تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی که اغلب نمی دانند، تمایل و علاقه هست این بیت ر وببینید ندانم از چه سبب رنگ آشنایی نیست سهی قدان سیه چشم ماه سیما را نمی دانم به چه علتی زیبارو ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خدا، خالق هستی، کسی ک این جهان رو آفریده و خلق کرده

پیشنهاد
٠

این اصطلاح به معنی "حادثه که خبر نمیکنه" هست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

همین کلوچه نادری های خودمون هست شیک تر و جذاب ترش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عملی که مصریان برای بقای ابدی مردگان انجام میدادند و به این صورت بود که اول اعضای داخل بدن مرده را در میاوردن به منظور جلوگیری از فساد جنازه و بعد او ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

نام دو کشتی بودند که بهشون reet boat هم میگفتن و این دو کشتی خیلی قدیمی متعلق به مصریان بود و اونها از چوب نی ساخته بودند که در یک برهه ای برای دور ز ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

پادشاه کابل بود و ماجرای مربوط به این داستان این هستش که عبدالرحمن ابن اشعث از سوی حاکم عراق یعنی حجاج مامور به جنگ با خوارج و رتیبل میشه و چون نمیخو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

لذت بخش و شوق آور He heared some exquisite playing when he was over there وقتی انجا بود صدای موسیقی لذت بخشی رو شنید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

اجازه ورود دادن به کسی She led ludwing in and showed him where should he sit اون به لودوینگ اجازه ورود داد و به او نشان داد که کجا باید بشیند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٤

وحشت زده I was so much startled when i saw them at the party من خیلی وحشت زده بودم وقتی اونارو در پارتی دیدم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

بازجویانه، پرسشگرانه I looked at him inquiringly به او ( به صورت/به طور ) بازجویانه نگاه کردم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

در فلسفه کاملا در مقابل مکتب نسبی گرایی قرار دارد و بین واقع گرایی و نسبی گرایی رابطه تضاد وجود دارد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

کلا در زمان خلافت ابوبکر، او با سه گروه مواجه بود 1 گروهی که در سال های پایانی زندگی پیامبر و گسترش قدرت مسلمانان اسلام اوردند و انس با اسلام نداشتند ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٣

هر کسی پول خودش رو بده، دونگی حساب کردن Do Iranian people really go Dutch at a restaurant? آیا واقعا ایرانی ها در رستوران خودشون پولشون رو میدن ( ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

پرداخت و هزینه کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٢

یک معنی که زیاد اشاره نشد، تکیه دادن هست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٢

Short time I looked at him in a jiffy من به مدت زمان کوتاهی نگاه کردم دقت کنید که باید بگید in a jiffy و jiffy خالی غلط هست همچنین a قبلش بزارید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

Looking at sth shortly and very quick

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

زل زدن، خیره شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

تاریک کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

a person who is in charge of a train and travels with it but does not drive it

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

Enter in some place with force وارد شدن داخل یک محل به وسیله زور و اجبار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

دوستان دقت کنید فقط معنای فعلی که زدن، شکست دادن نداره بلکه به معنای اسمی یعنی محل گشت افسران پلیس هم هست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

انتقال دادن James willis has been transferred from New York to a small town

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

سمساری ، لوازم دست دوم فروشی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٢

تاثیر گذاشتن مترادف با کلمه affect هست نکته یک : affect فعل هست ولی اسم این فعل با e شروع میشه یعنی effect نکته دوم : در affect که فعل هست استرس ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

مثل هم، مشابه، عین هم Identical twins دوقلو های همسان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

ناراضی و ناخشنود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

مواد شوینده و بهداشتی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

تبلیغات رسانه ای اعم از رادیو و تلویزیون و. . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٣

دقت کنید ویژگی نمیشه چون ویژگی خودش دوشاخته فردی و اجتماعی داره این کلمه مربوط به ویژگی فردی هست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

خرابی دندان، صرفا توخالی و سوراخ بودن دندان منظور هست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

کچل و بیمو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

تسلیت گفتن این عبارت خیلی کاربردیه معمولا در مراسم ختم از این زیاد استفاده میشه Please accept my deepest condolences

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

فرم مودبانه از بیان کردن یه کلمه یا عبارت برای مثل به جای اینکه بگیم مرد بگیم جان به جان آفرین تسلیم کرد یا مثلا به جای اینکه بگیم یارو بگیم جناب مث ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

جنبشی بود که در بادغیس خراسان به خونخواهی ابومسلم خراسانی اتفاق افتاد که تا سیستان هم سرایت کرد، سرانجام با شکست عاملان خلافت به بسیاری از مناطق خراس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

کسی که حرف تکراری میزنه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

همه دوستان درست میگن، به معنی ادم اهنی و ربات و. . بکار میره ولی مهم ترین معنیش که خیلی هم معروفه به معنی کسی که یک حرفی رو مثل ربات تکرار میکنه و فق ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

پیش بینی کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

خانه و مسکن این کلمه بیشتر در اشعار و ادبیات به کار میره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

پر و مملو بودن از چیزی یک مترادف داره : replete in/with مثال: this home is abound with 10 bedrooms این خونه مملو از 10 اتاق خواب هست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

پر و مملو بودن از چیزی This book in replete in a 1000 of word این کتاب پر و مملو از 1000 کلمه است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

غرق در چیزی بودن He's a lover book and when he read a book، steeped in that اون عاشق کتابه و وقتی کتاب میخونه درش غرق میشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

مشهور، معروف، برجسته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

حریص و سیری ناپذیر Voracious eater ادمی که هر چی میخوره سفر نمیشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

بی رویه، بی هدف و کورکورانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

سوپ خالی نمیشه چون سوپ خالی میشه همون soup اینجا مخصوصا میشه سوپ سبزیجات یا کلم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

یه چیزی بین تاریکی و روشنی هوا دقیقا موقعی که نصف اسمون تاریک نصف دیگ روشن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

منجر شدن، باعث شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

شلیک کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

دوری از چیزی مثلا Atay away from me ازم دور بمون

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

گاهی اوقات

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

صاف و تخت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

درخشیدن مثال The sun shine

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

متاسفانه، بدبختانه، از بد روزگار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

خفه شو، ببند دهنتو مودبانه اش میشه Shut your mouth

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

هم معنی خشک رو میده هم خشک کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٢

قابل تجزیه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

بلافاصله، ناگهانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

تشخیص دادن مثلا Dogs can distinguish the difference between red color and gray

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

آبله مرغون

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

تب سرخ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

به عنوان پرسش و درخواست کاری به کارمیره مثلا Shall I borrow your car for a week?! میشه ماشینت رو برای یک هفته قرض بگیرم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

آنتی و ضد هر چی میشه مثلا An appetite supressant داروی ضد اشتها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

همینو کم داشتیم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

خرخون

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

به معنای هر جور دوست داری/هر کاری دلت میخواد بکن با عبارات زیر مترادف هستند: Suit yourself As you please As you wish

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

این عبارت به معنای مهمون من باش هست که با عبارات زیر مترادف هست: It's on me It's my treat

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

دوستان دقت کنید برخلاف رواج pv که پیام خصوصی رو معنی میده این اصلا داخل کشور های انگلیسی زبان معنی نداره، اونا میگن Dm که مخفف directessage هست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

مخفف I'm sorry هست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

�و غیره. . . � معنی میده کلمات مترادف باهاش هم اینا هستن: And whatnot And so on Ect

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

بگو عمه نیست ها😂 معنیش میشه غلط کردم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

معنای خبرگزاری رو میده مثال : Islamic republic of iran broadcasting سازمان صدا و سیما جمهوری اسلامی ایران

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

این عبارت verb یا همون فعل هست به معنای ضدعفونی کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

جنگ و پیکار کردن با یکدیگر معانی دیگر هم از جمله رشد و نمو همچنین بلند شدن گیاه از زمین حرکات دریا از جمله موج

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٣

یکی از معانی دیگر هِرِّه که حتی در داستان های کوتاه، اشعار و زبان و ادبیات فارسی اومده مخرج یا مقعد انسان هم هست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

مترادف هست با good night یعنی شب بخیر البته موارد زیر همگی مترادف good night هستند night night Sleep tight Sleep well Sweet dreams nighty night have ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

هم as well as sb و هم as well as sth جفتشون معنی علاوه بر. . . . معنی میدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

جذب، جذب کردن مثال: some reasons affect your ability to ADSORB what you're trying to learn بعضی از علل بر توانایی تو برای* جذب* آنچه میخوای یادبگیر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

جذب، جذب کردن مثال : tsome reason