تاریخ
١٥ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

سه تا کلمه هستند که معنی و همینطور املای و تلفظ شبیه به هم دارند و شاید اشتباه گرفته بشن ✅ moist = نمناک و رطوبتی ✅ moisture = رطوبت ✅ mist = مه

تاریخ
١٥ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

سه تا کلمه هستند که معنی و همینطور املای و تلفظ شبیه به هم دارند و شاید اشتباه گرفته بشن ✅ moist = نمناک و رطوبتی ✅ moisture = رطوبت ✅ mist = مه

تاریخ
١٥ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

damp, humid سه تا کلمه هستند که معنی و همینطور املای و تلفظ شبیه به هم دارند ✅ moist = نمناک و رطوبتی ✅ moisture = رطوبت ✅ mist = مه

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

⭕prob درواقع مخفف دو کلمه ی problem و probably هستش ( informal ) ⭕دوستانی که نوشتند به معنای تحقیق و بررسی هستش، کلمه ی مورد نظر شما probe هست که یک ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

investigate تحقیق کردن

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

omit the defects improve

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

numb

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

eligible, qualify

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

counter strike

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

⭕با هم زیستن ✅ animals coexist together : حیونات با هم زندگی می کنند

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

✅hold in : خودداری کردن ( کنترل کردن خودت ) ✅hold on : صبر کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

✅hold in : خودداری کردن ( کنترل کردن خودت ) ✅hold on : صبر کردن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از جات تکون نخور don't move a muscle until I sweep the carpet تاموقعی که فرش رو جارو نکردم از جات تکون نخور

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

از جات تکون نخور don't move a muscle until I sweep the carpet تاموقعی که فرش رو جارو نکردم از جات تکون نخور

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خسته کننده

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

used to emphasize that you strongly agree or disagree

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

immediately

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

sleeve : استین slave : غلام، برده

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لباس پوشیدن تا به طور خاصی خوش تیپ و جذاب به نظر بیای

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

⭕ معنای اسمیش به معنای طنابی است که یک حلقه ای داره ? how strong is this lasso ⭕ معنای فعلیش هم به معنای گرفتن حیوانی با همون نوع طناب ها است ?can yo ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

hʌnt/: hunt/ ◀◀ شکار کردن، جستجو کردن hɑːnt/ : haunt/ ◀◀ ظاهر شدن مکرر روح در یک محل

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

hʌnt/: hunt/ ◀◀ شکار کردن، جستجو کردن hɑːnt/ : haunt/ ◀◀ ظاهر شدن مکرر روح در یک محل

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خیلی از فوتبالیست کسانی رو دارند که براشون میره مثلا با باشگاه سر دستمزد مذاکره می کنه، بازیکن رو به یه باشگاه پیشنهاد میده و از این کارها. به این اد ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تبلیغات دروغین

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

⭕ تاب خوردن به این ور و اون ور طوری که تعادل خوبی نداشته باشی, move from side to side ?why is he wobbling because someone hit hi ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد

در معنی طیف با spectrum می تونه هم معنی باشه

پیشنهاد
٠

⭕ همه چی بنظر خوبه captain : report, guys crew : here, every thing seems to be in order the other crew : here too

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

in informal "em" is the short form of them pronunciation : اِم I take'em to the to school : example ◀◀◀ تَیکِم we give'em the key : گیوِم

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

proper noun = اسم خاص

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ادعایی که پشتش سند و مدرکی نیست

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

املای درستش sure هستش که به معنی حتما است

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به گلوله های پنبه که روی گیاهش رشد کردند هم می گویند

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زلزله

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد

fact : فَکت ◀◀ حقیقت fast : فَست ◀◀ سریع، روزه گرفتن fat : فَت ◀◀ چاق

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به کسی که به صورت اکادمیک یک چیزی رو یاد نگرفته و از هون اول به صورت عملی کار کرده و یاد گرفته که چی کار باید بکنه هم میگن. مثال : experimental orth ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

✅ زیر لب چیزی گفتن طوری که خودت بشنوی. ✅ ساختار : under possessive adjective breath Example : shut up even it's just for a minute. said jack ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زیر لب چیزی گفتن با خودت :Example tour guide : let's got guys Shut up, even if it's just for a minute. jack said it un ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

mad : عصبانی، دیوانه madness عصبانیت، دیوانگی madly : دیوانه وار

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

ناخوشایند ترین

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مخفف counter terrorist توی کانتر از این کلمه استفاده میشه

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

the short form of the computer - aided design

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وحشت زده

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خوشحال کردن کسی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رنگ گل بهی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

متضاد : feminine

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نت پیانو

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

kind

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

املای درستش stricken است

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

✅something that cause horror or disgust ( in colloquial speech )

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک محفظه های این شکلی میشه⬇⬇