take a risk


مخاطره کردن، خطر کردن، ... take risks and seek it in a lion's mouth، ... رو خطر کن زکام شیر به جوی

جمله های نمونه

1. He took a risk when he crossed the old bridge.
[ترجمه گوگل]وقتی از پل قدیمی رد شد ریسک کرد
[ترجمه ترگمان]وقتی از پل قدیمی عبور کرد، اون ریسک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He took a risk, I'll grant you. But when you think about it, the risk was pretty small.
[ترجمه گوگل]او ریسک کرد، من به شما اجازه می دهم اما وقتی به آن فکر می کنید، خطر بسیار کوچک بود
[ترجمه ترگمان]اون ریسک کرد، من بهت اجازه می دم, اما وقتی بهش فکر می کنی ریسک خیلی کوچیک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Advertising is not an exact science - you're always taking a risk.
[ترجمه گوگل]تبلیغات یک علم دقیق نیست - شما همیشه ریسک می کنید
[ترجمه ترگمان]تبلیغات یک علم دقیق نیست - شما همیشه ریسک می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. You never minded taking a risk, and, of course, that's what it is.
[ترجمه گوگل]شما هرگز بدتان نمی آمد که ریسک کنید، و البته همین است
[ترجمه ترگمان]تو هیچ وقت فکر نمی کنی که ریسک کنی و البته، این چیزیه که هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Taking a risk, I ordered five each of six Victorian species, sight unseen.
[ترجمه گوگل]با ریسک کردن، پنج گونه از شش گونه ویکتوریایی را سفارش دادم، دیدی دیده نشده بود
[ترجمه ترگمان]با ریسک کردن، پنج گونه از شش گونه ویکتوریایی را دستور دادم که دیده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Like Mondale, he had to take a risk to change the subject and refocus attention.
[ترجمه گوگل]او هم مانند موندال باید ریسک می کرد تا موضوع را تغییر دهد و توجه را دوباره متمرکز کند
[ترجمه ترگمان]او نیز مانند Mondale مجبور بود ریسک کند تا موضوع را تغییر دهد و توجه مجدد را جلب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They took a risk, gambled with their reputations.
[ترجمه گوگل]آنها ریسک کردند، با آبروی خود قمار کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها ریسک کردند، قمار کردند و شهرت خود را به خطر انداختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. That means a commitment to every figure in it, a commitment to taking a risk to achieve the budgeted outputs.
[ترجمه گوگل]این به معنای تعهد به هر رقم در آن، تعهد به ریسک برای دستیابی به خروجی های بودجه است
[ترجمه ترگمان]این به معنی تعهد به هر رقم در آن، تعهد به گرفتن ریسک برای رسیدن به خروجی های بودجه ای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I knew we were taking a risk when we lent him the money.
[ترجمه گوگل]وقتی پول را به او قرض دادیم، می‌دانستم که داریم ریسک می‌کنیم
[ترجمه ترگمان]من می دانستم که وقتی پول را به او قرض دادیم، ریسکی خواهیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He took a risk this week by breaking with House Republicans and seeking to reopen the government while budget talks proceed.
[ترجمه گوگل]او در این هفته با قطع رابطه با جمهوری خواهان مجلس و تلاش برای بازگشایی دولت در حالی که مذاکرات بودجه ادامه دارد، ریسک کرد
[ترجمه ترگمان]او این هفته با شکست جمهوریخواهان مجلس و تلاش برای بازگشایی دولت در حالی که مذاکرات بودجه ادامه دارد، ریسک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But he took a risk, and I love that.
[ترجمه گوگل]اما او ریسک کرد و من آن را دوست دارم
[ترجمه ترگمان] ولی اون ریسک کرد و من عاشقشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It was taking a risk, when she thought about it, to go to the seaside in September.
[ترجمه گوگل]وقتی او به این موضوع فکر کرد، این خطر را می پذیرفت که در سپتامبر به ساحل برود
[ترجمه ترگمان]وقتی به آن فکر می کرد، در ماه سپتامبر به کنار دریا می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. George was a go-getter; he wasn't afraid to take a risk.
[ترجمه گوگل]جورج یک هوسباز بود او از ریسک کردن نمی ترسید
[ترجمه ترگمان]جورج فردی بی نام و نشان بود؛ از این که ریسک کند نمی ترسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Crystal is worldly but willing to take a risk.
[ترجمه گوگل]کریستال دنیوی است اما حاضر است ریسک کند
[ترجمه ترگمان]کریستال جهانی است، اما مایل به قبول ریسک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. When he initiates a new advertising campaign he takes a risk.
[ترجمه گوگل]هنگامی که او یک کمپین تبلیغاتی جدید را آغاز می کند، ریسک می کند
[ترجمه ترگمان]وقتی او یک کمپین تبلیغاتی جدید را آغاز می کند، ریسک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

Phrase :
دل را به دریا زدن
خطر کردن
ریسک کردن
ادامه دادن کاری ( علیرغم دانستن اینکه احتمال وقوع اتفاقات ناخوشایند وجود دارد. )
به عنوان مثال :
Don't be afraid to take a risk with your cocktail dress
منابع• https://www.lexico.com/definition/take_risks
خود را در معرض ریسک قرار دادن

بپرس