تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دائماً

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فکر و خیال کردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نامیدن نام گذاری کردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اجرای تک نفره

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

فرهنگ هزاره: آدم نِق نقو

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دشوار پیچیده دردسرساز

پیشنهاد
١

چیزی را با خاک یکسان کردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تجویز بیش از اندازه دارو

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد

اسیر چیزی شدن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همان طور که انتظار می رود

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خدمتکار یا ندیمه ی شخصی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیشترِ. . غالبِ. .

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فروخوردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در مورد احساسات به معنای فروخوردن و بروز ندادن هست. مثال: . . When anger gets buried

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

pump sb for sth از زیر زبان کسی حرف بیرون کشیدن سین جیم/سوال و جواب کردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

سرکوب شدن سرخورده شدن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سرکوب شدن بروز پیدا نکردن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

'گاهی معنای مراقبت کردن و حامی بودن هم میده. مثال: I did not hold her hand

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

نق زدن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

to be troubled with something از چیزی رنج بردن ( مثل بیماری یا مشکل روانی )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خود را در معرض چیزی قرار دادن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قاپیدن چنگ زدن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ماهیت اصلی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ذات واقعی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گاهی معنای چشمگیر و جلب توجه کننده هم داره. Visually different تفاوت فاحش یا چشمگیر داشتن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

فرهنگ هزاره: اندیشه های ناب مرواریدهای خرد گنجینه ی خرد

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

در مجموع مجموعا

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

در یک دور باطل گیر کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مست شدن

٢