پیشنهادهای تیما (٧٩)
بی اعتنایی، بی توجهی، بی تفاوتی
اگر به عنوان تشبیه استفاده شده باشه، می شه گفت: بازار شام
گوشه ای ایستادن ( به معنای دخالت نکردن در چیزی )
افراد متخصص اهل فن
رمز موفقیت
درگیر چیزی بودن
ذاتاً
از اساس از پایه
کنارگذاشتن
برخورد کردن ( به معنای پاسخ کسی را دادن )
محفظه دار
حریم
به بهانه ی
به ناچار
شخصی که اجرای خیره کننده ای دارد
دولتی
بی واسطه
دید باز
عیاش خوشگذران
فرهنگ هزاره: می خواست درستش کند، خراب ترش کرد. آمد زیر ابروش را بردارد، کورش کرد.
نمک زندگی
دست وپاگیر
همراه شدن با دیگران ( درباره مسئله یا موضوعی )
آیین ها
وسایل دم دستی
ساده سازی
نمایشگاه بین المللی
از شادی در پوست خود نگنجیدن
بیسکوییت ترد
to hit something with a short quick action so that it moves or falls چیزی را با یک حرکت کنارزدن یا پس زدن
مکان تفریحی
باشگاه خنده: جایی که کمدین ها در آن برنامه اجرا می کنند.
ریسک کاری را پذیرفتن خطر کاری را به جان خریدن
خطر را به جان خریدن
بالون سخن ابرنویسه
ابرنویسه بالون سخن/گفتار
شناسایی کردن
آماده بودن برای چیزی ظرفیت یا توانایی انجام کاری را داشتن
قاه قاه خندیدن غش غش خندیدن از ته دل خندیدن
از کاه کوه ساختن
مادر مقدس
پیش زمینه ی فرهنگی
میان صحبت/حرف
مسئولیت شخصی مسئولیت فردی
اصلاً هم شوخی ندارم!
با دقت انتخاب کردن
کمک گرفتن از افراد متخصص
خلع سلاح کردن
مسئولیت پذیری افراطی
رسمی