پیشنهادهای Farhood (٧,٨٨٨)
move along پیش بردن، به سمت جلو بردن، به جلو حرکت دادن ( جابجا کردن ) to use oars to move a boat along استفاده از پارو برای پیش بردن یک قایق
She has pulled her Achilles tendon تاندون آشیل ش صدمه دیده ( دچار کشیدگی شده/پاره شده )
ورزش کردن He pulled a hamstring in training تاندون زانوی اون تو تمرینات ورزشی ( ورزش و نرمش ) دچار کشیدگی شد ( صدمه دید )
hamstring
1 ) to be likely to receive something Rachel was reported to be in line for the job of team manager. be first/second/next in line: He is next in lin ...
E. g. And whenever I would get anxious about not having enough going on, afraid that other adults might call me lazy و هر وقت ناراحت میشم از اینکه وق ...
✔️به باد دادن، از دست دادن I became an expert at the art of 💥giving my time away💥 من تخصص خاصی دارم ( خبره شدم ) تو وقت حروم کردن ( از دست دادن زما ...
پر بودن وقت، سر فرد شلوغ بودن ( مشغولیت/کار داشتن ) I always had to be booked and busy من همیشه سرم شلوغ بوده ( رو دستم کار ریخته بوده )
obsessed with
Obsessed with
تا مادامی که. . . ، تا وقتی که. . . E. g. For as long as I can remember تا اونجا ( زمانی ) که من یادم میاد
فرار کردن، در رفتن John pulled himself free and ran off جان خودش ( از تله/بند ) آزاد کرد و در رفت
( یک ) گاز گرفتن The dog snapped at her and she quickly pulled back her hand سگه یه گاز ازش گرفت ولی دختره سریع دستشو عقب کشید
خود/چیزی را کنار کشیدن، خود/چیزی را به کناری کشیدن ( حرکت دادن بدن/شی ) He tried to kiss her but she pulled away اون پسر سعی داشت ببوستش اما اون دخ ...
Ponies were used to pull the coal trucks قبلاً یابوها واگن های روباز زغال سنگ رو جابجا میکردن
Ponies were used to pull the coal trucks قبلاً یابوها واگن های روباز زغال سنگ رو جابجا میکردن
pony یابو Ponies were used to pull the coal trucks قبلاً یابوها واگن های روباز زغال سنگ رو جابجا میکردن
The horses pulling the wagon stopped suddenly اسبهایی که بارکش ( ارابه ) رو میکشیدن ناگهان متوقف شدن
In this area oxen are used to pull carts تو این منطقه ارابه ها رو به گاوها می بندن
( آفتاب ) تیز، درخشان The sun was too bright so I pulled the blinds down آفتاب خیلی تیز بود پس پرده کرکره رو پایین کشیدم
blinds پرده، پرده کرکره The sun was too bright so I pulled the blinds down آفتاب خیلی تیز بود پس پرده کرکره رو پایین کشیدم
spot دیدن کسی پس از جستجو، کشف کردن، ( کسی را پس از جستجو ) دیدن، شناختن She was spotted in the water and pulled to safety اونو تو آب دیدن و بیرون ...
measly
mangy
pomade
runt
پاهای آب رفته، پاهای کوتاه
به چه منظور؟ واسه چی؟
revulsion
revulsion
alleyway
cunning
cruelty
cruelty
prowl در جستجوی طعمه گشتن، در جستجوی طعمه پرسه زدن E. g. The world she lives in is a jungle, where people prowl like wild animals دنیایی که اون توش ...
prowl در جستجوی طعمه گشتن، در جستجوی طعمه پرسه زدن E. g. The world she lives in is a jungle, where people prowl like wild animals دنیایی که اون توش ...
در جستجوی طعمه گشتن، در جستجوی طعمه پرسه زدن E. g. The world she lives in is a jungle, where people prowl like wild animals دنیایی که اون توش زندگی ...
بدجنسی نباش
scum طبقه وازده اجتماع، فرومایه، انگل جامعه
scum
اینجا خیلی خفه است ( هوا ندارم )
slop ( شراب و غیره )
باعث افتخاره
جشن گرفتن، تفریح کردن و غیره E. g. we'll go out. we'll make tonight an occasion مریم بیرون. امشب جشن میگیریم
E. g. maybe it's being cooped up in this room that's getting on my nerves شاید موندن ( طولانی مدت ) ام تو این اتاقه که باعث شده رو اعصابم تاثیر بذاره
I don't know what gets into me نمی دونم چه بلایی داره سرم میاد
tariff قیمت گذاشتن، قیمت گذاری کردن E. g. Don't put a tariff on everything you do رو هر کاری که می کنی قیمت نذار
چه فایده؟ چه سود؟
واسه گفتنش خیلی زوده!
چشم افتادن/انداختن به کسی یا چیزی E. g. I wish I'd never laid eyes on you ای کاش هیچوقت چشمم بهت نیفتاده بود