save the day


با موفقیت کار مشکلی را انجام دادن، به داد رسیدن

پیشنهاد کاربران

کاری را به خیر و خوشی تمام کردن
غائله را به خوبی و خوشی ختم کردن
به نقل از فرهنگ پویا
راه چاره پیدا کردن ( برای یک مشکل یا مسئله )
رو به راه کردن ( اوضاع )
راست و ریس کردن ( اوضاع )
, If someone or something saves the day in a solution which seems likely to fail
they manage to make it successful
- . Find or provide a solution to a difficulty or disaster
ختم به خیر شدن
The Christmas tree was on fire, but Ted threw water on it and
saved the day.
نجات دادن
مسئله را ختم به خیر کردن
به قضیه فیصله دادن
ماجرا را جمع کردن
Provide solution to a problem
چاره ای اندیشیدن
از بروز فاجعه/دردسر/مشکل پیشگیری کردن
مانع از بروز فاجعه/دردسر/مشکل شدن
find or provide a solution to a difficulty or disaster.
مشکلی رو حل کردن
To prevent a disaster or misfortune
To do something that solves a serious problem

to prevent a disaster or misfortune
جلوگیری از فاجعه یا بدبختی

جلوی بدبختی یا مشکل رو گرفتن
جلوگیری از شکست
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)

بپرس