تاریخ
٧ ماه پیش
متن
A cigar after dinner is my only indulgence.
دیدگاه
٠

یه نخ سیگار بعد از شام تنها چیزی است که باهاش حال میکنم.

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
They can see themselves going out on a limb, voting for a very controversial energy bill.
دیدگاه
٠

انها میتوانستند خودشونو ببینند که در معرض خطر هستند برای رای دادن به یک لایحه ی انرژی بسیار بحث بر انگیز

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
He'd gone out on a limb to help us.
دیدگاه
٠

او برای کمک به ما خودشو به خطر انداخته بود

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
She's going out on a limb in criticizing her own party leadership.
دیدگاه
٠

او با انتقاد از رهبری حزب خود در معرض خطر قرار گرفت

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
After having long hair for years, she loved her new short bob.
دیدگاه
٠

بعد از داشتن سالها موی بلند او عاشق موی چتری کوتاه جدیدش بود

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
The boat gave a sudden bob that threw them off balance.
دیدگاه
٠

قایق بالا و پایین ناگهانی داد که آنها را از تعادل خارج کرد.

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
Give the door a yank and it should open.
دیدگاه
٠

درو یه تکونی بدی باز میشه

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
They pawned their future for short-term profits.
دیدگاه
١

خودش ترجمه صحیحو نوشته تو هم کپی اونو نوشتی. ترجمه اونایی که نامفهموه رو بنویسید. والا همه دیس لایک

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
He staked the bean plant.
دیدگاه
٠

او بوته لوبیا رو به دیرک بست. ( چوب یا فلز نوک تیز که برای نگهداری گیاه یا مرزنمایی به زمین فرو می کنند )

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
He was rigged out in a tuxedo.
دیدگاه
٠

او را بایک لباس رسمی آماده کردند

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
The sergeant will rig you out .
دیدگاه
٠

گروهبان به شما لباس فرم میدهد تا بپوشید

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
Briefly, the hunter and his quarry glared at each other.
دیدگاه
٠

شکارچی و طعمه اش. . .

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
Being rich doesn't actually increase your happiness quotient.
دیدگاه
٠

ثروتمند بودن واقعا واقعا باعث افزایش ضریب شادی و آرامش و خوشبختی بیشتر میشود.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
I fell on the gravel, severely grazing my knee.
دیدگاه
٠

بر روی سنگریزه افتادم باعث خراشیدگی شدید زانوم شد

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
I received your enclosure with gratitude.
دیدگاه
٠

پیوست ( نامه نگاری ) شما رو با قدر دانی دریافت کردم.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
He hit him with the butt of his gun.
دیدگاه
٠

وقتی ترجمه صحیح و رو نوشتن دیگه نیان الکی ترجمه کنید اگه راس میگین اونای که ترجمه شون نامفهومه رو ترجمه کنید. والا همه تونو دیس لایک میکنم

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
He lay in a sprawl over the desk.
دیدگاه
٠

او ولو روی میز دراز کشید

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
Yuan Shikai forced the emperor to abdicate and hand over power to him.
دیدگاه
٠

اونایی که خودش ترجمه صحیحو نوشته ترجمه نکنین جمله هایی که ترجمه شون . . . یریه رو اگه راست میگین ترجمه کنید و الا همتونو دیسلایک میکنم

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
It makes me cringe into the smelly upholstery of his battered armchair.
دیدگاه
٠

روکش بدبوی صندلی های راحتی او با عث چندشم میشه

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
When he heard about the treatment for the disease, he cringed.
دیدگاه
٠

وقتی در مورد درمان بیماریش شنید او چندشش شد

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
He looked quite morose at the treatment handed out to cadavers.
دیدگاه
٠

او کاملا عبوس به نظر میرسید در رفتار تحویل اجساد.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
He seemed unduly reticent on the subject of his past.
دیدگاه
٠

او به نظر بی جهت در مورد گذشته خود کم حرف ( محتاط ) است

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
I'm in a jam at work.
دیدگاه
٠

در کار تو مخمصه افتادم

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
The home is the hinge on which family life turns.
دیدگاه
٠

خانه پایه ای هست که زندگی خانوهدگی به آن میچرخد.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
This was the hinge of his defense.
دیدگاه
٠

این نقطه عطف دفاع او بود

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
Slipshod work will never pass muster.
دیدگاه
٠

کار شل و ول هرگز پذیرفته نمیشود

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
She loved to adorn herself with finery.
دیدگاه
٠

او دوست داشت خودش رو با ظرافت آراسته کند

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
Cook pieces of succulent chicken with ample garlic and a little sherry.
دیدگاه
٠

تکه های کوچک از مرغ ابدار با سیر کافی و کمی شراب

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
a mere gloss of concern for others
دیدگاه
٠

تظاهر محض از نگرانی برای دیگران

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
The platoon debouched from the defile into the plain.
دیدگاه
٠

جوخه گردنه رو به یک دشت رد کرد

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
The road up is a defile, steep, rugged and curvaceous, with a vast pine forest on the left hand.
دیدگاه
٠

جاده از گردنه شیب دار سنگی و پیچ دار با جنگل وسیعی از کاج در سمت چپ بالا میرود.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
There was an almighty row when I asked them to leave.
دیدگاه
٠

قیل و قال بزرگی بوجود آمد وقتی که از انها خواستم آنجا را ترک کنند.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
He appeared and disappeared at whim.
دیدگاه
٠

در یک چشم به هم زدن ظاهر و ناپدید شد.

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
The bird's nest is vulnerable to the slightest whim of the weather.
دیدگاه
١

لانه ی پرنده آسیب پذیر است در برابر کوچکترین تغیر ناگهانیه هوا

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
The gadgetry enables the renegade network to give viewers a puck encased in a blue halo.
دیدگاه
٠

این ابزارالات قادر میسازد شبکه های مرتد را تا به بینندگان جنی محصور با هاله ی آبی بدهد.