پیشنهادهای محسن نقدی (١,٥٠٧)
به سه شیوه می توان خواندش: 1_جِرم 2_جُرم 3_جَرم سومین شیوه برابر ندارد! اگر به نخستین شیوه خوانده شود، یا برابر یک چیز دارای جرم است که برابرش می ش ...
( این دیدگاه تنها برای فرستادن فرتور ِ پشتوانه دیدگاه پیشین است )
میتوان واژه "ایندَم" را به کاربرد. "دَم" بَرابَر "لَحظه" است و "ایندَم" برابر "این لحظه". پس میتوان به جای "حالا" بگوییم "ایندَم". بدرود دوستان، ب ...
برابر های "پاییدن، نگاه داشتن، نگهبانی" برابر های خوبی برای این واژه هستند. ولی شاید بهتر باشد واژه ای کوتاه تر داشته باشیم: در اوستایی واژه ای به ن ...
مهم به چیز ی می گویند که با ارزش و گرانبها باشد.
در نکوهش {محسن نقدی}: دیدگاهِ نخست که بی درونمایه ( محتوا ) است. اینکه بر پایه زبانِ عربی بخواهیم واژه ای را پیشنهاد دهیم کاری است بیهوده و نانیکو. ...
لا ای که در پارسی است برابر میان است. ولی لا در عربی برابر "خیر" و "نه" است.
شام در پارسی نو، برابر خوراک شب است.
ما در گزاره ی {به چه دردی می خورد؟} ، {خوردَن} را برابرِ {مطابقت/همخوانی} داریم. چنانچه ما می گوییم {این دو به هَم می خورند}. بهتر است که از پیشوند ...
به جای واژه های "متوسط، مِدیوم" بگوییم "میانه"، به جای واژه های "حداکثر، های" بگوییم "بیشینه" و به جای "حداقل، لُو" بگوییم "کَمینه" این واژگانی که به ...
مثبت از ثبت می آید و بر آهنگ مُفغَل می باشد. مفعل برابر چیزی است که در آفرینه فعل است. پس مثبت برابر چیزی است که در آفرینه ( در اثر ) ثبت است و در ...
دیدگاه شماره 2 درباره این واژه: پیشنهاد نخست من مال خیلی پیش میباشد و، به گمانم خیلی درست نیست! امروز میخواهیم از دو واژه در زبان پارسی میانه - پهل ...
پیشنهاد واژه های "زریدن، زرنده، زرش، زری": زر در اینجا برابر "با ارزش، زیاد" است و پادسوی کاه که برابر"بی ارزش، کم" و از آن واژه های "کاهش، کاهنده، ...
خود واژه "بَعید" در عربی برابر "دور" است و در پارسی برابر "نشدنی" می باشد. برخی دوستان "دور از دهن" را پیشنهاد دادند که بسیار شایسته است ولی خب "ذِه ...
از دو بخش "آز" که پیشوند است و "مودن" که برابر "سنجش" است ساخته شده است. اینکه پیشوند "آز" چه مینه ( =معنی ) ای دارد هنوز آشکار نیست، ولی پیوند ( =ر ...
احتمال گویش:ehtemal پارسی یا عربی:عربی برابر پارسی:تراز شایدی، بخت پدیده
گاهی می توان از "چرایی، آوند" به جای "فلسفه" بهره برد: نادرست:فلسفه این چیز چیست ( فلسفه این چیه؟ ) درست تر:چرایی/آوند این چیز چیست؟ ( چرایی/آوند ای ...
دیدگاه شماره 2: پیشنهاد واژه "نِشُد" به جای واژه "عمیق شدن در چیزی" و چیزهای همسان با آن و همچنین دانش و واژه "فلسفه" واژه "نِشد" از دو بخش "نِ" برا ...
برابر پارسی آن "شادابی" و "خوش اُژ" می باشد. واژه دومی "اُژ" برابر "انرژی، حال" است. پس "خوش اُژ" برابر "پر انرژی ای" می باشد که برابر "طراوت" است. ...
ما واژگان {کیهان/گیهان/جهان} را داریم که همگی برگرفته از ریشه {گَئیثَ} در اوستا به چم {جهان، موجودات جهان، زیست، طبیعت} هستند. {گَئیثَ} را اگر بخواه ...
در هواشناسی گونه آب و هوایی را نشان می دهد.
دیدگاه شماره 2: گاهی بهتر است به دیسه ( =شکل ) کهن تر یک واژه نگاه کنیم. پیشوند "فر" در گذشته برابر "فرا" بوده است که مینه ( =معنی ) آن را می دانید و ...
آب جنبه، آبخیز، آب خیزه برابر های واژه تازی ( عربی ) "موج" می باشند.
می توان از پیشوند های گوناگونی به همراهِ {رفتن/شدن} بکار برد. این پیشوند ها {اَف/بَر/بالا} هستند ( و شاید پیشوند های دیگر که اگر می دانید پیشنهاد دهی ...
حالت واژه ای عربی است. حالت یک چیز، چگونگی یک چیز را نشان می دهد.
چیزی که آشکار نیست را مبهم می نامیم. پس می توان واژه ناآشکار را به کار برد. چیزهایی که پیچیده و یا گیج کننده باشد را هم مبهم می نامیم پس می توان واژ ...
این واژه از بن واژه "پاییدن" به چم "مراقبت کردن، نگه داشتن، مواظبت کردن" می آید. به بن کنونی این واژه یا همان "پا"، پسوند "ه" را می افزاییم و یک "ی" ...
حرف یا به سخن اشاره دارد یا واج ها ( الف، ب، پ، ت. . . ) حرف گویش:harf پارسی یا عربی:عربی برابر پارسی:سخن، واج
حوصله بیشتر شکیبایی و اینکه توان وشکیبایی کاری را داشته باشیم را می گوید.
{حوصله} می تواند چندین کاربرد داشته باشد: 1 - گاهی تاب و توان، بردباری، شکیبایی را می رساند. 2 - گاهی همان کارکردی را دارد که {حال داشتن} دارد، برای ...
تقصیر برابر کوتاهی و کمکاری و لغزش است تقصیر گویش:tagsir پارسی یا عربی یا انگلیسی:عربی برابر پارسی:کوتاهی، کمکاری، لغزش
پیشوند "اَبَر" برابر "بزرگ، بسیار، زیاد" و این چنین چیز ها است و در اَنُگُلیسی برابر hyper است. این پیشوند از واژه "اَبَر" در پهلوی می آید که از آن ...
درود بر همگی. ما در پارسی واژه "ویراستن" را داریم که از پیشوند "وی" و "راستن" ساخته شده است. "راستن" بن واژه ای است که در "آراستن" نیز بِکار برده ش ...
ضد=پادسو، پَدسو، پادزی، پَدزی یَت=بودن پس "ضدیت" می شود "پادسویی، پَدسویی، پَادزیی، پَدزیی"
درود بر کاربر /مهدی کشاورز/ گرامی. پیشنهاد "پادش" می توان برابر بسیار خوبی برای "نقض کردن، رد کردن، ضد بودن، ضدیت" باشد، ولی شوربختانه ساختار نادرس ...
درود بر کاربر گرامی /مهدی کشاورز/. نمونه ای بسیار خوب آوردید. "پریدن" بن واژه ای است که از "پر" و "یدن" ساخته شده است. "پر" پیشوندی است که در زبان ...
درود بر کاربر گرامی /مهدی کشاورز/ و سپاس از شما. ببخشید که پس از 2 ماه پیام میدهم. درباره واژه "پاد" که به یاد داشتم که شما در زیر واژه "ضدیت" واژه ...
از واژه "وَند" واژگان دیگری همچون "پیوند، آوند، پسوند، پیشوند" ساخته شده اند. میتوانیم از همین واژه، "وَندِش" را نوبسازیم. پس واژگان "پیوندش، آوندش، ...
برابر پارسی "نا معلوم، مبهم" می باشد. بدرود!
درود بر کاربرِ گرامی /رسول امینی/: این پیشنهادِ {پرداخته} بیشتر برای واژگانِ {مفعولی} همچون {ساخته، خورده، برده، شده. . . . } و هَرچیزی که به آن {مفع ...
در واژگان "امروز، امسال" برابر "این" می باشد. بدرود!
گاهی می توان به جایِ {مال} از {از/برای/از برای} بکار برد.
تغییر برابر دیگر و دگر شدن است. همه اینها در واژه دگرش آمده است.
ما واژگان {کیهان/گیهان/جهان} را داریم که همگی برگرفته از ریشه {گَئیثَ} در اوستا به چم {جهان، موجودات جهان، زیست، طبیعت} هستند. {گَئیثَ} را اگر بخواه ...
دوست دارِ ایران می شوید هنگامی که دشمنانِ ایران را ببینید. کمی در این تارنما جستجو کنید، نمونه هایی از پانترک ها را می بینید. خوشبختانه پیام های آنه ...
اگر می پرسید که چِگونه {تَنوین} را در واژه های تازی ( =عربی ) در پارسی بیاوریم، پاسخ این است که برابرِ {تنوین} در پارسی، {ی/یک/یگ} میشود. شما برای ن ...
دی دهمین ماه سال است. دی در پارسی میانه به شیوه دَی بوده است و نه دِی.
واژه "سوق" که در "سوق دادن" آن را میبینیم "عربی شده" واژه "سو" و یا در گذشته "سوگ" است. پس برای نمونه "سوق دادن" برابر "سو دادن" است یا همان "جهت دا ...
اگر، چناچنچه، گر، هنگامی که برابر های پارسی این واژه هستند.
به جای این واژه از "گستردن" بهره ببریم. برای نمونه: نادرست:خواهشمندم که آن را تفسیر کنید. درست تر:خواشهمندم که آن را بگسترید. بدرود!