پیشنهاد‌های دکتر احمد. ع. معینی (٢,٩٤٣)

بازدید
٢,٥٦٦
تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مال داری توانگری سرمایه داری تهی دست کاو مایه داری کند چو لنگی است کاو راهواری کند ✏ �نظامی�

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی زور ناتوان ضعیف سست کم توان سگ کیست روباه نا زور مند که شیر ژیان را رساند گزند ✏ �نظامی�

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نرمی سستی زبونی بیچارگی که در من چه نرم آهنی دیده ای که پولاد او را پسندیده ای ✏ �نظامی�

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خوش مغز روش بین روشنفکر عاقبت بین شه از پند آن پیر پالوده مغز هراسان شد از کار آن پای لغز ✏ �نظامی�

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دشمنی خصومت جنگ عداوت کین خواستن چو با کژدمی گرم کینی کنی مبین خردش ار خرده بینی کنی ✏ �نظامی�

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

استر سرکشی حیوان ( اسب الاغ و قاطر ) و گورخر سرکشی اگر سهم شیری بیفتد ز شیر حَرون اَستری مغزش آرد به زیر ✏ �نظامی�

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هیبت شیر ابهت شیر اگر سهم شیری بیفتد ز شیر حَرون اَستری مغزش آرد به زیر ✏ �نظامی�

پیشنهاد
٠

اجداد درگذشته من نیای درگذشته من گذشته نیای من از عهد پیش چنین گفت با من در اندرز خویش ✏ �نظامی�

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اخبار گذشتگان اخبار پیشینیان به تخمه در از زنگه شاوران سری بود نامی ز نام آوران فریبرز نامی که از فر و برز تن جوشنش بود و بازوی گرز به بیعت در آن ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از نژاد از تخمه از نسل از نوادگان از دودمان به تخمه در از زنگه شاوران سری بود نامی ز نام آوران فریبرز نامی که از فر و برز تن جوشنش بود و بازوی گرز ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شاکی دادخواه مظلوم ستمدیده چو فریاد را در گلو بست راه گلو بسته به مرد فریاد خواه ✏ �نظامی�

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زبون بیچاره اسبر دربند زندانی از این گربه گون خاک تا چندچند به شیری توان کردنش گرگ بند ✏ �نظامی�

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

راهی شدن حرکت کردن عنان اسب را رها کردن عزم نمودن عنان تاب شد شاه پیروز جنگ میان بسته بر کین بدخواه تنگ ✏ �نظامی�

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طلب راهنمایی راهنمایی خواستن طلب مشورت کردن رای زنی نمودن نظرخواهی بر این ختم شد رخصت رهنمون که شه پیشدستی نیارد به خون ✏ �نظامی�

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روشنفکران کارآگهان متفکران کار بلدها افراد فکور نشستند بیدار مغز ان روم به مهر ملک نرم کردند موم ✏ �نظامی�

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هوشیار باهوش آگاه متفکر زرنگ جهان دیده پیرانِ بیدار هوش چو گفتار گوینده کردند گوش ✏ �نظامی�

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به معنی پوستین و پالتو و روانداز هم بکار رفته است میفکن کول گرچه خوار آیدت که هنگام سرما به کار آیدت ✏ �نظامی�

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

محل اتراق محل سکونت محل اقامت به بازی نپیماید این راه را نگه دارد از دزد بُنه گاه را ✏ �نظامی�

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جام قدح کاسه ابریق بیا ساقی آن راوق روح بخش به کام دلم درفشان چون درخش ✏ �نظامی�

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اسفند اسپند پس آنگه قفیزی سپندان خرد به پاداش کنجد به قاصد سپرد ✏ �نظامی�

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اسفندهای ریز دانه های اسپند پس آنگه قفیزی سپندان خرد به پاداش کنجد به قاصد سپرد ✏ �نظامی�

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی حساب زیاد فراوان یکی گوی و چوگان به قاصد سپرد قفیزی پر از کنجد ناشمرد ✏ �نظامی�

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هم نبرد حریف سکندر نه گر خود بود کوه قاف که باشد که من باشمش هم مصاف ؟ ✏ �نظامی�

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کسی که سکه و زر و سیم ندارد کنایه از نو کیسه و کسی که قدرت و پایگاهی ندارد که بی سکه ای را چه یارا بود که هم سکهٔ نام دارا بود ✏ �نظامی�

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برابر هم مقدار همتراز هم شان که بی سکه ای را چه یارا بود که هم سکهٔ نام دارا بود ✏ �نظامی�

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی چیز بی مقدار بدون قدرت که بی سکه ای را چه یارا بود که هم سکهٔ نام دارا بود ✏ �نظامی�

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شورش ایجاد نکن بر انگیخته نکن باعث خشم نشو مشوران به خودکامی ایام را قلم درکش اندیشهٔ خام را ✏ �نظامی�

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

امان یافته گان اسیران دربندان کسی که ارمغانی دهد طوق و تاج چو زنهاریان چون فرستد خراج ✏ �نظامی�

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هماوردی حریف بودن دشمنی بر آنم میاور که عزم آورم به هم پنجه ای با تو رزم آورم ✏ �نظامی�

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گنجینه در آن گوهرین گنج بن ناپدید بدی خایهٔ زر خدای آفرید ✏ �نظامی�

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی فایده بیهوده مضر بدرد نخور که را در خرد رای باشد بلند نگوید سخن های نا سودمند ✏ �نظامی�

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طی طریق کرده راه پیموده چنان دید در قاصد راه سنج که از جوش دل مغزش آمد به رنج ✏ �نظامی�

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

باز داشتی پس گرفتی ندادی امتناع کردی که چون بود کز گوهر و طوق و تاج ز درگاه ما واگرفتی خراج ✏ �نظامی�

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پادشاهی خجسته فرمانروایی فرخنده سکندر جهانجو ی فرخ سریر نشسته چو بر چرخ بدر منیر ✏ �نظامی�

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گورا نوشین شیرین درخشان شده می چو روشن درخش قدح شکر افشان و می نوش بخش ✏ �نظامی�

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آذرخش روشن آذرخش پرنور درخشان شده می چو روشن درخش قدح شکر افشان و می نوش بخش ✏ �نظامی�

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خردمند با خرد حکیم حکیمان هشیار دل پیش او خردمند مونس خرد خویش او ✏ �نظامی�

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به مقصود خود نرسید به هدف نایل نشد پیروزی بدست نیامد چو افروختندش غرض برنخاست در و پیکر خود ندیدند راست ✏ �نظامی�

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

طلب حلیت حلالی خواستن حلیت خواستن

پیشنهاد
١

مترسک سر جالیز هم گفته میشود. در گویش شوشتری از اصطلاح چوب باقله هم به همین منظور استفاده میشود

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

پرسش کننده سئوال کننده بپرسید پرسندهٔ نغز فال که چون می نماید سرانجام حال؟ ✏ �نظامی�

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سئوال کنندگان پرسش گران که پرسندگان زو به آواز خویش خبر باز جستندی از راز خویش ✏ نظامی ز پستی کند سوی بالا شتاب به پرسندگان زو نیاید جواب ✏ �نظ ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بلند رفیع سترگ شنیدم که بود اندر آن خاره کوه مقرنس یکی طاق گردون شکوه ✏ �نظامی�

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کمر بستن اهتمام نمودن قصد کردن مهیا شدن کمربند ایرانیان سست کرد به ایران گرفتن کمر چست کرد ✏ �نظامی�

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کشور گشایی تصرف کردن کشورها از آنجا که روز جوانیش بود تمنای کشور ستانیش بود ✏ �نظامی�

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گه گاه گاه گاه گاهی اوقات بعضی وقتها چو بیرون جهم گه گه از کنج باغ ترنجی به دستم چو روشن چراغ ✏ �نظامی�

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شنوگان مستمعین چو من بلبلی را بود ناگزیر کز این گوش گیران شوم گوشه گیر ✏ �نظامی�

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرد غمگین آدم اندوهگین غصه خوردن اندوه بردن می یی کاوست حلوای هر غم کشی ندیده به جز آفتاب آتشی ✏ �نظامی�

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غمگین شدن غمین گشتن اندوهگین شدن می یی کاوست حلوای هر غم کشی ندیده به جز آفتاب آتشی ✏ �نظامی�

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اژدهای سهمناک اژدهای خطرناک زمانه چو عاجز نوازی کند به تند اژدها مور بازی کند ✏ �نظامی�