sideswipe

/ˈsaɪdswaɪp//ˈsaɪdswaɪp/

(بویژه در تصادف اتومبیل) از پهلو به هم مالیدن، پهلو زدن به، برخورد کردن به پهلوی چیزی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a glancing or sweeping blow on or along the side of something.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: sideswipes, sideswiping, sideswiped
مشتقات: sideswiper (n.)
• : تعریف: to strike on or along the side of.

- The passing bus sideswiped my parked car.
[ترجمه مجتبی پیرانی] اتوبوسِ درحال حرکت، ماشینِ من رو که پارک شده بود رو ازبغل مالید
|
[ترجمه گوگل] اتوبوسی که در حال عبور بود ماشین پارک شده ام را کنار زد
[ترجمه ترگمان] اتوبوس عبور کرد به ماشین پارک شده من
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Sir Kenneth concluded with a sideswipe at his critics.
[ترجمه گوگل]سر کنت در پایان سخنان خود را به انتقاد از طرف مقابل پرداخت
[ترجمه ترگمان]سر کنت با نگاهی به منتقدان خود چنین نتیجه گرفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She was going too fast and sideswiped a parked car.
[ترجمه گوگل]او خیلی تند می رفت و ماشین پارک شده را کنار زد
[ترجمه ترگمان]اون خیلی سریع می رفت و با یه ماشین پارک شده کنار می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Despite the increasingly hostile sideswipes at him, the Chancellor is secure in his post.
[ترجمه گوگل]علیرغم تجاوزات خصمانه فزاینده به او، صدراعظم در سمت خود امن است
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The motorcycle turned the corner too quickly, and sideswiped a car coming towards it.
[ترجمه محمد مهدی] موتور سیکلت خیلی سریع پیچید و به ماشینی که به سمتش می آمد ، مالید .
|
[ترجمه گوگل]موتورسیکلت خیلی سریع پیچ را پیچید و ماشینی را که به سمت آن می آمد کنار زد
[ترجمه ترگمان]موتور سیکلت به سرعت پیچید و با ماشین به سمت آن رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. When talking about the performance, she couldn't resist a side-swipe at the orchestra.
[ترجمه گوگل]وقتی در مورد اجرا صحبت می‌کرد، نمی‌توانست در برابر ضربه‌های جانبی به سمت ارکستر مقاومت کند
[ترجمه ترگمان]وقتی درباره نمایش صحبت می کردیم، او نمی توانست در برابر یک ضربه پهلو به ارکستر مقاومت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. My car sideswiped a tree. Sentence dictionary
[ترجمه گوگل]ماشین من درختی را کنار زد فرهنگ لغت جمله
[ترجمه ترگمان]ماشینم یک درخت است فرهنگ لغت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The bus sideswiped several parked cars.
[ترجمه گوگل]اتوبوس چند خودروی پارک شده را از کناری عبور داد
[ترجمه ترگمان]اتوبوس چندین ماشین پارک شده را تعمیر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Oh, did I mention he sideswipe d a police car on the way out?
[ترجمه گوگل]اوه، آیا من به او اشاره کردم که او یک ماشین پلیس را در راه بیرون کشیدند؟
[ترجمه ترگمان]اوه، گفته بودم که یه ماشین پلیس داره میاد بیرون؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Calm down Sideswipe! What is it that you want to say?
[ترجمه گوگل]سایدوایپ را آرام کن! این چه چیزی است که می خواهید بگویید؟
[ترجمه ترگمان]\"آروم\" سایدزوایپ چی میخوای بگی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Sideswipe surveyed the area, until we lost contact with him four Earth hours ago.
[ترجمه گوگل]سایدسوایپ منطقه را مورد بررسی قرار داد تا اینکه چهار ساعت پیش ارتباط ما با زمین قطع شد
[ترجمه ترگمان]sideswipe منطقه را بررسی کرد، تا اینکه ما با چهار ساعت پیش تماس با او را از دست دادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. SIDESWIPE is the youngest and the least experienced of the AUTOBOT soldiers.
[ترجمه گوگل]SIDESWIPE جوانترین و کم تجربه ترین سرباز AUTOBOT است
[ترجمه ترگمان]sideswipe جوان ترین و the سربازان AUTOBOT است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Socialists see the TPP as a Washington-led sideswipe at China, which had hoped to build an East Asian trade orbit including Japan.
[ترجمه گوگل]سوسیالیست‌ها TPP را به‌عنوان یک تجاوز به رهبری واشنگتن در مقابل چین می‌دانند، چینی که امیدوار بود یک مدار تجاری در شرق آسیا از جمله ژاپن ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]سوسیالیست ها شرکت صنایع و صنایع را به عنوان a تحت رهبری واشنگتن در چین می بینند که امیدوار به ساخت مدار تجاری آسیای شرقی از جمله ژاپن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This allows iUI to add a sideswipe effect to each link, similar to the effect when drilling down the artist or album list in iPhone's iPod application.
[ترجمه گوگل]این به iUI اجازه می دهد تا یک افکت sideswipe را به هر پیوند اضافه کند، شبیه به جلوه ای که هنگام بیرون کشیدن لیست هنرمند یا آلبوم در برنامه iPod iPhone وجود دارد
[ترجمه ترگمان]این کار به iUI اجازه می دهد تا اثر sideswipe را به هر لینک اضافه کند، مشابه اثر زمانی که در برنامه کاربردی آی پد به کار گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. During her lecture on her discoveries, she made/took several sideswipes at the management.
[ترجمه گوگل]در طول سخنرانی خود در مورد اکتشافات خود، او چندین بار در مدیریت انجام داد/تعریف کرد
[ترجمه ترگمان]او در طی سخنرانی خود در مورد کشفیات خود چندین بار در مدیریت شرکت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. It was a good speech, but he couldn't resist taking a sideswipe at his opponent.
[ترجمه گوگل]سخنرانی خوبی بود، اما او نمی توانست در مقابل حریف خود مقاومت کند
[ترجمه ترگمان]سخنرانی خوبی بود، اما نمی توانست در مقابل گرفتن sideswipe به حریف مقاومت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• blow from the side, glancing blow to the side; indirect criticism, gibe
strike on the side, strike with the side
if you take a sideswipe at something, you make an unexpected attack on it while discussing something else.

پیشنهاد کاربران

بپرس