پاسخهای مرجان (٣١٩)
در فضای مجازی، مخصوصاً تو میمها، به گربهها "ca" میگن چون یه جور تقلید از صدای گربههاست. این کلمه بیشتر به عنوان یه شوخی در اینترنت استفاده میشه. میشه گفت این یه نوع کلمهی خندهدار و غیررسمیه که بیشتر تو میمها به کار میره تا فقط یه صدای معمولی گربه.
می توان از معانی لعاب استفاده کرد . لعاب های آبرنگی و شره ای . کارگاه در شهر یزدمیباشد .
۱. کیمیالعاب کیمیا یعنی چیز کمیاب و گرانبها + لعاب. یه اسم خیلی اصیل، شاعرانه و سنگین. حس ارزش و هنر رو عالی منتقل میکنه. ۲. چکاب چکیدن + آب = اشاره به لعابهای شرهای و آبرنگی. خیلی کوتاه، خاص و ...
Financially speaking .it was a disaster سلام دوستان معنی این جمله رو لطف می کنید بگید
۱. «از نظر مالی، یک فاجعهی کامل بود.» ۲ . «اگر بخوایم از بُعد مالی نگاه کنیم، اوضاع واقعاً فاجعهبار بود.» ۳ . «از لحاظ مالی، این یک شکست بزرگ به حساب میاومد.» ۴ . «از نظر اقتصادی، همه چیز خراب شد.» ۵ . «از دید مالی، نتیجه کاملاً ناامیدکننده بود.»
طبق گفته ابن بطوطه،جهانگرد عرب،پسر امیر شهر خنسای چین به کدام شاعر ایرانی علاقه داشته و در هنگام شرفیابی وی،پسر امیر مکرراً کدام بیت از ابیات این شاعر را میخواند؟
طبق گفتهی ابن بطوطه، جهانگرد معروف عرب، پسر امیر شهری به اسم خنسا در چین، خیلی عاشق شعرای سعدی بوده. وقتی ابن بطوطه میره پیش امیر، پسرش هی یه بیت معروف از سعدی رو تکرار میکرد. اون بیتی که مکرراً می ...
"Who" اینجا نقش فاعل داره (یعنی خودش اون کار رو انجام میده) و وقتی فاعل سوم شخص مفرد باشه (مثل he, she, it یا کسی که جای اون نشسته مثل "Ali" یا "Sara")، فعل در زمان حال ساده، s میگیره. پس: چون "W ...
معنی جمله hit me baby one more time به چه معناست؟
جملهی "Hit me baby one more time" که معروفش تو آهنگ بریتنی اسپیرز اومده، به معنی واقعی "یه بار دیگه منو بزن" نیست. تو زبان عامیانه، توی این جمله: Hit me یعنی "دوباره ارتباط برقرار کن"، "با من تماس ...
آیا " بد دهان " ترکیب درستی است ؟ این واژه گرته برداری هست یا نه ؟
بله، "بددهان" ترکیب درستیه و گرتهبرداری هم نیست. بد (صفت) + دهان (اسم) تو فارسی قدیمی و امروزی، ترکیبهایی مثل بددهن، بدرفتار، بدخلق، بددل، و... خیلی رایجن. اینا رو خود زبان فارسی ساخته و نیازی به گرتهبرداری (یعنی کپیبرداری از زبانهای دیگه مثل عربی یا فرانسه) نداشته.
ما یه تولیدی قاشق و چنگال یکبار مصرف هستیم. اسم برندمون لمیس پلاست هست. یک شعار تبلیغاتی و تجاری میخایم که بر روی بسته بندی محصولاتمان درج کنیم. پیشنهادی دارید ممنون میشم بگین بهمون یه توضیحی ...
۱. «لمیس پلاست؛ جایی که یکبار مصرف هم ماندگار میشود.» ۲. «زیبایی در ظرافت، مسئولیت در انتخاب – لمیس پلاست» ۳. «لمیس پلاست؛ قاشق و چنگالی که فرق میکند.»
کدام شاه مغول نامه ای با خط الرسم و زبان پارسی به پاپ اینوسنت چهارم فرستاد؟ ۱.تیمورخان ۲.گیوک خان ۳.منگوقاآن ۴.هلاکو خان
جواب درست گزینه ۲: گیوک خان است. گیوک خان، سومین خاقان بزرگ مغول، یه نامه با خط و زبان فارسی به پاپ اینوسنت چهارم (Innocent IV) فرستاد. توی اون نامه از پاپ خواسته بود که مسیحیان تسلیم مغولها بشن. نامه رسمی و جدی بود و با خط فارسی نوشته شده بود چون اون موقع فارسی زبان رسمی دیوانی مغولا شده بود.
چون غنچه تصویر، دلم جمع ز تنگی است امید گشایش ز نسیم سحرم نیست آیا در مصراع اول آرایه پارادوکس وجود داره؟؟ دلیل بر اثبات حرفتون؟؟
توی مصرع «چون غنچه تصویر، دلم جمع ز تنگی است» آرایهی پارادوکس وجود نداره. چون هم غنچه و هم دل جمعشده، هر دو یه معنی دارن: بسته بودن، فشردگی و تنگی. پارادوکس زمانی اتفاق میافته که بین دو واژه یا مفهوم، ظاهرشون با هم تضاد داشته باشه، ولی در معنا کنار هم معنی بده. اینجا هیچ تضاد ظاهری بین غنچه و دل وجود نداره. بنابراین از نظر آرایههای ادبی، این مصرع پارادوکس نداره.
معنی این بیت از کلیات سعدی چیست ؟ چه شب ها نشستم در این سیر گم که دهشت گرفت آستینم که قم
خیلی شبها توی این راه (راه فکر کردن یا پیدا کردن حقیقت)، اونقدر گیج و گم شدم که ترس همه وجودمو گرفت، طوری که آستینم از ترس لرزید. ● سیر: اشاره به سیر و سلوک عرفانی یا سفر درونی برای یافتن حقیقت. ○ ...
در کردی سورانی به آن: «گوڵی بایەنی» یا «گوڵی با» گفته میشه. در کردی کرمانجی هم گاهی از واژههایی مثل «gulê bâ» یا «gula bawê» استفاده میشه، که معنای گل باد رو میده.
کدام یک از داروهای زیر، گیرندههای استیل کولینی عضلانی را تحت تاثیر قرار میدهند ؟
گزینهی درست پیریدوستیگمین هست. این دارو آنزیمی رو مهار میکنه که استیلکولین رو تجزیه میکنه، در نتیجه باعث افزایش اثرش روی گیرندههای عضلانی میشه. معمولاً برای درمان میاستنی گراویس و تقویت ا ...
این جمله را لطفاً با ارائه دلیل ترجمه کنید ( بارها در دیدگاه عرض کردم ) الله فردٌ واحدٌ
«خداوند یگانهای بیهمتاست.» یا «خدا، تنها موجودی است که یگانگی و بیهمتاییاش مطلق است؛ نه شریکی دارد، نه مانندی، و نه نیازی به دیگری.» در این جمله، «الله» به معنای خداوند است. «فرد» به معنای ...
ضرب المثل ریگی به کفش داشتن کنایه از جیست؟
یعنی فرد غیرقابل اطمینان است و مکر و حیلهای در سر دارد.
دوستان سلام میشه لطفا بگید معنی کلمه Pre intermediate به فارسی چی هست؟
سطح پایه یا مبتدی ( A2 )
هزینهی هدر رفته، هزینه از دست رفته، هزینه غیر قابل بازیافت. هزینهای است که پرداخت شده است و دیگر قابل بازیابی نیست. این مقدار همان مبلغی است که دیگر تأثیری در تصمیمات مالی آینده کسبوکار ندارد.
معنی house: ساختمانی برای سکونت انسان، به ویژه ساختمانی که از یک طبقه همکف و یک یا چند طبقه بالا تشکیل شده باشد. وقتی گویندگان بومی انگلیسی از house استفاده میکنند، به ساختمان یا سازه ای اشاره می کن ...
چرا منو لوس می کنی؟
چه معادل فارسی برای لغت بیگانه ی " پارامتر" داریم ؟
متغیر ، عامل متغیر
they: ضمیر: معمولاً به عنوان ضمیر موضوعی مفرد یا جمع استفاده میشود و اشاره به افراد (یا چیزها) دارد که قبلاً نام برده شدهاند. ضمیر جنسیت نامعلوم: در انگلیسی مدرن، “they” میتواند به عنوان یک ضمیر ...
Want: معنی: “خواستن” یا “تمایل داشتن” کاربرد: بیان تمایل یا نیاز. در موقعیت های اجتماعی ریلکس تر و صمیمانه تر مثل جمع های خانوادگی و دوستان که حفظ گفتمان مودبانه چندان ضرورتی ندارد استفاده از want ...
معاون محصول (Vice President of Product)
صرف فعل انگلیسی forget to forget : مصدر ، فراموش کردن forgot : گذشته، فراموش کرد forgotten : حالت سوم ، فراموش کرده
هیچ انگاری یا نیهیلیسم برگرفته از کلمه لاتین nihil به معنای هیچ است. به گفتار نیچه، نیهیلیسم یا هیچ انگاری به معنای بیارزشی ارزشها نیست؛ بلکه به معنای بیارزش شدن ارزشها است.
این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته پزشكی است. m.o.h.=medical officer of health افسر پزشک بهداشت
inamorata , sweetheart, love, lover, paramour, bonne amie, mistress, concubine, girl, fancy woman, leman, hetaera, inamorata, ladylove, lovemate , female lover, mistress
معنیش رو میخوام رستگاری و پارسایی و پاکدامینی شان
پاکدامنی: از گناه دوری کردن، پرهیزکار بودن پارسایی: پرهیزکاری پاکدامنی و پارسایی: مراعات النظیر ، مترادف
سلام دوستان! میخواستم بدونم تیمارستان در انگلیسی معادل تک کلمه ای داره که مستقیما به معنای تیمارستان باشه یا نه . میدونم که "mental hospital" این معنی رو میده اما دنبال چیز دیگه ای هستم .
lunatic asylum , madhouse , loony bin , madhouse , bedlam , bughouse , booby hatch
سلام دوستان میشه این جمله برام ترجمه کنید؟ Gifted understudies frequently harbor a variety of assorted scholarly interests, and getting to realize their interests can assist you with fitting examples given your most brilliant understudies.
دانشآموزان با استعداد معمولاً دارای انواع مختلفی از علایق علمی هستند و پی بردن به علایق آنها میتواند به شما در ارائه مثالهای مناسب با توجه به درخشانترین مطالعات شما کمک کند.
My longing weeps for everything my longing shoots back at me to kill or be killed
درود و احترام اشتیاق
در اکثر روستا های ایران خانه ها روی سقف یکدیگر ساخته می شدند در جایی خواندم که اسم آنها خانه های خشتی تافتان است، تافتان در اینجا یعنی چه؟
شهرستان تفتان یکی از شهرستانهای استان سیستان و بلوچستان ایران است. مرکز این شهرستان، شهر نوکآباد است. شهرستان تفتان از شمال شرقی با شهرستان میرجاوه، از شمال غربی با شهرستان زاهدان، از غرب تا جنوب با شهرستان ایرانشهر و از جنوب شرقی تا شرق با شهرستان خاش همسایه است.
معادل عربی میوه ها( تابستانی و زمستانی و استوایی و...)
❊ سیب: تفاح ❊ هندوانه: ( رگی در لهجه عراقی) (بطیخ الاحمر، یح:در لهجه خلیجی) ❊ پرتقال: برتقال ❊ گلابی: ( عرموط در لهجه عراقی) (کمثره:در لهجه خلیجی) ❊ گیلاس: کرز   ...
سلام به جای اصطلاح in my opinion چی میشه استفاده کرد ؟
✪ روشهای گوناگون اظهارنظر ❂ In my opinion به نظر من ❂ As far as I’m concerned تا جایی که اطلاع دارم ❂ It is my belief باور دارم که ❂ From my point of view از نقطه نظر من ❂ If you ask me اگه ...
کلمه ی اینگیلیسی prospect چه معنا و مفهومی را به زبان فارسی دارد
چشمداشت، امید انجام چیزی، دورنما، انتظار، اکتشاف کردن برای مثال: good job prospects آینده کاری درخشان シ
سلام misplacing دقیقا جه معنی هایی میده؟ در کتاب 4000 واژه جلد سوم ص 117 نوشته
در محل اشتباه قرار دادن، جا گذاشتن، گم کردن (چیزی را در جایی گذاشتن و جای آن را فراموش کردن)
نام رنگ های پر کاربرد در عربی چی میشه؟ مثلا: سبز، آبی، قرمز و...
آبی: ازرق زرد: اصفر سبز: اخضر قرمز : احمر سفید: ابیض سیاه: اسود نارنجی: برتقالی بنفش: بنفسجی قهوه ای: بنی صورتی: وردی خاکستری: رمادی سرمه ای: کحلی زرشکی: احمر غامق نوک مدادی: رصاصی لاجوردی: لازوردی ارغوانی: ارجوانی نخودی: حمصی بلوطی: کستنایی رنگ روشن: لون فاتح رنگ تیره: لون قاتم، لون غامق
شغل های معروف و به عربی میتونین بگین مثل: خیاط، نانوا، کشاورز و..
آشپز: طَبّاخ آهنگر: حَدّاد آتش نشان : اِطفائیّ بازیکن : لاعِب ریاضیّ بازیگر: مُمَثَّل پزشک : طبیب باغبان : بُستانی ّ پرستار: مُمَرَّض پلیس :شُرطیّ کارآگاه: شرطیّ سِری تایپیست : طَبّاع تراشک ...
طبق تعریفی که من از «مسند» در زبان فارسی خوندم توی منابع مختلف: صفت یا حالتی است که آن را به نهاد نسبت می دهند. راستش این رو من درست متوجه نمیشم که دقیقا توی مثال ها چه کلمه ای مسند هست. اینکه گفت ...
برای پیدا کردن مسند اول باید فعل و نهاد را پیدا کرد. بعد با دو کلمه "چی" و " چگونه" مسند را پیدا میکنیم. فعل های اسنادی= است، بود، شد، گشت، گردید، شود و باشد