پیشنهاد‌های دکتر احمد. ع. معینی (٢,٩٤٣)

بازدید
٢,٥٧٢
تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سخت جانی گستاخی مقاومت پایداری جوانی زورآوری چو پی سست و پوسیده گشت استخوان دگر قصه سخت رویی مخوان ✏ �نظامی�

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درخت نخل درخت خرما چو دور افتد از میوه خور میوه دار چه خرما بوَد نخل بن را چه خار ! ✏ �نظامی�

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معدن گنج مخزن گنج اگر کان گنجی چو نایی به دست بسی گنج از اینگونه در خاک هست ✏ �نظامی�

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مویی ساخته شده از مو بافتنی گستردنی ز هر موینه کان چو گل تازه بود گرانمایه ها بیش از اندازه بود ✏ نظامی بدان موینه قصد خونش کنند به رسوایی از سر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1_از مصدر گرفتن 2_گیرم که انگار که بفرض اینکه شاید که گرفتم سرتیز هوشان منم شهنشاه گوهر فروشان منم ✏ �نظامی�

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هرکس هرکسی کسی که که هرک افکند میوه ای زان درخت نشاننده را گوید ای نیک بخت ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وعده ها پاداش ها ساقیا آمدن عید مبارک بادت آن مواعید که دادی نرود از یادت حافظ

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

دیوانگاه دیوانخانه محل دیوانیان ز دیوانگه ِ عرشیان برگذشت به درج آمد و درج را درنوَشت ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نازکی سستی خودپسندی کم عقلی دلجویی کردن عذر خواستن رعونت رها کرد بر مشتری نگینی دگر زد بر انگشتری ✏ �نظامی� چو دانست کز سوگ چیزی نماند رعونت به ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اسب شاهوار اسب تندرو مرکب شاهوار هم او راهدان ، هم فرس راهوار زهی شاهْ مرکب زهی شهسوار ! ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شبیه فرشته ای صورتی مانند فرشته رویی فرشته خصال به عالم گشایی فرشته وشی نه عالم گشایی که عالم کشی ✏ نظامی فرشته وشی دید چون آفتاب برآورده اقبال ر ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شبیه فرشته زیبا روی فرشته مانند به عالم گشایی فرشته وشی نه عالم گشایی که عالم کشی ✏ نظامی فرشته وشی دید چون آفتاب برآورده اقبال را سر ز خواب ✏ � ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرش یمنی پوست دباغی شده یمنی سهیلی بر اوج عرب تافته ادیم یمن رنگ ازو یافته ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیت المقدس اولین قبله گاه مسلمانان سر نافه در بیت اقصی گشاد ز ناف زمین سر به اقصی نهاد ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به معراج رفتن بالا بردن به بالا گرویدن برآمدن به اوج ز معراج او در شب ترکتاز معرج گران فلک را طراز ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قبای رنگارنگ قبای ملون چو گشت آن ملمع قبا جای او به دستی کم آمد ز بالای او ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ستون خرد مسند پشت او مه انگشت کش گشته ز انگشت او ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کشیشان علمای مسیحی ترسایان سیاهی دهِ خالِ عباسیان سپیدی بر چشم شماسیان ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بلند سایه دار گشن ستبر درختی سهی سایه در باغ شرع زمینی به اصل آسمانی به فرع ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ضمانت کننده شفیع شافع تضمین دهنده ضمان دار عالم سیه تا سپید شفاعت گر روز بیم و امید ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

نیمه راه وسط راه میان راه بین راه ز خود گرچه مرکب برون رانده ام به راه تو در نیم ره مانده ام ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دادگاه محل داد خواستن محکمه عدالت خانه دادگستری در آن داوریگاه چون تیغ تیز که هم رستخیز است و هم رسته خیز ✏ �نظامی� سکندر دران داوریگاه سخت پی اف ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رهایی بخش ناتوانان دستگیرمستمندان کمک دهنده ضعفاء چو عاجزرهاننده دانم تو را درین عاجزی چون نخوانم تو را؟ ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

محکوم کسی که حکم بر او جاری شده گناه کار ولیکن به خواهش من حکم کش کنم زین سخن ها دلِ خویش خوش ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بخشاینده آمرزنده بخشایش گر گناهِ من ار نامدی در شمار تو را نام کی بودی آمرزگار ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یاری ده یاور کمک کننده پشتیبان همه زیرْدستیم و فرمان پذیر تویی یاوری ده، تویی دستگیر ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بلند نظر بلند مرتبه رفیع سری کز تو گردد بلندی گرای به افکندن کس نیفتد ز پای ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درگاه تنگ درگاه دست نیافتنی بارگاه صعب العبور کنایه از: از قدرت فهم و ادراک برتر بودن وجود تو از حضرت تنگبار کند پیک ادراک را سنگ سار ✏ نظامی عرو ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صعب العبور دست نیافتنی دیر دسترس وجود تو از حضرت تنگبار کند پیک ادراک را سنگ سار ✏ نظامی عروس حصاری چو دید آن حصار بلرزید از آن درگه تنگبار ✏ �ن ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مزاج تویی گوهرآمای چار آخشیج مسلسل کنِ گوهران در مزیج ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تویی گوهرآمای چار آخشیج مسلسل کنِ گوهران در مزیج ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نجنباندن ، تکان ندادن . ۲ - بلند نساختن ، برنکشیدن . ۳ - تحریک نکردن . ۴ - نشورانیدن . زبان برگشودن به اقرار تو نینگیختن علّت کار تو ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیرون از بدون اینکه جهانی بدین خوبی آراستی برون زان که یاریگری خواستی ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1_رزم مبارزه جنگ نبرد 2_نیاورد درآمد به ناورد چالش کنان به خون مخالف سگالش کنان ✏ �نظامی� نبارد هوا تا نگویی ببار زمین ناورد تا نگویی بیار ✏ ن ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گوهر فروشان جواهری جواهرفروشان تو آوردی از لطف جوهر پدید به جوهر فروشان تو دادی کلید ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

که آفریدی تویی کافریدی ز یک قطره آب گهرهای روشن تر از آفتاب ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آمد داره هم گفته میشه البته به معنی شگون داشتن متضاد آن: نیامد داره یعنی بدشگون بودن نحس بودن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در بعضی مناطق حیب ساعتی هم گفته میشود

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرغ نامه رسان کبوتر نامه بر نامه در مرغ نامه بربستم کاو رساند به شاه ، من رَستم ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

ترنجبین شیره خشک شده برخی گیاهان که شیرین است خار کان انگبین بر او رانند زیرکانش ترانگبین خوانند ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کسی که بدلیل تشابه اش بجای حضرت عیسی بر دار شد یافته از ره اصول و فروع بخت ایشوع و رای بختیشوع ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاهنده جان گیرنده جان تا چو شمشیر و تیر جان آهنج هرچه زانت برد نداری رنج ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کتاب لوشای حکیم در علوم مختلف تنگی جمله را مجال توئی تنگلوشای این خیال توئی ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دانایان آگاهان آن شناسندگان که دانندش غار بهرام گور خوانندش ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

محرمان نزدیکان خاصان خاصگانی که اهل کار شدند شاه جویان درون غار شدند ✏ نظامی به خسرو پرستی چنان خاص گشت که از جملهٔ خاصگان درگذشت ✏ نظامی یکی ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

طفلی ها بیچارگان ز آه آن طفلگان دردآلود گردی از غار بردمید چو دود ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سربازان نگهبانان محافظان بر نشان دادن خلیفهٔ تخت می زدند آن وشاقگان را سخت ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

منزل کوچک جای تنگ خانه تنگ غار تنگ که چو شه بر شکار کرد آهنگ راند مرکب بدین کریچهٔ تنگ ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اسب دواندن مرکب راندن به تاخت رفتن تاختن کرد بر گور مرکب انگیزی داد یکران تند را تیزی ✏ �نظامی�

پیشنهاد
٠

شکر گذاری سپاس گذاری امتنان تشکر کردن بر هلاکش سپاسداری کرد کار ازان پس به استواری کرد ✏ �نظامی�