پیشنهادهای محسن نقدی (١,٥١٠)
موافقت برابر موافق بودن است. موافق می شود هم اندیش و هم نگاه. پس موافقت می شود هم اندیشی، هم نگاهی. همچنین پذیرش هم می تواند برابر این واژه باشد. ...
موافق به کسی گویند که با ما یا هر کس دیگر، هم نگاه، هم اندیش و همرای باشد. برابر های پارسی موافق: هم نگاه، هم اندیش، همرای.
عجله کردن، به تندی و چابکی اشاره دارد. برابر های پارسی آن: تندی، چابکی
شراب واژه ای عربی می باشد که در خود زبان عربی بیشتر برای نوشیدنی به کار می رود ولی در ایران بیشتر به مِی اشاره دارد.
حرف یا به سخن اشاره دارد یا واج ها ( الف، ب، پ، ت. . . ) حرف گویش:harf پارسی یا عربی:عربی برابر پارسی:سخن، واج
برابر پارسی عهد:پیمان
سطح گویش:sath پارسی یا عربی:عربی برابر پارسی:پهنه
درصد=در صد چون در "صد" واج "ص" به کار گرفته شده است پس نوشتارش پارسی نیست و برای پارسی سازی آن "ص" را "س" می گیریم. پس درصد=درسد.
"و" با گویش va یک پیوند واژه ( حرف ربط ) است و عربی می باشد. در پارسی پهلوی به شیوه "اُد" بوده است.
واژه ای عربی است. چم برابر خوبی برای آن می باشد. برای برابر یک واژه یا یک گزاره کاربری دارد. پس می توان از "برابر واژه" یا "برابر گزاره" در گزاره خود ...