پیشنهاد‌های محسن نقدی (١,٤١٨)

بازدید
١,٠٢٥
تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

برابر یا می شود ای.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معروف برابر پارسی:نامدار، شناخته شده

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ه سی و یکمین واج در الفبای پارسی است. همچنین ه گونه ای پسوند در پارسی است مانند ه در خنده یا در آفرینه. پسوند در خواننده ه نیست، در اینجا َنده پ ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٣

کلاس واژه ای انگلیسی می باشد و جایی است که آموزش در آن رخ می دهد. آموزگاه که واژه پیشنهادی خود آبادیس است بهترین برابر است.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

منتشر شدن برابر پخش شدن می باشد. یا به گونه ای منتشر برای پخش است.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٥

شرط گویش:shart پارسی یا عربی:عربی برابر پارسی:پیش نیاز، گرو شرط چیزی است که برای انجام دادن کاری گذاشته می شود و به گونه ای برای اینکه آنکار رخ ده ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

اسیر به زندانی یا در بند و گرفتار می گویند: اسیر گویش:asir برابر پارسی:گرفتار، در بند، زندانی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مریض، با بن و ریشه مَرَض و با آهنگ فعیل است. فعیل یعنی کسی که فعل را دارد، یا دارای فعل اکنون اینجا فعل=مرض، پس فعیل برابر کسی است که داری مرض است ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

راضی برابر خشنود می باشد.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به عنوان=به عنوان=به نام ولی به عنوان برابر "به شیوه، به گونه" هم می دهد. پس: به عنوان برابر پارسی:به نام، به شیوه، به گونه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

بین المللی در پارسی برای اشاره به جهانی کاربرد دارد. ولی بین المللی=بین ال ملل ی این ی پایانی را ایرانی ها افزودند. بین=میان، ال که در پارسی برا ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تشکر برابر پارسی:سپاسگزاری

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بهترین برابر رجوع، برگشت است.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درون یا توی یک چیز را داخل آن می گویند. درون را می توان اندروح نیز نوشت. پس برابر های داخل می شوند: درون، اندرون، تو

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصیل واژه ای عربی بر آهنگ فعیل و با ریشه اصل است فعیل=دارنده فعل، چیزی که فعل را دارد پس اصیل آرش کسی که اصل دارد. اصل در پارسی برابر بن، ریشه م ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بهترین برابر های پارسی برای جدید، نو و تازه هستند. نو:no تازه:taze

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برابر پارسی سحر می شود پگاه. برخی دوستان دلداده هستند😐

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حافظه چیزی مانند حافظ است که بر آهنگ فاعل می باشد و حافظ چیزی یا کسی است که به یاد می سپارد، یا به شیوه ساده تر، یادسپار. حافظه=یادسپار ولی حافطه ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وطن پرست برابر پارسی:میهن دوست

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سرما خوردگی گونه ای از بیماری ویروسی است . سرماخوردگی=سرما خوردگی که چرایی نام گذاری اش این است که در گذشته ها به هنگام زمستان این بیماری بیشتر می ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برابر پارسی وطن=میهن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عرض، درازای چیزی را نشان می دهد. عرض از طول کوتاه تر است ولی هر دو درازا را نشان می دهند.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد

فصل، واژه ای عربی می باشد. فصل، یک بخش یا گسست از چیزی را نشان می دهد. فصل های سال ( بهار، تابستان. . . ) برابر پارسی شان "هنگام، دوره" می شود. ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

شام در پارسی نو، برابر خوراک شب است.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

مترادف یکی آرش برابر و یکسان را می دهد یکی هم معنی معنی در پارسی برابر چم، آرش می باشد پس: برای های پارسی مترادف: ۱ - برابر ۲ - یکسان ۳ - هم چم ۴ - ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آره گویش:are پارسی یا عربی:پارسی آره در پذیرش چیزی می آید. برای نمونه: به فروشگاه رفتی؟ - آره

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

یگ گونه ای پسوند در زبان پارسی کهن بوده است. برای نمونه پارسی در آن دوره پارسیگ نوشته می شد. پارسیگ=پارس یگ در آن دوره یگ بیشتر برابر "ی" بوده ا ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

اشغال پارسی یا عربی:عربی برابر پارسی:جا گرفتن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اختیار پارسی یا عربی:عربی برابر پارسی:آزادی گزینش، آزادی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نده به دو گونه بکارگیری می شود: 1_واژه ای که گوینده به کسی دیگر می گوید و از او می خواهد که چیزی را به او یا هر کس دیگر ندهد 2_َنده که گونه ای از پس ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

حذف گویش:hazf پارسی یا عربی:عربی برابر پارسی:از میان بردن، زدایش

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مالک یک چیز، به دارنده آن چیز می گویند یا: مالک=دارنده

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

فاصله گویش:faseleh پارسی یا عربی:عربی برابر پارسی:تراز جدایی، تراز دوری

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مدام پویش:modam پارسی یا عربی:عربی برابر پارسی:پیوسته، همیشه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ادامه برابر پارسی:دنباله

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مال گویش:mal پارسی یا عربی:عربی برابر پارسی:دارایی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مقابل گویش:mogabel پارسی یا عربی:عربی برابر پارسی:رو به رو، پاد

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وارد شدن پارسی یا عربی:نیم پارسی، نیم عربی برابر پارسی:آمدن، به درون آمدن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

احتمال گویش:ehtemal پارسی یا عربی:عربی برابر پارسی:تراز شایدی، بخت پدیده

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خود وازه گاه برابر گه و گاهی می باشد. اما گاه می تواند پسوند هم باشد: واژه گاه=جایی برای واژه نمونه: چراگاه:جایی برای چرا ( چمنزار )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برای برابر یابی این واژه به این گونه کار کردم: معیوب=ایراد دار ایراد دار=ایراد دار ایراد=نادرستی، کژی، کاستی ایراد دار=نادرستی دار، کژی دار، کاست ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

عینک=عین ک ک در اینجا ک کوچک کننده می باشد. عین هم واژه ای عربی برابر با چشم است. پس عینک=چشمک این برابر، تنها از روی خود واژه بود. فرهنگستان زب ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مثبت از ثبت می آید و بر آهنگ مُفغَل می باشد. مفعل برابر چیزی است که در آفرینه فعل است. پس مثبت برابر چیزی است که در آفرینه ( در اثر ) ثبت است و در ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

تغییر برابر دیگر و دگر شدن است. همه اینها در واژه دگرش آمده است.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

حوصله بیشتر شکیبایی و اینکه توان وشکیبایی کاری را داشته باشیم را می گوید.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

محبت گویش:mohebbat پارسی یا عربی:عربی برابر پارسی:مهر، مهربانی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

دما=دم ا دم در پارسی برابر گرمی می باشد و افزون "ا" به آن در اینجا تراز ( میزان ) این دم یا همان گرمی را نشان می دهد. پس دما می شود تراز گرمی یا ت ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

دما واژه ای پارسی می باشد. دما=دم ا در پارسی "دم" برابر گرمی است و افزودن "ا" به آن تراز ( میزان ) گرمی را نشان می دهد. پس دما برابر تراز گرمی اس ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ابتدای یک چیز، آغازش را نشان می دهد و ابتدا می تواند نخست هم باشد ابتدا پارسی یا عربی:عربی برابر پارسی:آغاز، نسخت