوان یک بند قابل تنظیم در صعود کمکی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]زنجیره دی زی - یک بخیه زده (یا بسته)با حلقه های متعدد، به عنوان یک ضمیمه قابل تنظیم در بالا رفتن کمک به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Reinforced ski carrier, daisy chain gear carrier, detachable rope-fixing strap and 2 removable ice axe attachment points let you lash tools and gear to the outside of the pack.
[ترجمه گوگل]کالسکه اسکی تقویت شده، چرخ دنده زنجیر دیزی، تسمه ثابت طناب جداشدنی و 2 نقطه اتصال تبر یخ قابل جدا شدن به شما امکان می دهد ابزار و وسایل شلاق را به بیرون بسته بندی کنید
[ترجمه ترگمان]حامل اسکی مسلح، carrier زنجیره ای daisy، طناب مهار طناب پاره، و ۲ نقطه اتصال axe جدا شدنی، به شما اجازه می دهد که ابزار و لوازم جانبی را به خارج از گروه ضربه بزنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Front daisy chain with Hypalon? reinforcement.
[ترجمه گوگل]زنجیر دیزی جلو با هایپالون؟ تقویت
[ترجمه ترگمان]جلوی \"دیسی\" با \"Hypalon\"؟ نیروی کمکی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. So she was thinking of making a daisy chain when suddenly a white rabbit with pink eyes ran by her.
[ترجمه گوگل]بنابراین او در فکر درست کردن یک زنجیر گلدار بود که ناگهان یک خرگوش سفید با چشمان صورتی از کنار او دوید
[ترجمه ترگمان]به همین دلیل داشت فکر می کرد که یک خرگوش سفید را درست می کند که ناگهان یک خرگوش سفید با چشمان صورتی رنگش به طرف او دوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Simply daisy chain the connections, running output from the first (master) subwoofer to the input of the next.
[ترجمه گوگل]به سادگی اتصالات را زنجیر کنید و خروجی را از ساب ووفر اول (مستر) به ورودی ساب ووفر بعدی اجرا کنید
[ترجمه ترگمان]به سادگی دی زی اتصالات را زنجیره می کند، خروجی را از ابتدا (کارشناسی ارشد)به ورودی بعدی تقسیم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In essence, you are creating a daisy chain of exceptions.
[ترجمه گوگل]در اصل، شما در حال ایجاد زنجیره ای از استثناها هستید
[ترجمه ترگمان]در اصل، شما یک زنجیره daisy از استثناها ایجاد می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The FBI's Daisy Chain and New York City's vertical separation by floor are perfect examples of evolving facilities.
[ترجمه گوگل]زنجیره دیزی اف بی آی و جداسازی عمودی شهر نیویورک بر اساس طبقه نمونه های کاملی از امکانات در حال تکامل هستند
[ترجمه ترگمان]زنجیر دی زی اف بی آی و جدایی عمودی شهر نیویورک نمونه های کاملی از امکانات در حال تکامل هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Hot plug any computer or any daisy chain connection.
[ترجمه گوگل]هر کامپیوتر یا هر اتصال زنجیره ای دیزی را به برق بزنید
[ترجمه ترگمان]هر کامپیوتر یا هر اتصال زنجیره ای دی دی دی زی رو مسدود کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Daisy Chain mode allows the user to read the conversion result from the ADCs contained in the chain.
[ترجمه گوگل]حالت Daisy Chain به کاربر اجازه می دهد تا نتیجه تبدیل را از ADC های موجود در زنجیره بخواند
[ترجمه ترگمان]حالت زنجیر دی زی به کاربر این امکان را می دهد تا نتیجه تبدیل را از the موجود در زنجیر بخواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. For reducing the readout time, the daisy chain circuit is used readout the relatively sparce data.
[ترجمه گوگل]برای کاهش زمان بازخوانی، از مدار زنجیره ای دیزی برای بازخوانی داده های نسبتاً فاصله استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]برای کاهش زمان readout، از مدار زنجیره daisy برای داده های نسبتا sparce استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. At least three designs are used for centralized controllers:daisy chain, polling with a global counter, and polling with local counters.
[ترجمه گوگل]حداقل از سه طرح برای کنترل‌کننده‌های متمرکز استفاده می‌شود: زنجیره‌ای دیزی، نظرسنجی با شمارنده سراسری، و نظرسنجی با شمارنده‌های محلی
[ترجمه ترگمان]حداقل سه طرح برای کنترل کننده های متمرکز استفاده می شود: زنجیره daisy، رای گیری با یک باجه جهانی، و رای گیری با counters محلی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I purchased 2 of these because you can daisy chain them together.
[ترجمه گوگل]من 2 تا از اینها را خریدم زیرا می توانید آنها را به هم زنجیر کنید
[ترجمه ترگمان]من دوتا از اینا رو خریدم چون تو میتونی \"دیسی\" اونا رو با هم زنجیر کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] اتصال زنجیره ای اتصال دستگاهها به یکدیگر با استفاده از کابل . مثلاً اگر چهار دستگاه d.c,b.a زنجیروار به هم متصل شده باشند. یک کابل از A به B یک کابل از B به C و یک کابل هم از C به D کشیده می شود . - مجموعه ای از دستگاههایی که در یک گروه با یکدیگر مرتبط شده باشند

انگلیسی به انگلیسی

• garland of daisies; method of connecting a number of devices or signals to a bus; series of connected things

پیشنهاد کاربران

زنجیره تقدمی
زنجیره ی کنگره دار
گردنبند. گل مینا
series connection of elements

بپرس