ترجمه‌های محمد مهدی (٤٨)

بازدید
٣٣٧
تاریخ
٦ ماه پیش
متن
Do these exercises religiously every day.
دیدگاه
٠

این تمرینات را بطور مکرر انجام دهید

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
Our account is nicely in the black this month.
دیدگاه
٠

حساب ما در این ماه به خوبی سود آور است

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
For investors with deep pockets, the Berlin property market is attractive.
دیدگاه
٠

برای سرمایه گذاران ثروتمند ، بازار ملک برلین جذاب است

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
The judge said that nothing could mitigate the cruelty with which the mother had treated her child.
دیدگاه
٠

قاضی گفت هیچ چیز نمی تواند ظلمی که مادر به فرزندش کرده بود ( رفتار کرده بود ) را التیام ببخشد .

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
Action films are still this cinema's cash cow.
دیدگاه
٠

فیلم های اکشن هنوز هم برای سینما سود آور است .

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
You're barking up the wrong tree if you think Sam can help you.
دیدگاه
٠

اگه فکر می کنید سم میتونه به شما کمک کنه ، سخت در اشتباهید ( اشتباه میکنید ) .

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
The police spent three months barking up the wrong tree on the murder investigation.
دیدگاه
٠

پلیس سه ماه را به اشتباه صرف تحقیق ( در مورد ) قتل کرد

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
If he expects to borrow money from me, he is barking up the wrong tree.
دیدگاه
٠

اگه اون انتظار داره که من بهش پول قرض میدم ، سخت در اشتباه است

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
The motorcycle turned the corner too quickly, and sideswiped a car coming towards it.
دیدگاه
٠

موتور سیکلت خیلی سریع پیچید و به ماشینی که به سمتش می آمد ، مالید .

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
Sounds like they're giving you the runaround. Just cancel the card and refuse to pay.
دیدگاه
٠

به نظر می رسند آنها دارند شما رو دنبال نخود سیاه میفرستند ، فقط کارت و کنسل کنید و از پرداخت اجتناب کنید

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
The two countries decided to finally bury the hatchet.
دیدگاه
٠

دو کشور در نهایت تصمیم گرفتند ، صلح کنند .

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
Either you agree or you disagree – don't sit on the fence.
دیدگاه
٠

یا موافقید یا مخالف ، سکوت نکنید ( بی طرف نباشید )

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
They are sitting on the fence and refusing to commit themselves.
دیدگاه
٠

آنها سکوت اختیار کرده اند و از تعهد خوداری می کنند .

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
Don't allow them to throw cold water on you.
دیدگاه
٠

اجازه نده بهشون ، دلسرت ( ناامیدت ) کنن .

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
Shareholders are being advised to sit tight until the crisis passes.
دیدگاه
٠

به سهامداران توصیه می شود تا زمان گذر از بحران صبر کنند

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
If you translate some expressions literally--"eager beaver," for example-- you can produce some humorous results in the other language.
دیدگاه
٠

اگر شما بعضی عبارت ها را بطور دقیق ( کلمه به کلمه ) ترجمه کنید ، برای مثال سخت کوش ، می توانید نتایج خنده دار ( مسخره ) در زبان دیگر بوجود آورید .

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
They are claiming possessive rights to the land.
دیدگاه
٠

آنها ادعای، حق مالکیت زمین را دارند .

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
He's a bit of a dark horse: he was earning a fortune, but nobody knew.
دیدگاه
٠

او کمی اب زیر کاه است ، ثروتی به دست می آورد که هیچ کس نمی دانست

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
He's a snake in the grass. While pretending to be your friend he was slandering you behind your back.
دیدگاه
٠

او آب زیر کاه است ، در حالی که وانمود می کرد دوست شما ست ، پشت سر شما تهمت ( بد و بیراه ) میگفت .

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
It's quite easy to get around London.
دیدگاه
٠

رفت و آمد در لندن خیلی آسان است

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
The danger is imminent; you must leave immediately.
دیدگاه
٠

خطر حتمی ست ، فورا باید بروید .

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
He is diligent rain or shine he does.
دیدگاه
٠

او فرد سخت کوشیه ، تحت هر شرایطی کارش رو انجام میده

تاریخ
١ سال پیش
متن
The used car had hardly any mileage on it and was in pristine condition.
دیدگاه
٠

ماشین دست دوم مسافت کمی پیموده بود و در شرایط نو بود

تاریخ
١ سال پیش
متن
His benevolent nature prevented him from refusing any beggar who accosted him.
دیدگاه
٠

فطرت خیر خواهش مانع از این بود که گدایی که با وی مواجه می شود را رد کند ( کنار بزند )

تاریخ
١ سال پیش
متن
His answer was laconic but utterly clear.
دیدگاه
٠

جوابش مختصر ، اما کاملا واضح بود

تاریخ
١ سال پیش
متن
I just don't think that you discommode yourself and think that you give me more not!
دیدگاه
٠

فکر نمی کنم فقط خودت رو ناراحت میکنی ، داری منو بیشتر ناراحت میکنی

تاریخ
١ سال پیش
متن
There is now a plethora of vegetarian restaurants downtown, and it's unlikely that they can all survive.
دیدگاه
٠

اکنون تعداد زیادی رستوران های گیاهی در مرکز شهر وجود دارد و بعید است که بتوانند به کار خود ادامه دهند ( سرپا بمانند )

تاریخ
١ سال پیش
متن
There was a tinge of sadness in her voice.
دیدگاه
٠

غم و اندوه ته صدایش وجود داشت

تاریخ
١ سال پیش
متن
The prolific novelist Charles Dickens possessed a fecund mind.
دیدگاه
٠

چارلز دیکنز ، رمان نویس پرکار ، ذهنی پربار داشت

تاریخ
١ سال پیش
متن
People want to get away from the drudgery of their everyday lives.
دیدگاه

مردم میخواهند از کار پر زحمت ( کار سخت ) در زندگی روزمره ، دوری کنند

تاریخ
١ سال پیش
متن
You'll have to speak loudly onstage so the audience can hear you.
دیدگاه
١

باید روی صحنه با صدای بلند ( رسا ) صحبت کنی تا حضار صدایت را بشنوند .

تاریخ
١ سال پیش
متن
Our music professor gave us an interesting lecture on the development of jazz.
دیدگاه
٠

استاد موسیقی ما ، سخنرانی جالبی درباره توسعه جاز کرد .

تاریخ
١ سال پیش
متن
I went to bed early and slept like a log.
دیدگاه
٠

زود به تخت خواب رفتم و تخت خوابیدم

تاریخ
١ سال پیش
متن
Maria can sleep like a log in almost any place, including airplanes and cars.
دیدگاه
٠

ماریا تقریبا در هر جایی از جمله هواپیما ها و ماشین ها می تواند تخت بخوابد

تاریخ
١ سال پیش
متن
She failed her exams and was consequently unable to start her studies at college.
دیدگاه
٠

او در امتحاناتش مردود شد ، بنابراین نتوانست تحصیل در کالج را شروع کند

تاریخ
١ سال پیش
متن
The old man bumble along the road.
دیدگاه
٠

پیرمرد در طول جاده تلو تلو می خورد

تاریخ
١ سال پیش
متن
I've ransacked the house for those papers, but I can't find them.
دیدگاه
٠

من خانه را برای آن برگه ( کاغذ ها ) زیر و رو کرده آن ، ولی نتوانستم آنها را پیدا کنم

تاریخ
١ سال پیش
متن
Were it not for my intercession with the director, my son would not have a job.
دیدگاه
٠

اگر وساطت ( پادرمیانی ) من با کارگردان نبود ، پسرم شغلی نداشت .

تاریخ
١ سال پیش
متن
If the neighbor had not intervened, a tragedy might have occurred.
دیدگاه
٠

اگر همسایه پادرمیانی ( میانجی گیری ) نمی کرد ، ممکن بود فاجعه ای رخ بدهد .

تاریخ
١ سال پیش
متن
There is a strong correlation between income and education.
دیدگاه
٠

بین سطح درآمد و تحصیلات ، ارتباط محکمی وجود دارد

تاریخ
١ سال پیش
متن
We sat around in the bar, shooting the breeze.
دیدگاه
٠

در بار نشستیم و گپ میزدیم ( چرند میگفتیم )

تاریخ
١ سال پیش
متن
I won't mince words : I think your plan is stupid.
دیدگاه
٠

حرفم رو صریح ( رک ) میگم ، نقشه شما احمقانه است

تاریخ
١ سال پیش
متن
Birds learn to fly by instinct.
دیدگاه
١

پرندگان بطور غریزی پرواز را می آموزند

تاریخ
١ سال پیش
متن
Saute the onions for five minutes.
دیدگاه
٠

پیاز ها را پنج دقیقه تفت دهید ( سرخ کنید )

تاریخ
١ سال پیش
متن
You can stew fruit in water and sugar.
دیدگاه
٠

شما می توانید میوه را در آب و شکر اب پز کنید

تاریخ
١ سال پیش
متن
I made a stew with meat and vegetables.
دیدگاه
٠

با گوشت و سبزیجات خورشت درست کردم

تاریخ
١ سال پیش
متن
He was excommunicated from the church.
دیدگاه
٠

او از کلیسا طرد شد

تاریخ
١ سال پیش
متن
The old man's a cold fish; I've never seen him laugh.
دیدگاه
٠

پیرمردی بی احساسی ست ، من هرگز ندیده آن که بخنند

١